صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : آیت اله گلپایگانی

تاریخ سند: 21 خرداد 1348


موضوع : آیت اله گلپایگانی


متن سند:

از : 21 به : 316 شماره : 1460 /21 ساعت 30ـ17 روز 20 /3 /48 شخصی به نام حاج مرتضی که از تجار بازار قم می باشد به منزل گلپایگانی مراجعه و درباره خرید منزل با وی و همچنین فرزندش سیدمهدی مذاکراتی به عمل آورد.
سیدمهدی خطاب به حاج مرتضی اظهار داشت بهتر است برای تعیین قیمت منزل حاج حسین را انتخاب نمائید زیرا منزل ما را که در بازار بود او قیمت گذاری کرده و به فروش رسانید سپس آیت اله گلپایگانی گفت ما این منزل مسکونی را ماهیانه پنجهزار ریال اجاره کرده ایم و تاکنون بیش از چهل هزارتومان از بابت اجاره به صاحب خانه پرداخت نموده ایم و اکنون صاحب منزل به ما اخطار کرده که باید میزان اجازه منزل افزایش یابد با اینکه ساختمان آن مخروبه می باشد.
سیدمهدی اظهار داشت آقا در زمستان گذشته زمین خورد زیرا این خانه حتی یک توالت حسابی ندارد و دنیا می گوید منزل یک مرجع تقلید فاقد توالت است.
آیت اله گلپایگانی به حاج مرتضی گفت ما فعلاً 75 هزار تومان پول نقد داریم و اگر نزدمان بماند خرج خواهد شد زیرا اول ماه اگر پول شهریه طلاب کم باشد باید آن را روی شهریه بگذاریم.
در این موقع سیدمهدی اظهار داشت ما ماهیانه مبلغ 120 هزار تومان شهریه برای طلاب می پردازیم و با توجه به فرا رسیدن تابستان باید این ماه شهریه طلاب را زودتر پرداخت نمائیم آیت اله گلپایگانی به حاج مرتضی گفت شما به اتفاق حاج حسین معامله خرید خانه را تمام کنید و ما بقیه وجه را به مدت 6 ماه یا زودتر در اختیار شما می گذاریم پس از خروج حاج مرتضی از منزل گلپایگانی شیخ حسینعلی منتظری وارد شد و با گلپایگانی و سیدمهدی به گفتگو پرداخت.
منتظری گفت دو روز قبل از طرف کامکار رئیس اطلاعات شهربانی قم مأموری به درب منزل ما مراجعه و از من خواست تا به اطلاعات شهربانی بروم لکن به او پاسخ دادم که من به شهربانی نمی آیم سپس آن مأمور گفت پس به سازمان امنیت مراجعه کن من مجددا پاسخ دادم سازمان امنیت هم نمی روم زیرا سازمان هم عکس و هم نشانی منزل مرا در اختیار دارد مأمور مزبور سپس سئوال کرد چند روز دیگر در قم اقامت خواهی کرد من جواب دادم 15 روز در قم خواهم ماند و سپس به اصفهان عزیمت کرده و دوباره به قم مراجعت می نمایم.
منتظری افزود ما دستگاه را ول کرده ایم لکن دستگاه از ما دست بردار نیست زیرا من چهار مرتبه زندان رفته ام و در این دفعه آخر که در زندان به سر می بردم طبق دستور دستگاه سرهنگ زاهدی رئیس اوقاف اصفهان به اتفاق عده ای از افراد پلیس مدرسه ما را در نجف آباد محاصره و تابلو مدرسه را که به نام من بوده خراب کرده و به جای آن نام اعلیحضرت همایونی را نصب کرده اند گرچه من به این عمل کتبا اعتراض نموده و شکایاتی تسلیم مقامات کردم مع الوصف به جائی نرسید ضمنا هنگامی که از زندان آزاد شدم در تهران منزل آقای محمدرضا سعیدی جلوس نمودم لکن پس از ورود به قم اصلاً جلوس نداشتم.
در این موقع سیدمهدی گفت دستگاه ایران ادعا می کند که حکومت عراق یک حکومت وحشت و ترور می باشد منتظری اظهار داشت حکومت ایران حکومت وحشت و ترور است.
آیت اله گلپایگانی به اتفاق سیدمهدی بیانات منتظری را تأیید نمودند و سپس سیدمهدی اظهار داشت این همه افرادی را که در ایران اعدام کرده و عده بیشماری را نیز به زندان انداختند کسی جرأت اعتراضی نداشته و قدرت حرف زدن ندارد حال می گویند حکومت عراق حکومت وحشت و ترور است.
آیت اله گلپایگانی گفت از طرف جمیع اصناف تهران به خصوص صنف خیاط و کفاش نامه و تلگرافاتی برایمان واصل و در آنها اعلام نموده اند شما که یکی از مراجع تقلید هستید چرا در این جریان سکوت کرده اید و چرا برای ایرانیان رانده شده از عراق اقدام نمی کنید لکن من به هیچ یک از این تلگرافات و نامه ها پاسخ نداده ام.
