تاریخ سند: 26 شهریور 1351
موضوع: شیخ قدرتاله علیخانی
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ:26 /6 /1351
به: 312 شماره: 2510 / 23ﻫ
موضوع: شیخ قدرتاله علیخانی1
پیرو 2290 / 23 ﻫ ـ 8 / 6 / 51
نامبرده بالا که از طلاب دو آتشه و از طرفداران آقای خمینی و عدهای از بازاریان میباشد توسط آقای زرآبادی2 و سیدحسن شالی حمایت و حتی اتومبیل و وجه در اختیار او گذاشته شده و در برداشتن عمامه اعلم مجابی از سرش و توهین به آیتاله سید ابوتراب ابوترابی و سایر علماء طرفدار دولت و بی طرف دست داشته و با اتومبیل سیدحسن شالی به ده شال رفته و بر علیه دولت و بر له عدهای از هیئتهای مذهبی تبلیغات سوء مینماید.
نظریه شنبه: به احتمال قوی خبر صحیح است.3
توضیح شنبه جهت آگاهی و هرگونه اقدام بایسته.
نظریه یکشنبه و سهشنبه: همانطور که طی گزارشات متعددی درمورد نامبرده بالا به استحضار رسیده است اصولاً مشارالیه از طلاب ناراحت و بیسوادی است که اخبار واصله (به موقع تقدیم شده) مبین همکاری و تماس وی با عدهای از افراد ناراحت میباشد و چون تاکنون یکبار رای کمیسیون امنیت اجتماعی این شهرستان مبنی بر تبعید او به یکی از نقاط بد آب و هوا به علت اقداماتش شکسته شده و از طرفی با تهیه شناسنامه غیرواقعی توانسته از خدمت نظام معاف گردد به همین جهت در بین طلاب به بیباکی معرفی شده و چون اکثر اوقات خود را در شهرستان قم سپری میکند اصلح است مقرر فرمایند از طریق ساواک قم دقیقاً مورد مراقبت قرار گیرد ضمناً وی در قزوین با شخصی به نام سید حسین تنکابنی وکیل پایه یک دادگستری تماس دارد که به نظر میرسد که از راهنمایی و ارشاد او از بعضی از مسائل حقوقی برخوردار باشد. آدرس محل اقامت و تحصیل یاد شده ... معروض گردیده است. آسمانی
نظریه 23 ﻫ ـ در مرخصی هستند.
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام شیخ قدرتالله آقاعلیخانی(معروف به خیارجی و صفائیزاده)، فرزند ذبیحالله در سال 1326ﻫ ش در خیارج قزوین به دنیا آمد. تا سن 16- 17 سالگی در روستای محل تولد بود و در سال 1342ش راهی قزوین شد و در حوزهی علمیه قزوین به تحصیل علوم دینی پرداخت و پس از 6 سال، در سال 1348ش به قم رفت. آغاز دوران طلبگی وی، همزمان با نهضت امام خمینی(ره) بود و همین مساله موجب علاقهمندی و پیروی ایشان از امام(ره) و حضور در مسیر مبارزه شد. در خرداد ماه سال 1348ش، به علت سخنرانی انتقادی به ساواک قزوین احضار و یک ماه ممنوع المنبر شد. شاید ایجاد همین محدودیت بود که او را راهی قم کرد. حضور در قم، که کانون مبارزات دینی بود، دامنهی فعالیتهای او را گسترده کرد و به همین علت، در تیرماه سال 1349ش، تصمیم به تبعید 3 ماههی او به ایرانشهر گرفته شد. در همین موقع بود که با نام صفائی زاده، به عنوان یکی از مروجین کتاب شهید جاوید و همچنین تبلیغ حکومت اسلامی امام خمینی(ره) معرفی گردید. این فعالیتها موجب دستگیری وی در 5 آذر سال 1351 شد اما در 24 دی ماه آزاد گردید. در 19 مهر ماه سال 1352، به علت عدم پایبندی به تعهد و ادامهی فعالیتها مجدداً دستگیر شد. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان نماینده مردم قزوین در مجلس شورای اسلامی حضور یافت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
2. آیتالله حاج سیدجلیل زرآبادی، فرزند مرحوم آیتالله سیدموسی زرآبادی در 3 مهر 1296 در قزوین دیده به جهان گشود. تا سن 15سالگی به فراگیری علوم ابتدایی و مقدمات مشغول بود. در همان اوایل شروع دروس حوزوی از اساتیدی همچون، آیتالله حاج شیخ علی اکبر الهیان، حاج علی اصغر شرکنابی، و حاج حسین مدرسی هیری استفاده برد. شرح لمعه را از محضرآیتالله سامت تلمذ نمود. سطوح عالیه فقه و اصول را از آیتالله رفیعی قزوینی، و حاج سیدهیبتالله تلاتری و حاج شیخ یحیی مفیدی استفاده برد. آیتالله زرآبادی از دروس مرحوم آیتالله بروجری و حضرت امام خمینی(ره) نیز استفادههای فراوانی برد. از دیگر اساتید وی میتوان به آیتالله حجت کوهکمری و سیدمحمدتقی خوانساری اشاره کرد. بعد از گذشت سالها تلمذ و تحقیق سرانجام به درجه اجتهاد نائل آمد. وی در کنار فقه و اصول، دروس فلسفه را نیز نزد علامه طباطبایی و حاج شیخ مهدی مازندرانی فراگرفت. کلاسهای تفسیر وی در مسجد حاج زینل محفل ظلم ستیزی بود، که ساواک را علیه او برانگیخت و برایش مزاحمتهایی ایجاد نمود. وی سرانجام در تیر ماه1373 دیده بر جهان بست.
فرزانگان علم و سخن قزوین، رضا صمدیها، ج1، ص 135ـ140.
3. در جریان مبارزه با رژیم پهلوی به دلیل استنباطهای شخصی و عدم شناخت کافی، برخی تندرویها نیز صورت میگرفت. این موضوع ناشی از ناآشنائی مردم با مشرب و مکتب مبارزاتی برخی علما از جمله آیتاله ابوترابی بود. این سند به اهانت برخی افراد سادهاندیش نسبت به آیتاله ابوترابی و تعدادی از علمای استان که در مجلس ترحیم یکی از ترورشدگان سازمان مجاهدین خلق، اشاره دارد.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله سیدعباس ابوترابی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1392، ص 15.
منبع:
کتاب
آیتالله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 89
