تاریخ سند: 30 آبان 1342
متن سند:
شماره : 21711 /2
غیرنظامی اللهیار صالح از طرف شورای مرکزی جبهه ملی ایران به سمت
رئیس هیئت اجرائیه جدید و به طور کلی لیدر اول جبهه ملی انتخاب گردید ولی
خود شخصا از قبول این مسئولیت سرباز زده و عملاً قبول نکرد و دلیلش هم این
بود که می گفتند می خواهد اصولاً از سیاست کناره گیری نماید و فعالیتی نداشته
باشد و استنکاف اللهیار صالح از قبول مسئولیت اداره جبهه ملی و سمت ریاست
و گردانندگی هیئت اجرائیه
پایه های اساسی و اصولاً
وضع جبهه ملی را متزلزل و
دگرگون ساخته و اختلافات
بسیار شدیدی در جبهه ملی
به وقوع پیوسته و هر حزب و
جمعیت و دسته ای بر علیه
دیگری تحریک و علم
مخالفت برافراشته اند و در
این میان چون اللهیار صالح
عضو حزب ایران بوده حزب
ایران حملات شدیدی از
طرف رهبران و اعضای
سایر احزاب وابسته به جبهه
ملی اعمال گردیده تا چند
روز قبل با وجود
تماس هایی که به کرات بین اعضا مؤثر شورا امثال دکتر بختیار و داریوش فروهر
و صدیقی و سایرین یک روز در منزلش به وی می گوید که اگر این مسئولیت را
قبول ننماید شکست و عواقب سویی که نصیب جبهه ملی و نهضت ملی در آینده
خواهد شد مستقیما مسئولیت آنها را به گردن وی خواهند گذاشت و در این
شرایط باریک سیاسی نبایستی میدان را خالی گذاشت و بار هرگونه فعالیت و
استدلال بالاخره اللهیار صالح را حاضر و آماده قبول این سمت جدید می نمایند
و ایشان دو سه روز قبل گویا اظهار تمایل می کنند که مسئولیت امور جبهه ملی را
قبول کنند و این موضوع را به داریوش فروهر اطلاع می دهند که حاضر است به خاطر حفظ موفقیت جبهه
ملی ایران این شغل را قبول نماید و البته داریوش فروهر و سایرین نیز می گویند که اگر به شما وضع مزاجی
و موقعیت بدنی اجازه نمی دهد زیاد فعالیت نمایید اشکالی ندارد شما می توانید حتی به کاشان بروید و در
آنجا استراحت نمایید و در مواقع لزوم سری به تهران بزنید و کارها را روبراه کنید و یا ممکن است هفته ای
یکی دو بار اعضای هیئت اجرائیه به کاشان بیایند و گزارش امور جبهه ملی را بدهند دستورات لازم را
دریافت نموده و به تهران بازگردند بالاخره آقای اللهیار صالح به هر ترتیبی که بوده است مسئولیت اداره
کارها در مورد جبهه ملی پذیرفته و قبول نموده است.
گیرنده
سازمان اطلاعات و امنیت کشور پیرو اطلاعیه شماره 21341 / د 2 ـ 28 /8 /4
شهربانی کل کشور
دفتر ویژه اطلاعات
به پرونده دکتر شاهپور بختیار ضمیمه و بایگانی فرمایید
منبع:
کتاب
شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 256