تاریخ سند: 8 اردیبهشت 1353
موضوع: دو نفر واعظین
متن سند:
شماره: 638 /02 /501 تاریخ:8 /2 /1353
از: ناحیه ژاندارمری خراسان
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان
موضوع: دو نفر واعظین
برابر خبر رسیده به ناحیه
دو نفر به اسامی 1. شیخ حسین ابراهیمی در گرمه اسفراین 2. سیدحسینی، اظهار نمودهاند که نبایستی قرآن آریامهر1 را خواند و چنانچه واعظین مشهدی به آن منطقه عزیمت نمودند، نبایستی پای منبر آنان نشست. دستور فرمایند در این مورد اقدام و رسیدگی نمایند.
فرمانده ناحیه ژاندارمری خراسان . سرلشکر حسامیان
گیرنده.
فرمانده منطقه ژاندارمری بجنورد به منظور آگاهی و اقدام بایسته
این اظهارات از طرف روحانیون مخالف دولت عنوان میشود مربوط به بخش یک است.
آقای فروزانفر . به ساواک بجنورد اعلام گردد که تحقیق شود. 17 /2
توضیحات سند:
1. به دنبال رسوایی رژیم بعد از دستگیری امام خمینی (ره)، قیام خونین 15 خرداد 1342 و مهاجرت علمای ایران به تهران برای آزادی امام خمینی و همچنین سخنرانی روشنگرانه و آگاهیبخش امام علیه کاپیتولاسیون و دستگیری مجدد و تبعید ایشان به ترکیه و سپس عراق، رژیم متوجه شد که هیچگونه جایگاه دینی، ملی در جامعه ایران ندارد و قادر به جلب اعتماد مردم نیست؛ لذا برای رهایی از بحران مشروعیت، چاره را در اجرای طرحهای مذهبی در قالب احداث مساجد، زیارت شاه از اماکن مقدسه و عتبات و ... دید. لذا در این مسیر رژیم تصمیم گرفت برای تلطیف فضا و عوامفریبی، قرآنی به نام قرآن پهلوی منتشر کند. قرار شد این قرآن از روی یکی از بهترین قرآنها که به خط استاد احمد تبریزی بود با خطی خوش و زیبا منتشر شود و طبق برنامهریزی قبلی میبایست تعدادی از این قرآنها به علما و روحانیون تراز اول کشور اهدا میشد. خبر انتشار قرآن مزبور در اردیبهشت سال 44 و طی تبلیغاتی مفصل اعلام شد.
رژیم قبل از چاپ قرآن پهلوی با برنامهریزی دقیق به تبلیغات گستردهای از طریق رسانهها و نهادهای فرهنگی سیاسی پرداخت. به همین منظور «طرح انتشاراتی قرآن پهلوی» به شرح ذیل تهیه و تنظیم شد: «مردم ایران از دیرباز قرائت قرآن را یکی از عبادات میدانند و هر سال چند هزار نسخه از قرآن در مرکز و شهرستانهای کشور در قطعها و به شکلهای مختلف چاپ میشود. شاهنشاه ایران که متدین به دین اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی هستند، در طول مدت سلطنت خود با الهام قرآن، عدالت اجتماعی، اقتصادی و زندگی را در میان ملت ایران مستقر کردند و برای بزرگداشت و تجلیل مذهب شیعه اثنی عشری از هیچگونه اقدامی فروگذار نکردند. به تازگی چاپ قرآن کریم که به منزله قانون اساسی دین اسلام و مورد علاقه قاطبه مسلمانان است مورد توجه خاص شاهنشاه قرار گرفت و مقرر فرمودند قرآنی که چاپ میشود از سایر قرآنها از هر حیث ممتاز باشد. روی این اصل یکی از نسخ ممتاز و خطی نفیس قرآن که به خط استاد احمد تبریزی در کتابخانه سلطنتی موجود است، انتخاب شد که با مآخذ معتبر موجود به وسیله علما و دانشمندان صاحبنظر و برگزیده کشور تصحیح و چاپ شود. چون نسخهای که برای تصحیح و چاپ انتخاب شد از نظر تذهیب و حاشیهسازی و طلاکاری در نهایت نفاست و از نظر نگارش خط نسخ شاهکاری فناناپذیر میباشد، بدینجهت تلاشهای مداوم و شبانهروزی برای تصحیح آن از روی مآخذ معتبر انجام گرفته است.»
