تاریخ سند: 17 دی 1329
گزارش
متن سند:
تاریخ: 17 /10 /1329
گزارش
طبق گزارش مأمور ویژه در ساعت ۱۷:۱۵ روز ۱۵ ماه جاری قریب پانصد نفر میتینگدهندگان مقابل مجلس شورای ملی پس از خاتمه میتینگ به منزل سید ابوالقاسم کاشانی رفته و امیرمختار کریم پور شیرازی کارمند شرکت بیمه شروع به سخنرانی نموده اظهار داشت این جا، جائی است که یگانه مجاهد و پیشوای بزرگ اسلام روزی را در آن به راحتی شام نکرده و شبی را به فراغت خاطر نرسانیده است. از دست این حکومتهای جابر و ستمکار چه قدر مرارت و رنج را متحمل شدهاند. شبانه از روی همین دیوارها به این خانه آمده و چه صدماتی به ایشان وارد نمودهاند. آقای کاشانی، ما جوانان، امروز به خانه شما آمده و اظهار میداریم که تا پای جان حاضریم دستورات و اوامر شما را اجرا نموده و تا آخرین قطره خون خود از حق این ملت دفاع کرده و دست این شرکت غاصب و انگلیس کثیف را از ایران کوتاه کنیم.
پس از خاتمه بیانات کریمپور، سیدابوالقاسم کاشانی شروع به صحبت نموده به دور از حضار تشکر کرده و سپس اظهار داشت من از خداوند سپاسگزارم که شما ملت را بیدار نموده و دست اتحاد و یگانگی را برای اخذ حق خود از این انگلیسیهای عیاش که یک عده عیاشتر از خود را بر شما مسلط نمودهاند به یکدیگر دادهاید، شما را به خدا به این کاخ عدلیه و به این دستگاه نظمیه نگاه کنید ببینید یکی از دیگری خرابتر و فاسدتر میباشند من وقتی که شما را میبینم خیلی خوشحال میشوم به خدا اگر بخواهید موفق شوید باید ترس را از خودتان دور نمائید و با همین جمعیت حاضر اگر بخواهید قیام نمائید و نترسید، هیأت حاکمه به لرزه درآمده و چون خائن هستند میترسند. مشتهای خود را گره نمائید و بر مغز خائنین کوبیده آنها را متلاشی سازید. کاشانی پس از پایان اظهارات خود به اطاق فوقانی رفته و کریمپورشیرازی هم پس از دعا به کاشانی و ختم صلوات به روح سید حسین امامی نزد کاشانی رفته و مقداری از جمعیت متفرق گردیده.
بقیه برای ادای نماز مغرب و عشاء باقی ماندند. در این موقع عبدالقدیر آزاد وارد منزل کاشانی شده و به اطاق فوقانی نزد مشارالیه راهنمائی گردید. در ساعت ۱۸:۱۰ کاشانی از اطاق فوقانی به بیرونی آمده مشغول نماز شد پس از ختم نماز محمدی نام، چند مسئله شرعی را تشریح نموده سپس اظهار داشت رفقا همیشه این شعار شما باشد که به کسی به نظر بدبینی نگاه نکنید و همیشه به یکدیگر حسن ظن داشته باشید بعد گفت خدا رحمت کند سید حسین امامی را موقعی که جنازه او را به ما تحویل دادند عدهای در ساعت ۲ بعد از نصف شب از همه چیز خود دست کشیده و در تشیع جنازه آن سید شهید شرکت نمودند. من آنها را عادل میدانم و مؤمن حقیقی آنها هستند. در این بین کاشانی مجدداً مشغول صحبت شده و اظهار داشت چون مردم بیحسند و عوام به وظیفه خود عمل نکرده و نمیکنند عمل آن سید مرحوم در انظار بزرگ جلوه کرده است وگرنه او به وظیفه خود عمل نموده و آن وظیفه را هم همه اینها دارند منتها عمل نمیکنند سپس شرحی در اطراف بیحجابی و مضرات آن بیان نموده گفت من روز اول گفتم که رزمآرا بد است بعضی از مردم به قول من اعتقاد نداشته و میگفتند ببینیم چه میکند ولی حالا فهمیدهاند که مخالفت من با رزمآرا بجا بوده است. بعد بیاناتی هم در اطراف مفاسد رادیو و ساز و آوازهای آن صحبت کرده و در این موقع یکی از اطرافیان اظهار نمود مژده بدهم که شاهرخ از کار برکنار شد. کاشانی گفت خیر دروغ است زیرا انگلیسها او را روی کار آوردهاند و حالا هم عوض نمیشود به علاوه، صبح مدیر مجله صبا اینجا بود اگر چنین چیزی حقیقت داشت حتماً میگفت سپس اضافه نمود اگر شماها که اینجا هستید از روی حقیقت قیام نموده و متحد شوید هر دولت خائن را متزلزل خواهید ساخت آیا انصاف است که شماها در فقر و فلاکت باشید و آن وقت طلای سرشار شما یعنی نفت جنوب را انگلیسها ببرند. پس از خاتمه گفتار کاشانی حسینی متخلص به داور، اشعاری را که خود سروده بود قرائت کرده و ضمناً شرحی در اطراف نهضت حضرت امام حسین (ع) گفتگو کرده و اظهار نمود شما هم مثل حسینابن علی و اصحاب او باید دفع شر و ظلم از خود کنید و اینقدر سکوت را به خود هموار ننمائید. ضمناً اشعار مذکور را که چاپ و حاضر شده بود بین حضار توزیع نمود و تقاضا کرد به تمام رفقای خود هم بدهند بخوانند. در ساعت ۲۰:۳۰ کاشانی به اندرون عمارت خود رفته و حضار به تدریج متفرق گردیدند.
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد اول صفحه 302