تاریخ سند: 21 آبان 1357
موضوع: مسلح شدن گروهها
متن سند:
از: 9 ﻫ 2 تاریخ:21 /8 /1357
به: 323 شماره: 24406 /9 ﻫ 2
موضوع: مسلح شدن گروهها
ساعت 2000 روز 9 /8 /57 ابراهیم امیرپور کارگر فروشگاه وین واقع در مقابل سینما متروپل به محسن صالحی اظهار داشت مطلبی میگویم که جائی عنوان نکنی. وی افزود امکان دارد که از جانب آیتالله شریعتمداری به آیتالله قمی و خامنهای1 و واعظ طبسی2 به تعدادی لازم اسلحه داده شود که آنان بین گروههائی که مطمئن هستند تقسیم کنند. وی اضافه کرد هنگامی که در عمان3 بودم یک قبضه اسلحه کمری با خودم آوردم که فشنگ آن را ندارم.
نظریه شنبه . ابراهیم امیرپور قبلاً طلبه بوده و مدتی بازداشت شده و پس از آن به خدمت سربازی رفته و خدمت خود را در گردانهای 141 و 169 تیپ 2 آهنین لشگر گارد با چندین ماه زندان و اضافه خدمت به پایان رسانیده است. پدر نامبرده معمم و ساکن قلعه ساختمان مشهد میباشد.
نظریه یکشنبه . 1. با توجه به صداقت منبع مفاد خبر صحیح به نظر میرسد. 2. به منظور حفاظت منبع منحصراً مسئله مربوط به مسلح شدن گروهها به فرمانداری نظامی مشهد اعلام گردید. 3. ابراهیم امیرپور فاقد سابقه در این سازمان میباشد. 4. حفاظت منبع مورد نظر است. علمی
نظریه چهارشنبه . نظریه یکشنبه مورد تأیید میباشد.
توضیحات سند:
1. رجوع شود به کتاب شرح اسم/ هدایتالله بهبودی/ تهران/ موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
2. رجوع شود به کتاب آیت الله عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک/ تهران/ مرکز بررسی اسناد تاریخی.
3. رژیم پهلوى با وابستگى تمام به اهداف تجاوزگرانه آمریکا و استکبار جهانى داعیه ژاندارمرى منطقه را داشت و ایران را به صورت پایگاه نظامى در جهت اهداف توسعه طلبانه آمریکا در آورده بود. آرنولد دویو گریف سردبیر نیوزویک در ماه مه 1973 م (1352 ش) طی مصاحبهاى با شاه از او مىپرسد: «منظور شما از اینکه ایران باید قویترین نیروى نظامى منطقه باشد چیست؟ او در پاسخ مىگوید: ما از سال 1959 یا بهتر بگوییم در سالهاى 1960 به این فکر افتادیم که ایالات متحده ممکن نیست که بتواند براى ابد نقش ژاندارم بینالمللى را بازى کند.» برهمین اساس در دسامبر 1973م (آذر 1352 ش) نیروهاى نظامى ایران به سلطاننشین عمان جهت سرکوبى شورشیان منطقه ظفار اعزام شده و در تاریخ 20 /12 /73 م (آذر 52 ش) حمله ارتش ایران از دو سوى شمالى و جنوبى آغاز شد. در تاریخ 20 /10 /52 ش در اثر فشار افکار عمومى، دولت ناگزیر اعلام کرد: از مدتى قبل نیروهاى نظامى ایران به ظفار اعزام شدهاند و با شورشیان منطقه نبرد مىکنند و تا هر زمان که لازم باشد کمک به نیروهاى عمان را ادامه خواهند داد و نیروهاى ما جاده سلاسور، مسقط را از کنترل شورشیان خارج کردند. در تاریخ 11 /12 /52 سلطان قابوس بن سعید، سلطان عمان به دعوت دولت ایران به تهران آمد. در تاریخ 5 /11 /53 اعلام شد: نیروهاى نظامى ایران که طبق نظر آمریکا به ظفار رفته بودند شهر سوقالجیشى رخیوط مرکز عملیات شورشیان را تصرف کرده و آن را به نیروهاى سلطان قابوس سپردند. در تاریخ 1 /6 /54 مقامات ارتش اعلام کردند که: نیروهاى ایران در ظفار پیروزیهایى به دست آوردهاند و دو منطقه را از دست شورشیان خارج نموده و در اختیار نیروهاى سلطان قرار دادهاند. در تاریخ 23 /6 /54 شاه در مصاحبه با حسنین هیکل روزنامهنگار معروف مصرى گفت؛ ما به زودى نیروهاى خودمان را از عمان فرامىخوانیم. مطبوعات اسرائیل بیش از همه به ما حمله مىکنند. در مهر 1354 ارتش اعلام کرد که: نیروهاى نظامى ایران با حمایت نیروى هوایى عمان توانستهاند مرکز شورشیان ظفار را تصرف کنند، در این حمله عده زیادى از نظامیان ایران مقتول و مجروح شدهاند. در تاریخ 22 /9 /54 سلطان قابوس رسما شکست کامل شورشیان ظفار را که مدت ده سال ادامه داشت اعلام کرد. در تاریخ 7 /11 /55 سخنگوى دولت اعلام کرد: قسمتى از نیروهاى نظامى ایران که براى کمک به برگرداندن صلح به ایالت ظفار اعزام شده بودند به ایران بازگشتند. منطقه ظفار ایالت جنوبى عمان است، مساحتى پنجاه هزار کیلومتر مربعى و جمعیتى در حدود دویست هزار نفر دارد، از شمال به عربستانسعودى و از جنوب به اقیانوس هند و از غرب به یمن جنوبى و از شرق به عمان محدود مىشود، مرکز آن شهر صلاله است. جبهه آزادىبخش ظفار در 9 ژوئن 1965 میلادى جنگ مسلحانه خود را براى آزادى این منطقه آغاز کرد. در مدت نسبتا کوتاهى موفق شد بیش از 90 درصد ظفار را به تصرف خود در آورد و بالاخره با تجاوز نظامى رژیم شاه پس از دادن کشتهها و مجروحهاى فراوان از طرفین مجددا تحت حاکمیت سلطاننشین عمان قرار گرفت. (رک: انقلاب ظفار و تحولات خلیج، اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا، خرداد 1354، صفحات 26، 32، 47 و روزشمار تاریخ ایران، باقر عاقلى، جلد دوم، صفحه 280 به بعد)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 17 صفحه 27