قبل از چاپ قرآن رژیم فعالیت گستردهای برای تبلیغات آغاز نمود و برای هریک از رسانهها وظایفی مشخص کرد. اما محمدرضا شاه زمانی میتوانست به اهداف خود از چاپ قرآن پهلوی برسد که آن را به تأیید روحانیون برساند. برای رسیدن به این هدف، نخستوزیری طی دستورالعملی از ساواک خواست که روحانیت و وعاظ وابسته و درباری را به نحوی تشویق به تمجید و تجلیل از فرمان و اقدام شاه در چاپ قرآن پهلوی نماید. از طرف دیگر قرار بود این قرآنها طی مراسم خاصی از سوی دربار و تشریفات سلطنتی، توسط قاصدان مخصوص شاه به شهرستانها ارسال شود، تا به روحانیون اهدا شود. همزمان با ورود قرآن به شهرستانها، ساواک منطقه مأمور برقراری امنیت بوده و میبایست وضعیت منطقه را به تهران گزارش میکرد. تمام این عملیات به طور مستقیم زیر نظر دفتر مخصوص شاهنشاهی بود. قبل از اهدای قرآنها به روحانیون، اسامی افراد، سوابق و وضعیت عمومی شهر به مرکز مخابره شده و قرار بود تا پیش از ارسال قرآنها به فرمانداری و استانداریهای شهرها، روحانیون از قبل دعوت شوند و به استقبال بیایند و با ایراد سخنرانی به مدح صفات اسلامدوستانه شاه بپردازند. کارمندان ادارات دولتی و فرهنگیان نیز موظف به استقبال بودند و اگر کسی خلاف این رفتار میکرد، سریعاً مجازات و تنبیه میشد. چنان که مخالفت دادستان فومن با رفتن کارمندان به مراسم مذکور فوراً توسط ساواک به دفتر مخصوص شاهنشاهی گزارش شد. ولی تمام تلاش و سعی رژیم برای همراه کردن روحانیت و قبول قرآن پهلوی، به شکست انجامید؛ چرا که روحانیون با الهام از آیات و مفاهیم بلند و ملکوتی قرآن و آگاهی از درسهای تاریخ اسلام و نیرنگ دنیاطلبان در جنگ صفین که با استفاده ابزاری، قرآن را بر سر نیزهها برده بودند، از مکر و حیله شاه به خوبی آگاه بودند؛ به همین دلیل دست به مقاومت زده و در هر محفل و مجلسی به روشنگری و بیان حقایق پرداختند. تا جایی که سیدعلی بهشتی یکی از روحانیون شهرستانها در منبر اعلام نمود «قرآن چاپ کردن، دلیل بر مسلمان بودن نیست.» و عدهای با هدیه آن به مجامع مذهبی، گروهی نیز با خروج از شهر و تعدادی هم با عدم استقبال و بیتوجهی به دعوتهای مکرر رژیم از آنها، مخالفت خود را اعلام کردند. مثلاً وقتی که به سیدعزیزالدین حسینی امام جمعه زنجان گفته شد که قرآن پهلوی را به شهر آوردند ایشان اظهار داشته که: «سرنیزههای آنان کجاست؟»
امام خمینی(ره) در پیامی که به دانشجویان مقیم اروپا، امریکا و کانادا در 24 /12 /1351 داشت، درباره قرآن پهلوی اعلام کردند: «در این میان از همه اسفبارتر وضع ایران است که رژیم آن مأموریت دارد با چاپ قرآن، تظاهر به اسلام، به اسم سپاه دین سازمان اوقاف و به عناوین فریبنده دیگر یک باره اسلام را ریشهکن سازد، ... برای اجرای این نقشه شوم به کمک و مساعدت روحانینماهای خود فروخته و سرسپرده نیاز کامل دارد و با همکاری آنان میخواهد مساجد و دیگر محافل اسلامی را قبضه کند. مراسم مذهبی را تحت نظارت و مراقبت خود درآورد و به حوزههای علمیه دست یابد.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان شمالی- 1 صفحه 164