تاریخ سند: 2 تیر 1347
متن سند:
عصر روز 2 /4 /47 در حمام حاج یادگاری با شیخ محمد تعمیرکاری روبرو شدم بعد از مصافحه و معارفه از ایشان خواستم که چند دقیقهای معطل شوند تا بنده هم غسلی کنم ایشان منتظر شدندو باتفاق همدیگر از حمام بیرون آمدم و به مسجد جامع وارد شدیم از ایشان اوضاع و چگونگی این زیارت غیرمشروع را جویا شدم شیخ محمد اظهار داشتند در این سفر بیشتر مورد نظر حضرت امام حسین (ع) قرا رگرفتم که صحیحاً و سالماً رفتم و برگشتم از ایشان سئوال کردم که از چه راهی رفتید در جوابم گفت از راه مهران و زرباطیه باز مجدداً پرسیدم مروارید را کجا دیدید گفت در مهران بهم برخوردکردم و من میخواستم منزل حاج نورعلی بروم مروارید گفت من مقصدم منزل حاج نورعلی میباشد شما فکر جای دیگری کنید لذا من برای رفاه حال مروارید و اینکه مردم مشکوک نشوند بمنزل فرامرز کاظمی رفتم دیگر من مروارید را ندیدم تا زرباطیه ساعت سه بعدازظهر بهمراهی یکی از قاچاقچیان که من اسمش را فراموش کردهام راه زرباطیه را در پیش گرفتم ایشان قرار 60 تومان با او را گذاشتم و وارد زرباطیه شدم و با مروارید روبرو گشتم خوشحال شدیم از دیدن همدیگر مردم زرباطیه با آغوش گرم از مروارید استقبال کرده بودند و میکردند و ایشان در زرباطیه منبر میرفت و بعداً منهم طبق تقاضای صاحب مجلس بمنبر میرفتم.
البته مردم زرباطیه بیشتر مروارید و هم تعمیرکاری را در سفرهای قبل شناخته بودند تعمیرکاری اظهار داشت که من بعد از مروارید عازم بغداد شدم و بدون هیچگونه سئوالاتی از طرف مأمورین وارد بغداد شدم باز هم مجددآً مروارید را در نجف ملاقات کردم مدت سه شب باتفاق هم در منزل شیخ عبدالرحمن حیدری1 ایلامی بودیم شیخ محمد چون که در داخل صحن مسجد نشسته بود مردم که به مسجد میآمدند با ایشان مصاحبه و احوالپرسی مینمودند و غالباً کلماتش را قطع میکردند شیخ اظهار داشت که مزاحم زیاد است وقت دیگری با هم صحبت خواهیم کرد.
شیخ محمد گفت تمام عراق را بدون خوف و ترس دور زدم ولی نزدیک بود در مهران بچنگ درندگان بیافتم سئوال کردم چطور گفت در مهران ستوان یکی یا دوئی مرا بژاندارمری برد و سئوالاتی نمود از کجا و به کجا در جوابش گفتم که از راه ملکشاهی بزیارت سیدحسن آمدهام و میخواهم بایلام برگردم و ایلامی هستم و شناسنامهام را ارائه داشتم خلاصه عدهای از قبیل حاجنورعلی و غیره معرف من شدند تا مرا ول کردند از شیخ سئوال کردم که مروارید چه وقتی میآید و از چه راهی تعمیرکاری گفت دو سه روز دیگر میآید و احتمال قوی میرود که از راه زرباطیه به مهران از راه غیرمشروع بیایند این سفر شاید از گذرنامه هم استفاده نکند گرچه اقامه گرفته است سر مطلب را نمیدانست.
در پایان این سفر چند روزی قبل از اربعین به عراق نمودهاند این بود مختصر گزارش از شیخ محمد تعمیرکاری بعداً با ایشان تماس میگیریم که از ابتدا تا انتهای سفرش مفصلاً شرح دهند.
رونوشت برابر اصل است.
مهر: [سازمان اطلاعات و امنیت کشور.
ایلام]
توضیحات سند:
1ـ آیتالله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی در سال 1304 ش در ایلام متولد شد.
تحصیلات ابتدایی را تا ششم نظام قدیم ادامه داد سپس عازم کربلا شد و دروس حوزوی را تا پایان شرح لمعه نزد استادانی چون: آیتالله سعید تنکابنی، آیتالله جعفر رشتی، آیتالله محمدحسین مازندرانی و آیتالله یوسف بیارجمندی آموخت و پس از رحلت آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی، راهی سامرا شد و در مدت اقامت هشت ساله خود در این شهر ضمن تحصیل رسائل و مکاسب در دروس خارج فقه و اصول آیتالله حاج شیخ مجتبی لنکرانی، آیتالله حاج شیخ عبدالرسول اصفهانی و آیتالله حاج شیخ عبدالرحمن اصفهانی شرکت کرد.
پس از آن عازم حوزه علمیه نجف شد و در درس خارج آیات عظام سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خوئی، حاج سیدمحمود شاهرودی، امام خمینی، آقا میرزاباقر زنجانی و آقا شیخ حسین حلی شرکت کرد.
