تاریخ سند: 25 شهریور 1346
متن سند:
به : 313
از : 233 شماره : 39700 /233
1 ـ روز جمعه دهم شهریور ماه صالح عامریان طبق قرار قبلی برای ملاقات
با نخست وزیر عراق به بغداد رفته و روز 13 شهریور مراجعت کرده نامبرده صبح
روز 12 شهریور با نخست وزیر ملاقات تقاضاهای زیر را از او نموده است .
الف ـ چون در مراجعت از پایتخت مصر گذرنامه های عراقی آنان که برای
عزیمت به مصر برای شرکت
در کنگره وکلای دادگستری
صادر شده بود اخذ گردید
نخست وزیر دستور دهد که
این گذرنامه ها مجددا به آنها
داده شود
ب ـ تقاضا برای در اختیار
گذاردن تعدادی مسلسل
سبک و تفنگهای خودکار
برای ایجاد بلوا در خوزستان
و ترور مقامات محلی و
دولت این استان و مخالفین
جبهه تحریر
پ ـ تقاضای تعویض رئیس
شعبه امن العام عراق در
بصره به علت مخالفت این
شخص با اعضای جبهه تحریر
2 ـ نخست وزیر پس از شنیدن تقاضاهای وی نامبرده را مورد تحبیب قرار داده
اظهار می دارد در مبارزه ای که آنان برای آزاد نمودن سرزمین خود شروع
کرده اند نه تنها عراق بلکه تمام کشورهای هم نژاد عراق با آنها همراه هستند و
سپس با وزیر کشور مذاکره و به وی دستور می دهد با دقت و علاقه مندی به
تقاضای نامبرده رسیدگی کند.
3 ـ نامبرده همان روز با وزیر کشور ملاقات و بار دیگر مشروحا مراتب را با وی
درمیان می گذارد وزیر کشور به نامبرده اظهار می دارد که چهار روز دیگر به
وی مراجعه نمایند بدین جهت صالح عامریان مورخه 13 /6 به بصره بازگشته و
در روز 16 /6 به بغداد برمی گردد و تا عصر روز 20 /6 مراجعت نکرده و از نتیجه
اقدامات او اطلاعی حاصل نگردید.
نظریه : نخست وزیر در عین حال کفیل وزارت کشور نیز می باشد بنابراین
عامریان احتمالاً با مقام دیگری تماس حاصل نموده است.
به کلاسه 132111 ضمیمه و بایگانی فرزانه
گیرندگان خبر : 728 ـ 822
توضیحات سند:
* ساواک طی گزارشی در
تاریخ 28 /6 /46 در مورد
ایران و عراق نوشت :
«پس از جنگ اعراب و اسرائیل
ضمن آنکه دولت عراق روابط
خود را با مصر توسعه داده در
عین حال سعی دارد چنین
وانمود کند که بسط روابط
عراق با دولت مزبور مانع
دوستی عراق با دول همجوار
غیرعرب من جمله ایران نیست و
لطمه ای به روابط عراق و ایران
وارد نخواهد ساخت زمامداران
عراق از یک طرف دم از علاقه
به توسعه روابط با ایران زده و
از کمک های معنوی و مادی
ایران به اعراب سپاسگزاری
می کنند و از طرف دیگر ارتش
عراق به واحدهای تابعه ابلاغ
می کند (27 /4 /46)که از این
پس باید در نامه ها و نقشه ها از
درج کلمه «خلیج فارس»
خودداری و به جای آن «خلیج
عربی» بکار برند.
در حالی که
در برنامه کار طاهر یحیی از
الحاق به خط مشی
سوسیالیستی و تحقق بخشیدن
به وحدت اعراب و بدوا وحدت
عراق و مصر صحبت شده در
قسمت دیگر برنامه به توسعه
روابط با دول همجوار غیرعرب
اشاره شده است.
با توجه به
موارد بالا چنین استنباط
می گردد که عارف به علت وضع
متزلزل سیاسی و اقتصادی عراق
و هم چنین عدم ثبات رژیم و
گرفتاریهای خارجی ناشی از
نتایج جنگ اخیر قادر نیست در
وضعیت کنونی سیاست قاطع و
مستقلی درپیش گیرد و توسعه
بیشتر روابط عراق و ایران را (با
توجه به تسلط روزافزون
ناصریها در عراق) به صلاح
رژیم عراق نمی داند وبنا
به همین لحاظ دیده می شود که
عارف شور و اشتیاقی را که پس
از مسافرت خود به ایران در
مورد توسعه روابط نشان
می داد تعدیل نموده و ترجیح
می دهد به رویه کجدار و مریز
گذشته ادامه داده و ابراز علاقه
خود را به توسعه روابط با ایران
فقط در محافل خصوصی و در
حضور نمایندگان ایران در
عراق بروز دهد.
»
پرونده ش، 142613، ج 11،
ص 137 و 138.
منبع:
کتاب
روابط ایران و عراق به روایت اسناد ساواک صفحه 285