قضیه گوا - احساسات ملت ایران - نامه سپهبد بختیار
متن سند:
اتحاد ملی تاریخ: ۱۲/۱۰/۴۰
قضیه گوا - احساسات ملت ایران - نامه سپهبد بختیار
آزاد ساختن سه قطعه از خاک هند از شر قوای استعماری دولت زورگوی پرتغال به دست قوای هندوستان چیزی بود که مورد تائید همه ملل استعمار زده آسیا و افریقا قرار گرفت - احساسات ملتها غیر از این نمیتواند باشد و بالطبع ملت ایران هم با حسن ظن کامل این اقدام هندوستان را تلقی کرد و همه ما امیدواریم روزی برسد که قطعاتی از خاک کشور عزیز ما ایران هم که امروز به دست عدهای استعمارگر و زورگوی دیگر از خاک اصلی وطن (عملاً) جدا مانده به ایران برگردد - این نظر ملت است - حالا دولتها روی ملاحظات سیاسی و یا قید و شرطهائی که دارند اگر ظاهراً خلاف این را میگویند یا مصلحت میدانند بگویند کاری با احساسات عمومی یک ملت ندارد - شاید همین مصلحت سبب میگردد که سپهبد بختیار نامهای بسفیرکبیر هند بنویسد و این اقدام دولت هندوستان را بستاید و بعد مصلحت ایجاب میکند توضیح تکمیلی بدهد که نامه او سوء تفاهم ایجاد ننماید - نوشته او از نظر درجات نظامیش نبوده... ما کار به این زیر و بمهای سیاسی نداریم احساسات فردفرد ملت ایران آنست که سرزمینهای استعمار زده از یوغ استعمارگران رهائی یابند و به هر اقدامی از این قبیل با دیده تحسین مینگرند - دوران استعمار سر آمده و دول زورگو و استعمارگر بخواهند یا نخواهند باید باحساسات ملتها احترام بگذارند - امروز نشد فردا - فردا نشد پس فردا...
جهت استحضار – ۱۲/۱۰/۴۰
بخش دوم: داراییهای بختیار
مساله داراییهای بختیار یکی از مسایل بسیار مهم در زندگی اوست به حدی که میتوان گفت شاید یکی از عواملی که از بختیار یک عنصر ناراضی علیه رژیم ساخت مایملک و زمینهای فراوان وی بود. آنچه مسلم است اینکه پس از خروج بختیار از ایران و فعالیتهای ضد رژیم وی، اقداماتی علیه او در ایران شکل گرفت و سرانجام به اتهام حیف و میل اموال دولتی، سلب مالکیت از مردم به وسیله ارعاب و تهدید و تنظیم پروندههای خلاف حقیقت برای اشخاص، کلیه اموالش مصادره شد.
در مورد اموال اکتسابی بختیار با دو نظریه متفاوت روبرو هستیم. افرادی چون پژمان که معتقد به صداقت و قداست او هستند، معتقدند که بختیار در زمان تصدی فرماندهی هنگ سوار شاپور مقادیری زیادی زمین در مناطق پلدشت، خوی، رضاییه۱ و شاپور۲ به قیمت نازلی خرید و بعد به قیمت قابل توجهی فروخته است. چنین استدلالی بیشتر بر این پایه صورت میگیرد که بختیار از فرزندان خوانین بانفوذ بختیاری است و او در سال ۱۳۱۷ با پول فروش زمینهای پدرش در ورامین که به دستور رضاشاه فروخته شد با سرمایه ۱۱۷ هزار تومان یک شرکت ساختمانی تأسیس کرد و با شروع عملیات ساختمانی و گران شدن قیمت زمین توانست سرمایهای برای خود جمع کند و این سرمایهها هیچ ربطی به خدمات دولتی او نداشته است. روایت دیگر حاکی است که بختیار در دوران تصدی سمت فرمانداری نظامی و ریاست ساواک به ثروت رسید. فردوست با ذکر خاطرهای از اولین دیدارش با بختیار در زمانی که وی سرهنگ دوم بود مینویسد که خانه او در یکی از خیابانهای فرعی خیابان کاخ و در یک ساختمان دو طبقه و کهنه ساز بود. طبقه دوم دو اتاق داشت و در اجاره تیمور بود و او با یک زن از ایل بختیاری و یک دختر کوچک در آنجا زندگی فقیرانهای داشت. فردوست در ادامه خاطراتش مینویسد که او در ساواک به دنبال جمع آوری ثروت افتاد و عقدههای دوران فقر را خالی کرد. در دوران قائم مقامی ساواک صدها نمونه از کارهای او را دیدم ... تیمور زمینهای مرغوب تهران و املاک زراعی مرغوب را هم قبول میکرد. در سالهای ریاست ساواک ثروت بختیار به میلیاردها تومان رسید و مجموعه جواهرات و طلا آلات عتیقه او بینظیر شد.
ثروت کلان بختیار موضوع اتهامات و بهانه کنار گذاشتن وی از ساواک بود برای این کار ابتدا شایعات و سپس مطالبی در مطبوعات کشور مبنی بر سوء استفادهها و حیف و میل مأمورین دولتی درج شد و بسیاری بر اصل از کجا آوردهای قانون تأکید گذاردند. در مراحل بعد خصوصاً پس از خروج بختیار از کشور و شروع فعالیت سیاسی و عملیات نظامی علیه رژیم پادشاهی گزارشات مربوط به اموال و اختلاس وی گستردهتر و نهایتاً منجر به برپایی دادگاه غیابی و حکم به مصادره اموال وی گردید.
اولین سند موجود مبنی بر سوء استفاده مالی و ثروت کلان بختیار مربوط به سند بازپرسی ابتهاج رئیس سازمان برنامه و بودجه است.
توضیحات سند:
١- ارومیه
۲- سلماس
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد اول، اولین رئیس ساواک صفحه 51