در این دوره بود که وی به عضویت هیئت استفتای برخی مراجع درآمد و در نهایت به مقام اجتهاد نایل آمد.
در سال 1350 ش به درخواست کردهای فیلی بغداد، آیتالله حیدری برای ارشاد و تبلیغ عازم این شهر شد و در مسجد ابوسیفین بغداد فعالیتهای تبلیغی خود را ادامه داد، اما دستگاه امنیتی عراق، بیش از دو سال حضور وی را در پایتخت تحمل نکرد و پس از دستگیریاش، او را در مرز بصره به یکی از پاسگاههای مرزی ایران تحویل داد.
وی پس از آزادی رهسپار قم شد و نزدیک به دو سال به تدریس فقه و اصول در این شهر پرداخت.
آیتالله حیدری در سال 1354 ش بادرخواست مردم زادگاهش به ایلام بازگشت.
از جمله اقدامهای او در این دوره حضور خود در ایلام، احیای امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه فرهنگی با تبلیغات بهائیان در استان، دعوت از روحانیان برای فعالیت در استان، تأسیس مدرسه علمیه باقریه، تأسیس بیش از 80 حسینیه و مسجد در استان، تشکیل کلاسهای آموزش قرآن و احکام و...
بود.
وی قبل از انقلاب ، نماینده امام خمینی(ره) و آیات عظام سیدمحسن حکیم، احمد خوانساری، گلپایگانی، خوئی، مرعشی نجفی و عبدالهادی شیرازی در امور حسبیه بود.
زمانی که محمدرضا پهلوی برای دیداری از ایلام به این شهر می آید آیتالله حیدری از شهر خارج می شود تا تنفر و انزجار خود را از پادشاه وقت نشان دهد و همین امر سبب افزایش خشم دستگاه امنیتی حکومت پهلوی نسبت به ایشان گردید.
وی پس از مدتی اقامت در قم ، دوباره راهی این شهر شد.
نخستین سند ساواک از این دوره حضور آیتالله حیدری، مربوط به 19 اردیبهشت 1357 است که دوازده روز پس از حضور مجدد وی در این خطه ، مجلس یادبود روحانیون شهید قم در منزل وی برپا گردید.
همچنین سند ساواک نشان میدهد که ایشان در این مجلس «مطالب تحریکآمیزی ایراد کرده است.
» سند دیگری نشان میدهد که در پی بازداشت دو جوان توسط شهربانی و به اجبار تراشیدن ریش آنان ، آیتالله حیدری در مسجد جامع شهر با مقامات امنیتی اتمام حجت کرده و از آنان میخواهد که از اعمال خلاف خود دست بردارند.
از این تاریخ به بعد، گزارشهای ساواک حاکی است که بیشتر تظاهرات ضد حکومتی مردم از مسجد جامع شهر ایلام پس از سخنرانی آیتالله حیدری ایلامی آغاز شده است.
از اقدامات آیتالله حیدری، تشکیل دادگاه عدل اسلامی در شش ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است.
وی در این دادگاه که در منزلش بنیاد نهاده بود به شکایات و اختلافات مردم رسیدگی میکرد.
او ضمن مبارزه با حکومت پهلوی، روش پدرانه و گفتگوی محترمانه را با کارمندان دولت و حتی نیروهای نظامی و انتظامی برای جذب آنان به حرکتهای مردمی در پیش گرفته بود .
جلوگیری از تخریب ساختمانهای اداری و دولتی، ممانعت از بردن اسلحه از پاسگاهها، پادگانها و تحریم آن، از دیگر فعالیتهای آیتالله حیدری ایلامی در روزهای پایانی حکومت پهلوی است.
بسیاری نیز اسلحههای به دست آمده از پادگانهای رژیم شاهنشاهی را به منزل ایشان تحویل دادند.
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، ستادها و کمیتههایی به سرپرستی ایشان در استان شکل گرفت.
در مرداد 1358، آیتالله عبدالرحمن حیدری ایلامی به نمایندگی از مردم استان ایلام به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یافت؛ وی در نخستین سخنرانیاش در این مجلس به موضوعاتی چون «حکومت حق مسلم فقیه جامعالشرایط تقلید»، «اصل مالکیت در اسلام» و «شرح قاعده لاضرر در اسلام» پرداخت.
در این مجلس وی بدون ذکر نام، به انتقادات و ایرادات ابوالحسن بنیصدر درباره اصل «ولایت فقیه» پاسخ گفت.
آیتالله حیدری از استان ایلام در دوره اول و دوم مجلس خبرگان رهبری نیز حضور داشت.
وی در خنثی کردن فعالیتهای تبلیغی گروهکهای معاند، از بین بردن خانههای تیمی گروهک منافقین، مقابله با احزاب و گروهکهای ضد انقلاب چون کومله و دمکرات و اخراج آنان از شهرهای استان، رهبری مردم را به عهده داشت و وضعیت شهر را به نفع نیروهای انقلاب رقم زد.
