تاریخ سند: 23 مهر 1353
موضوع: علی تهرانی دانشجوی سال چهارم رشته مدیریت دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
متن سند:
از: 322 تاریخ: 23 /7 /1353
به: 321 شماره: 2179 /322
موضوع: علی تهرانی دانشجوی سال چهارم رشته مدیریت دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
روز 10 /7 /53 نامبرده بالا که از اهالی شاهرود میباشد، مقابل دانشگاه تهران بهطور اتفاقی به یکی از همشهریان خود برخورد و پس از پارهای صحبتهای معمولی، یاد شده وقتی فهمید همشهریاش عازم شاهرود میباشد، به وی پیشنهاد نمود تعدادی کتاب که متعلق به نامبرده فوق میباشد، با خود برده و در شاهرود به شخصی به نام سیدحبیب سرابی که قبلاً دانشجوی آموزشگاه فنی وزارت بهداری تهران بوده، بدهد. ضمناً تعدادی از کتابها به وسیله مشارالیه علامت زده شده که باید توسط سرابی به کتابخانه مسجد مصلی شهر مزبور داده شود که به همین ترتیب عمل و کتابهای مورد بحث در اختیار شخص موردنظر قرار گرفته است و کتابهای مزبور عبارت بودند از:
1. کتاب حج نوشته دکتر علی شریعتی 2 جلد
2. کتاب اسلام شناسی نوشته دکتر علی شریعتی 2 جلد
3. کتاب آری اینچنین بود برادر نوشته دکتر علی شریعتی 3 جلد
4. کتاب یک جلویش صفر بینهایت نوشته دکتر علی شریعتی 1 جلد
5. کتاب روش شناخت اسلام نوشته دکتر علی شریعتی 2 جلد
6. کتاب فاطمه فاطمه است نوشته دکتر علی شریعتی 2 جلد
7. کتاب مسئولیت شیعه بودن نوشته دکتر علی شریعتی 3 جلد
8. کتاب پدر، مادر ما متهمیم نوشته دکتر علی شریعتی 1 جلد
9. کتاب شهادت نوشته دکتر علی شریعتی 3 جلد
10. کتاب قاسطین، مارقین، ناکثین نوشته دکتر علی شریعتی 4 جلد
11. کتاب امت و امامت نوشته دکتر علی شریعتی 1 جلد
12. کتاب واهی نوشته عبادالهی1 1 جلد
13. چند طرح و مقاله نوشته عبادالهی 2 جلد
14. جامعه برین نوشته جلال الدین فارسی2 1 جلد
15. دینامیسم اجتماع نوشته علیاکبر ترابی3 1 جلد
16. نامههای سیدجلالالدین اسدآبادی4 نوشته محسن جمالی اسدآبادی 5 1 جلد
17. زردهای سرخ ترجمه هوشنگ منتصری6 1 جلد
18. بچهها بیایید کتاب بخوانیم نوشته نسیم خاکسار7 2 جلد
19. هیاهوی جنگل نوشته وکورولنکو8 ترجمه گامایون9(کتاب روسی ترجمه به فارسی) 1 جلد
نظریه شنبه ـ به احتمال زیاد فعالیت یادشدگان در سطح مبادله کتب و نشریات و اعلامیههای مضره و تشویق دیگران به خواندن اینگونه کتب میباشد. ضمناً آدرس محل سکونت عبارت است از شاهرود. خیابان فردوسی. کوچه پشت باغ. منزل سیدحبیب سرابی
ملاحظات 323. هرگونه اقدام مستقیم باعث شناسایی منبع خواهد شد.
در ساعت 1300 روز 23 /7 /53 به بخش 312 واصل گردید.
محصول منبع. آقای دوستار 24 /7
توضیحات سند:
1. داریوش عبادالهی فرزند فرج الله در سال 1324 ش در بندر انزلی به دنیا آمد. پدرش اهل اردبیل و دانش آموخته زبان فرانسه بود. داریوش 11 ساله بود که به همراه خانواده به تبریز رفت. از طریق قصههای پدر و مادر بزرگش با داستان آشنا شد و به قصه نویسی روی آورد و با صمد بهرنگی ارتباط گرفت و چندین اثر تولید کرد، که از آن جمله است: بابا علی. بچه کویر. چند طرح و مقاله. داستان جنگل. ستارخان و...