سیدمهدی در دنباله اظهارات آیت اله گلپایگانی گفت دستگاه این اصناف را وادار کرده تا برایمان تلگراف مخابره نمایند و افزود چگونه به ما علماء می گفتند که نباید در سیاست مداخله کنید و تا به حال روحانیون بد بوده اند ولی اکنون که مداخله در سیاست به نفع دستگاه است از ما می خواهند که در این مورد اقدام نمائیم.
سپس آیت اله گلپایگانی گفت ما ابدا تلگراف نمی کنیم و به این امور کاری نداریم.
ضمنا سکوت آیت اله خوانساری را در تهران از چشم ما می بینند و فکر می کنند که من از او خواسته ام سکوت نماید.
منتظری اظهار داشت شاه دستور داده برای شیعیان عراق بایستی فکری بکنند.
سیدمهدی گفت اگر ما هم تلگرافی به عنوان آقای حکیم مخابره می کردیم چه نتیجه ای عاید می شد مگر در آن صورت ارتش و دولت ایران بغداد را تسخیر می نمود.
منتظری از گلپایگانی سئوال کرد آیا شما تلگرافی به عنوان آقای خوئی به نجف مخابره نموده اید وی پاسخ داد بله.
لکن این تلگراف به مناسبت درگذشت برادرزن خوئی بود که ما به عنوان تسلیت به وی مخابره کردیم منتظری مجددا سئوال کرد در این تلگراف اشاره ای هم به اختلافات ایران و عراق1 شده است گلپایگانی گفت اصلاً در این مورد مطلبی عنوان نشده بود.
سیدمهدی اظهار داشت عین تلگراف و پاسخ آن موجود است.
ضمنا اگر در تلگراف مزبور اشاره ای به این موضوع می شد فورا جراید متن آن را درج و نفرت و انزجار آقا را راجع به اقدامات حکومت عراق به تفصیل می نوشتند.
سپس سیدمهدی مطالب مندرج در روزنامه فرمان را برای منتظری قرائت نمود.
پس از آن اظهار داشت چندی قبل انجمن شهر2 قم از ما تقاضا نمود تا جهت ایجاد سد رودخانه کمک کنیم لکن تاکنون پاسخی به تقاضای آنان نداده ایم ولی طبق اطلاع شریعتمداری می خواهد برای این منظور کمک نماید وی ضمن اشاره به جریان میتینگ حزب پان ایرانیست در قم گفت روز پنجشنبه محسن پزشکپور در مقابل صحن اظهار داشت کسانی بودند که با اصلاحات ایران مخالفت می کردند و از بین رفتند و اکنون نیز کسانی هستند که مخالفت می نمایند.
بعد گلپایگانی راجع به دارالتبلیغ صحبت کرد و گفت طبق اطلاع افرادی که از دارالتبلیغ کارت دارند می توانند منبر بروند و افراد دیگر از منبر رفتن محروم خواهند بود.
لذا ما باید مخالفت بکنیم.
سیدمهدی گفت خمینی یک بار در گذشته با دارالتبلیغ مخالفت کرد و اینها هنوز مشغولند تا لطمات وارده را جبران کنند و بهتر است ما دو فقره اعلامیه بدهیم یکی راجع به روزنامه فرمان و دیگری در مورد دارالتبلیغ.
آیت اله گلپایگانی و منتظری نظر سیدمهدی را تأیید کردند.
سیدمهدی گفت طبق اخبار واصله از اصفهان از طرف دستگاه نزد حاج آقای رحیم ارباب3 نیز رفته اند لکن وی مریض می باشد.
گلپایگانی اظهار داشت دستگاه هم یک نفر می خواهد که بی اطلاع و مریض باشد تا از وجود او به نفع خودش بهره برداری کند.
سیدمهدی در خاتمه راجع به اختلافات ایران و عراق صحبت نمود و گفت سفارت ایران در عراق قبل از اربعین افرادی را مأمور کرده بودند تا شب اربعین دست به اقداماتی بزنند لکن دولت عراق متوجه موضوع شده و از انجام آن جلوگیری به عمل آورده است.
نظریه منبع ـ نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات ـ مفاد گزارش صحت دارد.
راجع به تماسهای حسینعلی منتظری با دستگاه گلپایگانی می بایست بررسیهای لازم معمول و اعمال و رفتار و تماسهای مشارالیه دقیقا تحت کنترل قرار گیرد.
مرشد نظریه امنیت داخلی ـ مفاد گزارش صحیح است نظریه منبع مورد تأیید اعلامیه هایی که در صدد تهیه آن هستند تاکنون در مدرسه فیضیه تعقیب نگردیده در ناراحتی دستگاه گلپایگانی از مندرجات روزنامه فرمان تردیدی نیست هرگونه اقدام را در مورد مفاد این گزارش خبر امر به ابلاغ فرمائید.
روحانی رئیس ساواک ـ مفاد گزارش مورد تأیید است.
آقای اوانی ـ آقای شکوری 1ـ خلاصه ای تهیه به عرض برسد.
2ـ توجه ساواک قم را به تهیه اعلامیه جلب نمایند.
3ـ بهره برداری شود 26 /3 6 نسخه تکثیر شده است.
بهره برداری شد.

