تاریخ سند: 24 خرداد 1344
موضوع: اظهارات میرحسین سرشار
متن سند:
شماره: 6434 /20 الف تاریخ:24 /3 /1344
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: اظهارات میرحسین سرشار
اخیراً میرحسین سرشار عضو جامعه سوسیالیستها ضمن صحبت خصوصی اظهار نموده است که پس از اینکه با خروج ضیاء صدقی از کشور مخالفت شد نامبرده توسط خلیل ملکی به دکتر نراقی متوسل و بالاخره موفق به کسب اجازه مسافرت به خارج گردید.
ناطق افزود ضیاء صدقی پیش از عزیمت به خارج نامهای به جامعه نوشت مبنی بر اینکه چنانچه برنامههای حزبی در داخله کشور با اصل مارکسیسم و لنینیسم وفق ندهد من و خواهرانم استعفاء خواهیم داد و چنانچه حزب مایل باشد ما کماکان در عضویت خود باقی بمانیم شرطش اینست که اولاً از سیاست شوروی در مورد جهان کمونیسم انتقاد شود. ثانیاً حزب بایستی از مائوتسه تونگ1 تجلیل کند و انتقادات چین را نسبت به شوروی تائید نماید. ثالثاً بایستی به رفقای دانشجوی مقیم اروپا کمک کرد زیرا آنها فعالیت را برای خاطر وطن در خارج شروع کردهاند و جریان امر کاملاً گویا است که فعالیت در خارج بیش از داخل انجام میگیرد. رابعاً اسنادی که دال بر سازش دولت شوروی با سیاست استعماری انگلستان موجود است حزب موظف است آنها را فاش ساخته و اذهان چپیها را نسبت به روش مثبت خلق چین روشن سازد.
مواد چهارگانه فوق مورد تقاضای ضیاء صدقی بود ولی معلوم نشد که آیا تشکیلات پیشنهادات او را قبول کرد یا رد نمود.
توضیح. یکی از خواهران ضیاء صدقی، بهجت صدقی2 است که کارمند شرکت فرش میباشد و قبل از مسافرت نامبرده به خارج قسمتی از اوراق حزبی را او ماشین میکرده است.3
گیرندگان. اداره کل سوم (312) 2 نسخه
تعداد نسخه 9
یک نسخه رونوشت برابر اصل است اصل در پرونده 1545 بایگانی است. 12 /4 /44
توضیحات سند:
1. مائو تسه تونگ: تئوریسین مارکسیسم لنینیسم، در سال 1892م در شاوشان از ایالت هونان چین، در خانوادهای کشاورز و بودائی مذهب، به دنیا آمد. از دوران کودکی در فعالیتهای کشاورزی شرکت داشت. تحصیلات مقدماتی را در محل تولد سپری نمود. در سال 1911م، که نیروهای حزب ملی چین (کومین تانگ) بر امپراطوری منچو پیروز شدند، مائو که 18 ساله بود، به چانگ شا، پایتخت ایالت یون نان رفت و به مدت 10 سال به فعالیت مشغول گردید. مدتی به ارتش جمهوریخواهان پیوست و مدتی نیز در کتابخانه بزرگ شهر، به مطالعه پرداخت. در همین شهر به دانشگاه رفت و در سال 1918م فارغ التحصیل شد و برای ادامه تحصیل، به دانشگاه پکن رفت. در همین دوران بود که با تعدادی از همکلاسان، گروهی را تشکیل داد که بعدها به بنیانگذاری حزب کمونیست چین انجامید.
در سال 1919م، به هونان بازگشت و ضمن مدیریت یک دبستان، فعالیتهای سیاسی خویش را گسترش داد و به انتشار کتب و مقاله سیاسی پرداخت.
در سال 1921م، که حزب کمونیست را در شانگهای سازمان دهی شد، او عضو اصلی حزب بود و رهبری طرفداران آن را در هونان به دست گرفت. در سال 1927م که با اعضای حزب کمونیست برخورد صورت گرفت، مائو به کوههای جنوب چین تبعید شد، که در آنجا نیروی پارتیزانی را متشکل نمود و از همین زمان درگیریها آغاز شد و حزب کمونیست، به قدرت خود افزود. در حملهی ژاپن به چین، در سال 1947م، نیروهای کمونیست با آنان مقابله کردند و قدرت خود را به اثبات رساندند و بر طرفداران آنان افزوده شد و همین مسئله موجب شد تا مائو، در سال 1949م جمهوری خلق چین را با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک، که در آن موقع رئیس جمهور بود، بنیان نهاده و تا پایان عمر در رأس حکومت آن قرار گیرد. برداشت او از تفکرات مارکسیسم، به مائوئیسم مشهور شد و مورد استقبال برخی از کسانی که علیه حکومتهای خود شوریده بودند، قرار گرفت. وی در سپتامبر سال 1976م از دنیا رفت.
2. بهجت صدقی: فرزند نبی، در سال 1310 ش در رشت به دنیا آمد. در رشتۀ فلسفه تحصیل کرد و لیسانس گرفت. از سال 1331ش، در وزارت فرهنگ، به شغل معلمی پرداخت و مدتی نیز، دبیر دبیرستانهای تهران بود. بهجت صدقی، خواهر ضیاء صدقی، از اعضای جامعه سوسیالیستها میباشد که خود نیز به عضویت آن جامعه درآمد و در دستگیری یک روزه سال 1339 گفت: « قبل از 28 مرداد 32 عضو نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی بودم و عضو مجله علم و زندگی نیز بودم»
مشارالیها در حوزه زنان جامعه سوسیالیستها فعالیت داشت و به عنوان واسطۀ خلیل ملکی و حسین ملک ـ رهبر جامعه سوسیالیستهای خارج از کشور ـ فعالیت میکرد. بهجت صدقی در مهرماه 1349 با منوچهر صفا، از اعضای برجسته نهضت سوسیالیستها، ازدواج کرد و همواره در جلسات آن جامعه شرکت جست.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
3. اداره کل سوم ساواک در پیگیری این گزارش، طی نامهی 20127 /312- 9 /4 /44 درخواست نموده: « ... آیا ضیاء صدقی واقعاً با کمک معنوی نامبرده بالا موفق به اخذ گذرنامه و عزیمت به خارج از کشور شده است یا خیر؟.... در صورتی که در گذشته و حال نامبرده بالا با وابستگان به این جامعه روابطی داشته و به آنان کمک و مساعدت نموده چگونگی را با ذکر دلائل و مدارک کافی اعلام فرمایند...»
و ساواک تهران نیز در پاسخ، طی نامه 9472 /20 الف- 19 /4 /44 نوشته است: «... بجز اخبار واصله مدرک دیگری در این مورد در این ساواک موجود نمیباشد.»
و باز اداره کل سوم طی نامهی 26188 /312- 16 /5 /44 اعلام نموده: «... موافقت با صدور گذرنامه مشارلیه بر اثر اشتباه مسئول اقدامکننده بوده و با این ترتیب گزارش مأمور دائر بر حمایت و توصیه دکتر احساناله نراقی در این زمینه مورد تائید قرار نمیگیرد...»
منبع:
کتاب
احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 135