2. جلالالدین فارسی، در سال 1312 ش در مشهد به دنیا آمد. در کلاس اول دبیرستان با دکتر علی شریعتی آشنا شد. دوره دبیرستان وی مصادف بود با اوج مبارزات نهضت ملی ایران و دوره 2 ساله حکومت دکتر مصدق. جلال الدین فارسی در سالجهت آشنایی با انقلاب 14 ژوئیه عبدالکریم قاسم در عراق و آشنایی با تأثیرات انقلاب عبدالناصر مخفیانه به عراق رفت و در عراق توسط مامورین این کشور بازداشت و پس از آزادی به سوریه رفت. در بازگشت به ایران دستگیر و در قزلقلعه زندانی و در مهرماه 1341 آزاد شد. در سالهای 1348 ـ 1344 فارسی با همکاری دکتر محمدجواد باهنر، محمدعلی رجائی و آیتالله دکتر بهشتی در راه متشکل کردن و رشد سیاسی نهضت امام خمینی کوشش فراوان کرد و در سالهای 1342 تا 1349 آثار انقلابی پرارزش مانند: رساله انقلاب تکاملی اسلام را منتشر کرد. وی در سالهای اختناق سخنرانیهای بسیاری در کانون هدایت جوانان و دانشگاه تبریز انجام داد که ساواک این کانون را به خاطر سخنرانی وی تعطیل کرد. در سال 1349 مخفیانه به لبنان سفر کرد و تا 22 بهمن 57 توانست افرادی را برای مبارزه مسلحانه آماده سازد و به ایران بفرستد. امام خمینی(ره) او را نماینده خود در سازمان الفتح فلسطین برای همکاری معرفی کردند. بعد از پیروزی انقلاب جلالالدین فارسی با یاسر عرفات وارد ایران شد و با تشکیل حزب جمهوری اسلامی، فارسی به عضویت آن درآمد.
نمایندگی مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی، نامزدی نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس شورای اسلامی از جمله فعالیتهای او پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. از آثار وی میتوان به: ترجمه شهدای فضیلت، پیامبر و جنگ، پیامبر و حکومت، پیامبر و جهاد، خاطرات سیاسی، ترجمه الغدیر، حقوق بینالملل اسلامی و نهضتهای انبیاء اشاره کرد.
3. علیاکبر ترابی فرزند در سال 1305 ش در تبریز به دنیا آمد. از دانشگاه سوربن فرانسه در مقطع دکترای رشته فلسفه و جامعه شناسی فارغالتحصیل شد. در سال 1325ش، در دانشگاه تبریز به تدریس مشغول شد که این فعالیت تا سال 1359ش ادامه یافت. کتاب جامعه شناسی و دینامیسم اجتماع، یکی از آثار معروف وی در دهه 1350 ش است.
ایشان در سال 1395 ش در سن 90 سالگی در بیمارستان شهید آیتالله مدنی (ره) تبریز از دنیا رفت.
4. سید جمالالدین اسدآبادى، فرزند سید صفدر، روحانى و فیلسوف مبارز، سیاستمدار انقلابى و منادى وحدت مسلمین جهان، در آبان ماه 1217 ﻫ ش، در اسدآباد همدان دیده به جهان گشود. وى تحصیلات ابتدایى را نزد پدرش آموخت و سپس از محضر بزرگانى همچون علاّمه سید صادق سنگلجى و شیخ اعظم انصارى بهره برد. پس از پایان تحصیلاتش در همدان، به کشورهاى مختلف اسلامى سفر کرد و بر علوم اسلامى، تاریخ و ادبیات عرب تسلط کامل یافت. او همچنین زبانهاى فارسى، عربى، انگلیسى، ترکى و فرانسه را خوب مىدانست. با دیدن وضع مسلمانان، آرزوى تشکیل یک حکومت اسلامى مقتدر اندک اندک در اندیشهاش پدیدار گشت و در هر جا که قدم مىگذاشت، انقلابى فکرى پدید مىآورد. در سال 1287 ﻫ ق، فعالیتهاى سیاسى او در مصر به قیام ارتش علیه «اسماعیل پاشا» منجر شد. سپس از مصر تبعید و به هند رفت و اولین رساله خود را در ردّ طبیعیون منتشر کرد. پس از آن به پاریس رفت و مبارزه را در آنجا ادامه داد و با همکارى شیخ محمد عبده، روزنامه «عروهالوثقى» را منتشر نمود. او مدتى بعد به لندن رفت و در سال 1303 پس از بازگشت به ایران، چند ماهى زندانى شد. بعد از آزادى عازم بصره شد و در رهبرى حوادث سیاسى آن منطقه دخالت داشت. در سال 1309 ﻫ ق، به استانبول رفت و مهمان پادشاه عثمانى شد و در 19 اسفند 1275 در همان جا درگذشت. عدهاى معتقدند که سلطان او را مسموم کرد. سید جمالالدین اسدآبادى سراسر عمر خود را صرف مبارزه با استعمار بریتانیا، روس تزار و ستم و تبهکاریهاى دربار قاجار کرد و در بیدارى مردم منطقه و ایران و وقوع انقلاب مشروطیت سهمى مؤثری داشت.
برخى از آثار به جاى مانده از وى عبارتند از: تتمۀ البیان فى تاریخالافغان، القضاء و القدر، اسلام و علم، نیچریه یا ناتورالیسم، الوحدۀ الاسلامیه، الواردات فى سرّالتجلیات و مقدار زیادى مقاله و نامه و متن سخنرانى و مذاکرات.
