صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: صفرعلی تاریوردی فرزند احمد معروف به اسلامی

تاریخ سند: 18 آذر 1352


موضوع: صفرعلی تاریوردی فرزند احمد معروف به اسلامی


متن سند:

از: 23‌ﻫ تاریخ:18 /9 /1352
به: 312 شماره: 2967 /23‌ﻫ
موضوع: صفرعلی تاریوردی فرزند احمد معروف به اسلامی1
پیرو: 3519 /23‌ﻫ- 8 /9 /52

نامبرده بالا اخیراً با آقایان اشکوری2(معمم از معاودین عراقی که ساکن قم است) و سلیمانی مدرس مدارس دینی قزوین کلاسی جهت تدریس زبان عربی به داوطلبین تشکیل که این جلسات معمولاً با حضور عده‌ای در حدود 25 نفر از جوانان در روزهای جمعه در مسجد بلاغی و مدرسه صالحیه تشکیل می‌گردد.
نظریه شنبه- نظری ندارد.
نظریه و توضیح یکشنبه وسه شنبه- در ظرف چند هفته اخیر یک ‌بار اشکوری و یک بار نامبرده بالا به جهت آنکه عنوان می‌شد مبادرت به تبلیغ به نفع خمینی می‌نمایند احضار و مورد تذکر واقع شدند و آنچه مسلم است دو نفر مذکور از طرفداران خمینی می‌باشند. ضمناً یاد‌شده بالا ساکن قم بوده و فقط روزهای پنج شنبه به قزوین می‌آید که به شنبه در مورد مراقبت از جلسات مذکور آموزش لازم داده شده. چنانچه فعالیت مشکوک و یا مطالب مضره‌ای در این جلسات مطرح گردد بلافاصله مراتب به استحضار خواهد رسید. آسمانی
نظریه ‌23‌ﻫ- نظریه سه شنبه تایید می‌شود.
بایگانی اشکوری سوابقی در دایره ضدجاسوسی دارد از جناب سروان امیر وارثی سوال کنند کلاسه پرونده وی چیست در پرونده مذکور ضبط گردد.
اقدامی ندارد بایگانی شود.821

توضیحات سند:

