تاریخ سند: 10 شهریور 1357
درباره : انتقال زندانیان ضد امنیتی
متن سند:
شماره :33ج24-5871 /383
از : اداره کل سوم 382
به : مدیریت کل اداره چهارم 454
بدین وسیله تعداد 94 نفر زندانیان مشروحه زیر که تحقیقات از آنان به پایان رسیده در معیت مأمورین کمیته مشترک ضد خرابکاری اعزام و معرفی میشوند، خواهشمند است دستور فرمائید زندانیان مورد بحث را تحویل و بازداشت نمایند%
مدیرکل اداره سوم .
ثابتی
از طرف سجدهای
ردیف 23 .
عباس ابوترابی فرزند ابوتراب
فیش به نام یادشده فوق بررسی و در پرونده انفرادی بایگانی فرمائید رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده غلامرضا گلسرخ1 (گلسرخی) .
نصرتی 14 /6 /57
توضیحات سند:
1.
حجتالاسلام شیخ غلامرضا گلسرخی کاشانی از فضلا، گویندگان و نویسندگان حوزه علمیه قم و اساتید دارالتبلیغ اسلامی در سال 1312 ﻫ ش در شهر کاشان دیده به جهان گشود.
دروس ابتدایی و متوسطه را در مدارس آن شهر آموخت.
آنگاه به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و وارد حوزه علمیه قم گردید.
تبعید آیتالله خالصی زاده از علمای مبارز عراق که با استعمار انگلیس در ستیز بود به کاشان، زندگی وی را با سیاست گره زد.
بعدها به قم آمد و به صف فدائیان اسلام پیوست.
او اول بار نواب صفوی را در زندان قصر دید و پس از آن در سازماندهی مبارزه، به ویژه در شهر کاشان، تلاش کرد.
پس از شهادت نواب صفوی، به زندگی مخفی روی آورد و بعد از مدتی، در حوزه علمیه قم به تحصیل پرداخت و از درس خارج آیات عظام بروجردی و موسوی بهره ها برد.
سپس به تبلیغ و تألیف پرداخت و مقالات ارزنده ای در مجله مکتب اسلام به یادگار گذاشت.
اثر دیگر وی «بازیگران قرون» می باشد.
حجتالاسلام گلسرخی همگام با آغاز نهضت امام خمینی (سلام اللّه علیه) به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی پرداخت و از سوی ساواک، مورد تعقیب قرار گرفت.
او در دوران رژیم پهلوی بارها به زندان و تبعید محکوم گردید.
در جریان قیام 15 خرداد و دوران پیروزی انقلاب اسلامی با انجام سخنرانیهای انقلابی به فعالیت می پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شبه جزیره هندوستان و برخی از کشورهای دیگر به فعالیت فرهنگی روی آورد و سفرهای تبلیغی متعددی انجام داد.
در جریان جنگ تحمیلی نیز در جبهه های جنوب و غرب فعالیتهای پیگیری برای رفع نیازهای فرهنگی و تدارکاتی جبهه داشت.
وی سرانجام پس از یک دوره کوتاه بیماری، در روز 22 مهر ماه 1369 به دیار باقی شتافت.
ر.ک: گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 2، ص 394
منبع:
کتاب
آیتالله سید عباس ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 251