تاریخ سند: 30 بهمن 1348
موضوع: اظهارات دو نفر از مستخدمین در مورد آقای اردشیر زاهدی
متن سند:
از: 20 ﻫ 5 تاریخ:30 /11 /1348
به: 327 شماره: 57174 /20 ﻫ 5
موضوع: اظهارات دو نفر از مستخدمین در مورد آقای اردشیر زاهدی
ساعت 18:00 روز 28 /11 /48 خانم سناتور عباس مسعودی 1 در معیت پسرش2 جهت شرکت در یک مجلس میهمانی در منزل سناتور نمازی3 دعوت داشته و پس از عزیمت به محل مزبور و انجام مراسم و احوالپرسی و تعارفات معموله چون آقای عباس مسعودی در این مجلس شرکت ننموده بود خانم سناتور نمازی علت نیامدن وی را از خانمش استفسار و مشارالیها پاسخ داد قبل از آمدن، آقای اردشیر زاهدی وزیر امور خارجه نامبرده را جهت انجام کار و یا مذاکراتی ساعت 1700 به دفتر خود احضار نموده فردی که حاضر و ناظر در اظهارات دو نفر بانوان مزبور بوده به طور آهسته به نصراله قادری که یکی از مستخدمین خصوصی و محارم نزدیک خانم نمازی میباشد گفت اکنون کار اردشیر زاهدی به جایی انجامیده که یک نفر سناتور و مدیر روزنامه رسمی کشور را احضار مینماید. نصراله قادری پاسخ داد که زاهدی داماد شاه میباشد4 و به همین علت است که مبادرت به چنین اعمالی مینماید. علی قیصر خطاب به وی اظهار نمود نامبرده مدتی داماد دربار و همسر والاحضرت شهناز بوده و مدتها است که متارکه نمودهاند سپس نصراله قادری افزود من قبلاً در منزل آقای علم وزیر دربار مستخدم بودهام و چند روز قبل جهت دیدار چند نفر از مستخدمین و همکاران سابق به منزل آقای علم رفته بودم یکی از مستخدمین میگفت روزی آقای علم با شخصی صحبت مینمود و اظهار داشت شاهنشاه بارها به والاحضرت شهناز تذکر دادهاند اگر تصمیم به ازدواج مجدد داری میبایست مجدداً زاهدی را انتخاب نمایی، در غیر این صورت نباید نام شخص دیگری را به زبان آوری چون با عکسالعمل و مخالفت من مواجه خواهی شد و این موضوع میرساند که آقای زاهدی همواره مورد توجه میباشد و این موقع علی قیصر گفت پس زاهدی حق دارد که دور بردارد و مبادرت به احضار اشخاص و رجال برجسته و سرشناس و یا هر عملی که بخواهد بنماید.
نظریه رهبر عملیات:
1- منبع قابل اطمینان است و میتوان به صحت اظهاراتش اعتماد نمود.
2- منبع در اظهارات افراد نامبرده فوق حضور داشته و مطالب را به خاطر سپرده و بعداً گزارش داده است.
3- هرگونه اقدام مستقیمی موجب شناسایی منبع خواهد شد.
نظریه 20 ﻫ 5: نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است. دانشجو
توضیحات سند:
1. عباس مسعودی، فرزند حاج محمدعلى در سال 1280 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پس از خاتمهی تحصیلات مقدماتى و متوسطه در تهران، چون قادر به ادامه تحصیل نبود و از جهت زندگى و معاش در زحمت بود، ابتدا به شغل حروفچینى و کارگر سادهی مطبعه در مطابع تهران روی آورد و پس از 4 سال به تدریج مصحح روزنامهی «اقدام» و «شفق» و خبرنگار روزنامههاى «ایران» و «کوشش» شد. در سال 1300 ش ابتدا مرکز کوچکى که فقط یک اتاق داشت در تهران دایر کرد که مرکز اطلاعات نامیده مىشد و اخبار خبرگزاریهاى «رویتر» و «هاواس» را از دوایر مطبوعاتى این دو سفارتخانه مىگرفت و با دادن مبلغ مختصرى اجازهی ترجمه و نشر آن را در تهران گرفت.
مسعودى در تیرماه 1304 امتیاز روزنامهی اطلاعات و در واقع امتیاز روزنامهای را که متعلق به فردى به نام على اکبر سلیمى بود با نیرنگ و فشار پلیس وقت اخذ کرد. بعدها اطلاعات داراى مؤسسات فنى و نشریات دیگرى مانند : اطلاعات کودکان، مجله اطلاعات هفتگى، مجله اطلاعات ماهانه، مجله بانوان، جوانان، تهران ژورنال و اطلاعات هوایى شد.
مشاغل دولتى مسعودى از سال 1314 شروع شد و در آن حال به وکالت دورهی دهم مجلس شوراى ملى از حوزهی انتخابیهی تهران رسید و تا پایان دورهی پانزدهم، شش دوره متوالى همچنان وکیل بود. او در سال 1328 به سمت سناتورى تهران انتخاب شد و تا سال 1351 در این سمت باقى ماند. وى به زبان انگلیسى و فرانسه آشنا بود. ساواک در سند بیوگرافى او آورده است: «او فردى متخصص در فن، اهل زدوبند، خوش مشرب، محافظهکار، حقهباز، هنرهاى هزار رنگ، جاسوس صفت، علاقهمند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم مىباشد.»