5. صفتالله (محسن) جمالی اسدآبادی فرزند لطفالله محزون در سال 1271 ش در اسدآباد همدان به دنیا آمد. علوم مقدماتی را در زادگاه خود فرا گرفت و سپس به کرمانشاه رفت و پس از آن در دستگاه حسن خان افشار به کار مشغول شد. چون روابط ارباب و رعیتی را ظالمانه دید، از این کار بیرون آمد و در سال 1304 ش به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و تا سال 1335ش که بازنشسته شد، با سمت معلمی و بازرسی آموزشگاهها در اسدآباد و همدان خدمت نمود.
مشارالیه که شاعر بود و تخلص «صفا» داشت، به علت اینکه خواهرزادهی سیدجمال الدین اسدآبادی بود، اسناد و مدارک ایرانی بودن سیدجمال را تألیف و منتشر کرد.
از دیگر آثار اوست: رسالهی راهنمای رستگاری. رسالهای منظوم از دعای روزهای ماه مبارک رمضان. شرح حال شعرای اسدآباد و...
وی در سال 1361 ش از دنیا رفت.
6. هوشنگ منتصری کوهساری در سال 1302 ش در لاهیجان به دنیا آمد. وی داراى مدرک دکترا در اقتصاد ریاضى دانشگاه استراسبورگ فرانسه بود. در سال 1321 وارد حزب توده شد و در سال 1323 به عضویت کمیته مرکزى سازمان جوانان آن حزب درآمد و تا سال 1325 به نفع حزب مذکور فعالیتهاى شدیدى داشت و مسئول روزنامه رزم بود. در تاریخ 29 /5 /1325 با تدریس در دانشکدههاى افسران خدمات دولتى خویش را آغاز کرد. پس از وقایع آذربایجان و در پى انتقادات وى و به موازات انشعابى که در سال 1326 در حزب صورت گرفت، به تدریج از حزب کنارهگیرى کرد و در سال 1329 با حزب قطع رابطه نمود.
در سال 1335 به عنوان مشاور مخصوص و بازرس عالى وزارتى در امور دانشجویان ایرانى مقیم خارج منصوب شد. وى در سال 1341 با تصویب شوراى عالى فرهنگ به دریافت نشان فرهنگ از دست شاه نائل گردید.
منتصری در سال 1343 به ساواک احضار و اطلاعاتى راجع به حزب در اختیار ساواک گذاشت و با پشتیبانى ساواک در برخى مطبوعات خصوصاً خواندنیها و مهر ایران مقالاتى در حمله و انتقاد به حزب نوشت.
در سال 1344 پست معاونت دانشگاه آریامهر را بر عهدهدار گرفت و در سال 1346 رئیس دانشگاه تبریز شد.
وی در سال 1347 به استاندارى کرمان منصوب شد، اما به خاطر اختلافاتى که با رئیس ساواک کرمان پیدا کرد در شهریور 1348 برکنار شد. گزارشهای متعددی وجود دارد که هنگام تصدى وى در پست استاندارى کرمان سفارت شوروى با وی دیدار داشتهاند که بعضى از آنها افسران ارتش و مأمور K.G.B بودهاند.
منتصرى چندین کتاب تالیف و ترجمه کرده است. وی برخى از نوشتههاى خود را با نام مستعار دکتر کوهسارى، دکتر هوشیار و دکتر جعفرى انتشار مىداد. برخی از کتابهای وی عبارتند از: ریاضى کلاسیک، اقتصاد اسیر، در روزهاى سیاه برتراند راسل، قدرت و زردهاى سرخ.
هوشنگ منتصری که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پاریس رفته بود، پس از 20 سال به ایران بازگشت و دوباره به تدریس مشغول شد. وی در سال 1394 ش از دنیار رفت. اسناد ساواک. پرونده انفرادى
7. نسیم خاکسار در سال 1322 ش در آبادان به دنیا آمد. در دانشسرای معلم اصفهان و همدان درس خواند و چند سالی در روستاهای آبادان و بویراحمد معلمی کرد. از سال 1344ش به داستان نویسی پرداخت و با برخی مجلات مانند فردوسی همکاری کرد. در سال 1346ش دستگیر و مدت دو سال زندانی بود و پس از آزادی به فعالیتهای چپگرایانه ادامه داد. در سال 1352 ش دوباره دستگیر شد و این بار تا سال 1357ش در زندان بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در فعالیتهای علیه جمهوری اسلامی شرکت کرد و به همین دلیل از سوی دادسرای انقلاب اسلامی خوزستان احضار شد، که پس از آن از ایران رفت و در هلند ساکن شد. از نسیم خاکسار، آثار متعددی به چاپ رسیده است.
8. در اصل: کاردالکو
9. سیفالدین همایون (گامایون) از مترجمین پرکاری بود که کتابهای روسی را ترجمه میکرد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 371