1. صفر علی تاری‌وردی (ابوالفضل اسلامی شالی)، فرزند احمد در سال 1326ﻫ ش در قریه شال از توابع شهرستان بوئین‌زهرا به دنیا آمد. تحصیلات خود را در مدرسه سردارین قزوین ادامه داد و خارج فقه را در سال 1345 در نجف اشرف و در محضر آیت‌الله خویی، صدر و شیخ مجتبی لنکرانی ادامه داد و در سال 1351 به ایران بازگشت. به دلیل تیره‌شدن روابط ایران و عراق امکان بازگشت وی به عراق مقدور نبود، لذا در کشور ساکن شد. در سال 1344 به دلیل اینکه عکس حضرت امام(ره) را در حجره محل تحصیل خود در مدرسه سردارین نصب کرده بود به ساواک احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. وی در 1 /10 /1344 توسط شهربانی به اتهام تحریک و اهانت دستگیر و با معرفی کفیل به مبلغ 10 هزار ریال از زندان آزاد شد. تاری‌وردی مجدداً به اتهام درج جملات «امید است در همین روزها معظم‌له([امام] خمینی [ره]) به حوزه علمیه قم مراجعت فرموده و مردم غیور ایران خصوصاً سلسله روحانیون خرسند و شاداب شده و بیش از پیش سپاسگزار باشند» به شهربانی احضار و سپس به ساواک دلالت داده شد. در 23 /11 /1344 به دلیل نبود مدرک کافی قرار منع تعقیب وی صادر شد.
در سال 1345 به دلیل دریافت یک جلد ماهنامه «راه اتحاد» که از عراق ارسال شده بود، تحت تعقیب قرار گرفت و در سال 1350 نام خود را به ابوالفضل اسلامی تغییر داد. وی از فعالین و مبارزین استان قزوین بود که در سال‌های 1349 و 1350 به ساواک احضار شد. وی مدرس حوزه علمیه قم در دهه 50 در مدرسه صالحیه بود که دروس فقه، اصول، منطق، ادبیات عرب و تفسیر قرآن را آموزش می‌داد. از جمله مرتبطین ایشان سید حسن موسوی شالی بود که در کنار ایشان و آقای اشکوری و سلیمانی در مسجد بلاغی و مدرسه صالحیه تشکیل جلسه می‌دادند. این افراد از سال 1355 سخنرانی‌های هفتگی خود را هر پنجشنبه و جمعه در یکی از مساجد و تکایای تاکستان برگزار کرده و اقداماتی مانند ایجاد بنای ساختمان مرکزی تعلیمات اسلامی جذب جوانان برای شناخت بهتر اسلام را انجام می‌دادند. وی در اکثر این جلسات به همراه موسوی شالی حضور می‌یافت. از 20 /9 /1356 آقای اسلامی اقدام به تشکیل گروهی نمود که وظیفه آن «دفاع از قانون اسلام در مقابل قانون دولت شاهنشاهی» بود. این گروه مشروب‌فروشی‌ها را به آتش کشید.
آقای اسلامی در سخنرانی مورخه 31 /3 /1357 در مسجد صاحب‌الزمان تاکستان در جمع عده کثیری از فرهنگیان عنوان کرد که: «شما باید بچه‌ها و دانش‌آموزان را انقلابی تربیت کنید، باید در مملکت انقلاب شود، من وظیفه‌ام را انجام می‌دهم. من هر روز با غسل شهادت بیرون می‌آیم. ما باید از حالا برنامه‌ریزی کنیم شاید این مبارزه 50 سال دیگر هم ادامه داشته باشد، اما بالاخره نتیجه خواهد گرفت.»
سخنرانی وی در تاریخ 15 /4 /1357 در مسجد شاه عباس تاکستان و انتقاد از رژیم پهلوی در به خاک و خون کشیدن جوانان و غارت سرمایه‌های کشور به وسیله استعمارگران و ابراز همدردی با شهدای قم بازتاب زیادی در منطقه داشت. به همین دلیل در 19 /4 /1357 به ژاندارمری احضار و از وی خواسته شد که در سخنرانی‌هایش شاه را دعا نماید، که وی نپذیرفت. در 17 /7 /1357 مجدداً توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد. وی در حال حاضر ساکن تاکستان و امام جمعه این شهرستان است. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
2. حجت‌الاسلام سید نورالدین آصف‌آگاه، معروف به اشکوری فرزند سیدعلی در سال 1316ﻫ ش در نجف اشرف به دنیا آمد و در حوزه‌ی علمیه‌ی آن تحصیل کرد. وی در سال 1349 به همراه دیگر ایرانیان مقیم عراق، از آن کشور اخراج و در قم ساکن شد. پس از سه سال سکونت در قم، به قزوین آمد و به فعالیت مشغول شد. تدریس در مدرسه صالحیه قزوین و مسجد بلاغی یکی از فعالیت‌های او بود. مشارالیه که از اعضای فعال حزب الدعوه و مرتبط با آیت‌الله تسخیری و مهدی آصفی، معرفی گردیده، در سال 1353، به دلیل تبلیغ به نفع امام خمینی(ره)، ممنوع المنبر و ممنوع الجلسه شد. در سال 1354در نامه‌ای که برای ساواک نوشت، تقاضای رفع این ممنوعیت را نمود، که موافقت شد ولی همچنان ممنوع الخروج باقی ماند که این ممنوعیت هم در سال 1356ش رفع شد. در جریان اوج گیری انقلاب اسلامی، به علت تلاش‌هایی که داشت، برای مدت 18 ماه به دره گز تبعید گردید که این محل به علت فعالیت‌هایی که در آنجا داشت و اقامه جماعت در مسجد موسی بن جعفر(ع)، در مرداد 1357 به ایذه تغییر داده شد که گویا رژیم فرصت عملی نمودن آن را نیافت.


منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک صفحه 170

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.