مبارزات سرسختانه آیتالله حیدری با احزاب و گروهکهای ضد انقلاب و افراد غیر خط امام (ره)، موجب شد تا عدهای درصدد کارشکنی در مقابل اقدامات وی برآیند.
ایشان نیز برای حفظ آرامش از ایلام مهاجرت کرده و راهی قم شد تا به تدریس و تحقیق بپردازد.
حضرت امام(ره) پس از آگاهی از این امر، مجدداً طی حکمی از وی خواستند تا به ایلام بازگردد و با همکاری و کمک علمای اعلام و اهالی متدین به اصلاح امور و رفع مشکلات مردم بپردازد.
با این حکم وی مجدداً راهی ایلام شد؛ با شناختی که آیتالله حیدری از مناطق مرزی و روحیات حکومت بعث داشت در چند نوبت از پاسگاههای مرزی این استان با کشور عراق بازدید کرد، وی با درک صحیح شرایط مرز ایران و عراق در تاریخ 27 /6 /1359 طی نامهای به حضرت امام خمینی (ره) وضعیت منطقه و احتمال آمادگی نیروهای عراقی برای حمله به ایران را به ایشان اطلاع داد.
در ساعات آغازین جنگ و پس از سقوط مهران، وی با لباس رزم در مسجد جامع ایلام سخنرانی کرد و مردم، جوانان و عشایر را با خود همراه ساخته و عازم خط مقدم نبرد شد.
در این روزها، نیروهای نظامی تا منطقه «گلان» عقبنشینی کرده بودند ، اما هنگامی که با آیتالله حیدری و نیروهای مردمی تحت امرش روبرو شدند، خط پدافندی به منطقه «کنجانچم» انتقال یافت.
آیتالله حیدری با ثبت نام و تسلیح عشایر، حال و هوای خوشی به جبهههای جنگ بخشید و همین نیروها بنای تشکیل تیپ امیرالمؤمنین (ع) و بعدها لشکر امیرالمؤمنین (ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد که در طول هشت سال دفاع مقدس رشادتهای بسیاری خلق کردند.
آیتالله حیدری در عملیات فتح میمک که نخستین عملیات نیروهای ایران در این منطقه به شمار میرود و با هماهنگی ارتش و عشایر ایلام انجام شد، از فرماندهان اصلی این عملیات بود.
و علاوه بر آن در عملیاتهای محرم، فتحالمبین و بیتالمقدس نیز حضور فعال داشت.
آیتالله حسین نوری همدانی، درباره حضور وی در جبهههای جنگ چنین میگوید: «در چند کیلومتری ایلام در یکی از جبههها در ضمن به خدمت آیتالله حیدری رسیدیم.
این عالم بزرگوار با اخلاص و صفای خود در آن جبهه به مجاهدین اسلام خدمت میکرد؛ ...
حتی به من گفت من مشغول ساخت یک حمام در این جبهه هستم که فرزندان من از این جهت هم در مضیقه نباشند.
صفا و اخلاص این مرد بزرگوار که بعداً به عنوان یکی از اعضای خبرگان رهبری نیز انتخاب شد بسیار آموزنده و جالب بود.
حضور او در جبهههای غرب مانند حضور آیتالله حاج میرزا جوادآقا تهرانی در جبهههای جنوب یک دنیا تعهد و اخلاص و صفا را منعکس میکرد.
» تبعیت محض از حضرت امام(ره)، وابسته نبودن به زخارف دنیوی، مردمداری، درک وهوش سیاسی بالا، تواضع، سخنراندن به زبان ساده با مردم و باز بودن در خانهاش به روی مردم عادی و دستگیری از مستمندان از جمله صفات اخلاقی این فقیه فرزانه بود.
وی هنگام وفات از خود جز تفنگ، پوستین، عصا، ساعت و تعدادی کتاب؛ ارث مادی بر جای نگذاشت.
در وصیتنامه خود نیز نوشت: « خانه گلین و تیرکلافی قم هم از آنِ من نیست و باید در خصوص تصرف در کتابها و خانه از امام و حضرت آیتالله گلپایگانی اجازه گرفت.
» سرانجام پس از عمری تلاش و مجاهدت در نیمه شب یازدهم دی 1365 دار فانی را وداع گفت و پیکر او در جوار حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.
ر.ک: ـ حوزه علمیه و روحانیت – سیمای ایلام ص 122
ـ کنگره بزرگداشت آیت الله حیدری ایلامی، شیخ شاهد، حامد حجتی، ص 11
ـ کنگره بزرگداشت آیت الله حیدری ایلامی، حیات علمی آیت الله حیدری، صص 14 و 15
ـ کنگره بزرگداشت آیت الله حیدری ایلامی، خروش مقدس محمد حیدری، صص 4 و 5
ـ اسناد ساواک، پرونده های موضوعی (106976 جلد 1 و 2)
ـ زندگینامه و موضعگیریهای مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی، چاپ چهارم ، 1387، انتشارات قدس، ص 152
منبع:
کتاب
حجتالاسلام تعمیرکاری به روایت اسناد ساواک صفحه 13