نامبرده با تمام حوادث بعد از دههی 20 سازش داشته، نوکر رضاشاه بود و با مخالفین او نیز نزدیک بود. در سال 1320 پس از حادثهی سوم شهریور سلسله مقالاتى علیه رضاشاه نوشت. در سال 1321 در ماجراى 17 آذر علیه قوامالسلطنه شرکت کرد و پس از 17 سال براى اولین بار روزنامهی او توقیف شد و به زندان افتاد. از اواسط سال 1320 روزنامهی او طرفدار مصدق شد و در 25 مرداد سال 1332، شدیدترین حملات علیه شاه و حکومت را انجام داد. با حزب توده، حزب اراده ملى و هر سیاست و گروهى نزدیک بود و سازش مىکرد. بعد از وارد شدن به امور روزنامه نگارى به سیاست انگلستان نزدیک شد و به عامیون نزدیک شد و ترقی کرد. مسعودى عضو جمعیت فراماسونرى لژ ایران و از افراد مؤثر در تشکیل کلوپ روتارى و عضو کلوپ تهران بود.
بنیانگذار و مدیر مؤسسهی اطلاعات سرانجام در سن 73 سالگى در سال 1353 در دفتر کار خود درگذشت.
ر.ک: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مسعودیها، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1392
2. فرهاد مسعودی، فرزند عباس در سال 1318 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. دوره ابتدائى را در دبستان نخستین تهران و متوسطه را در لوروزه سویس گذراند و از دبیرستان آمریکائى تهران دیپلم و در دانشگاههاى مینوسوتاى آمریکا در رشته روزنامهنگارى و اقتصاد، لیسانس گرفت.
مسعودی طرفدار جبهه ملى بود و در سال 1348 به اتهام داشتن فعالیت مضره از طریق اداره دادرسى ارتش تحت تعقیب قرار گرفت و با اخذ التزام و شرط عدم خروج از حوزه قضائى تهران آزاد شد. فرهاد مسعودى سردبیر روزنامه ژورنال دو تهران و قائم مقام مؤسسه اطلاعات و مدیرعامل شرکت ایرانچاپ بود و با مرگ پدرش عباس مسعودى در سال 1353 به جاى وی مدیر مؤسسه اطلاعات شد. ساواک در سال 1353 با انتشار روزنامه اطلاعات توسط نامبرده موافقت کرد و تا سال 1355 مدیرکلى روابط خارجى وزارت اطلاعات را برعهده داشت. مسعودی عضو سندیکاى مرکزى صنعت چاپ، عضو هیئت مدیره کلوپ شاهنشاهى و در کانون پرورش فکرى و کودکان عضو هیأت امنا بود. وی از لحاظ اخلاقى داراى انحراف بود و در یک مورد خدمتکار منزلش به نام حسین پرورش نیا را که مانع عمل خلاف اخلاق وى شده بود را با اسلحه به قتل رساند. با اعمال نفوذ عباس مسعودی همه دستگاههاى قانونى و مسئول از جمله ساواک، این مساله را مسکوت گذاشته و این قتل را خودکشى اعلام کردهاند.
رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مسعودیها، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1392
3. مهدی نمازی انصاری، فرزند محمدحسین در سال 1276 ﻫ ش در شیراز متولد شد. طبق سند بیوگرافى ساواک: «از تجار معروف شیراز، نماینده مجلس شوراى ملى و از سال 1311 الى دوره چهاردهم، نماینده مجلس سنا (از زمان افتتاح در سال 28 الى 54)، عضو حزب ایران نوین و حزب رستاخیز بوده و در زمان تودهایها و مصدق به او و همراهانش کمکهاى مالى فراوانى نموده و در سالهاى 46 و 51 پیامهاى تسلیتى از جانب نصیرى [ریاست ساواک] به مناسبت فوت خواهر و پدرش دریافت داشته و در سال 54 با شرکتش در مراسم تشریفات دربار موافقت شده است.» در سال 1350 دارائى وى حدود پانصد میلیون ریال برآورد شده بود. وی داراى یک دبیرستان و بیمارستان به نام نمازى و شرکتهاى تجارى متعددی بود و با اغلب سران رژیم پهلوى از جمله، دکتر على امینى و سردار فاخر حکمت و.... ارتباط داشت.
مهدی نمازی از سال 1311 ﻫ ش تا دوره چهاردهم بدون وقفه نمایندگى مجلس شوراى ملى را عهدهدار بود و با تأسیس مجلس سنا در سال 1328 به عنوان نماینده لرستان و فارس در این مجلس حضور یافت. وی وزیر مشاور در کابینه زاهدى و عضو هیئت امناء دانشگاه پهلوى شیراز، از اعضاى کلوپ روتارى و لژ فراماسونرى حافظ شیراز بود.
ر.ک: محمدحسین رکن زاده (آدمیت)، دانشمندان و سخن سرایان فارسى، اسلامیه، خیام، تهران، 1338، ج 2، 8ـ407
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
4. زاهدی در این زمان از شهناز جدا شده و داماد شاه به حساب نمیآمد.
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - شهناز پهلوی صفحه 96