توضیحات سند:

1ـ توضیح اختلافات مرزی ایران و عراق در پاورقی سند 791 /21 ـ 15 /2 /48 آمده است.
2ـ رژیم شاه برای نمایش دمکراسی در میان مردم، چندین نوع انتخابات برگزار می کرد که یکی از آنها انجمن شهر بود این انجمن بر اساس نوشته لغت نامه دهخدا هیئتی است که از طرف مردم هر شهر برای اداره امور شهر انتخاب می شوند.
انتخاب نمایندگان انجمن شهر با رأی مخفی و با اکثریت نسبی و مدت نمایندگی آنان چهار سال است.
تعداد اعضای انجمن هر شهر به نسبت به جمعیت، از پنج تا سی تغییر می کند.
تعداد اعضای انجمن شهر تهران باید سی تن باشد.
کسانی می توانند به عضویت انجمن شهر انتخاب شوند که تبعه ایران و لااقل دارای سی سال شمسی و حداقل سه سال شمسی و حداقل سه سال در محل انتخاب، سکونت و توانایی خواندن و نوشتن فارسی را داشته باشند و از حقوق اجتماعی محروم نشده باشند.
اهم وظایف انجمن شهر عبارتست از : 1ـ نظارت در حسن اداره و حفظ اموال عمومی متعلق به شهر.
2ـ تصویب و اصلاح بودجه شهرداری و بنگاههای وابسته بدان و وضع عوارض.
3ـ تصویب معاملات مربوط به شهر و نظارت در آنها.
4ـ مراقبت در اجرای وظایف شهرداری در امور مربوط به بهداشت و تفریح و رفت و آمد و تغذیه و آموزش و پرورش مردم شهر.
ر.ک : لغت نامه دهخدا، ج 8، ص 317.
3ـ آیت الله حاج آقا رحیم ارباب فرزند علی در سال 1297 ه ق در چرمهین لنجان اصفهان متولد شد.
پدرش عابدی زاهد، حکیم، فقیه، ریاضیدان و از مدرسین معروف اصفهان بود.
در سن هفت سالگی به اصفهان آمد و تحصیلات مقدماتی خود را نزد آخوند ملاحسین همامی فرا گرفت و سپس از حوزه فقه و اصول اساتید بزرگ اصفهان همچون مرحوم سید محمود کلیشادی، حکیم جهانگیر قشقایی، ملامحمد کاشانی، مرحوم خان، آیت اللهالعظمی سید محمدباقر درچه ای، حاج میرزا بدیع موسوی درب امامی، آیت الله حاج آقا میراحمدآبادی، سید ابوالقاسم دهکردی و...
کسب فیض نمود.
وی از خواص اصحاب مرحوم آخوند کاشانی بود که مراحل سیر و سلوک را نزد او طی کرد و جامع محامد اخلاق و محاسن افعال گردید.
حاج آقا رحیم ارباب تمامی عمر خود را صرف تحصیل، تحقیق، تدریس و بیان احکام اسلامی نمود و تحقیقات وسیعی در فلسفه و الهیات اسلامی انجام داد و سالها فقه، فلسفه، نجوم و ادبیات عرب تدریس کردند و حوزه تدریس او از حوزه های تحقیقی و ممتاز به شمار می رفت.
عده زیادی از آیات عظام، فضلاء و علماء بزرگ معاصر همچون آیت الله العظمی محمدحسین بروجردی از تربیت یافتگان آن مرحوم می باشند در سال 53 از طرف دانشگاه تهران دکترای افتخاری رشته الهیات به ایشان اهدا شد و سرانجام پس از 105 سال عمر با برکت در سال 1355 دارفانی را وداع و سر در نقاب خاک کشید و در تخت فولاد اصفهان (گلستان شهدا) به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 244



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.