تاریخ سند: 6 اردیبهشت 1337
قبل از ظهر روز مزبور عدهای در حدود ۱۵ نفر منجمله
متن سند:
شماره: 2 – 3 - 291 تاریخ: 6 /2 /37
قبل از ظهر روز مزبور عدهای در حدود ۱۵ نفر منجمله دکتر طباطبائی- سمیعی کارمند سازمان برنامه الجمیل رشدیه تبعه مصر و پیشکارش جابر خراسانی- نوری- حسین عاملی نماینده سابق خراسان دو نفر از کارمندان عرب سفارت عربستان سعودی- عدیلی خطیب فرهنگ- پرویز وهمی کارمند دخانیات و رهنما1 (معمم) عضو جمعیت طرفداران استقلال الجزایر در منزل سید ضیاءالدین طباطبائی واقع در سعادتآباد حضور داشتهاند.
در این جلسه ضمن صحبتهای متفرقه عدیلی راجع به وضع فرهنگ و تحلیف رؤسای دبیرستانها مطالبی اظهار نموده و طباطبائی پاسخ داده از این جریان اطلاع دارد و خانمهای رؤسای مدارس دخترانه را که لباس دکولته و رنگارنگ و بدون جوراب میپوشند به قرآن قسم میدهند که خیانت نکنند و خدا را ناظر بر کارهای خود بدانند مگر آنها تاکنون خیانت میکردهاند که اکنون آنها را به کلاماله مجید سوگند میدهند و گذشته از این در مذهب اسلام اصولاً قسم خوردن حرام است و بایستی یکی از فقها برای آنها موعظه و آنان را راهنمائی و دلالت کند و زعمای فرهنگ با این حیله میخواهند کارهای خلاف انجام و آن را صلاح مملکت جلوه دهند. رهنما ضمن ارائه چند برگ از اعلامیههای پیوست راجع به فداکاریهای مردم الجزایر و نحوه کار آنها و تهیه غذا و ساز و برگ برای ملیون الجزائر صحبت کرده و گفته به وسیله این اعلامیهها از مردم ایران درخواست کمک شده و عین اعلامیهها در مجامع و محافل و همچنین در مساجد توسط آقایان وعاظ و روحانیون و علماء بین مردم پخش و از آنها درخواست شده که در منابر وضع الجزایر را برای مردم تشریح و از آنها کمک بخواهند و علاوه کرده قبل از مسافرت به آقای دکتر اردلان وزیر امور خارجه تماس گرفته و ایشان هم باطناً با عقیده آنها موافق بوده ولی گفتهاند باید طوری رفتار کرد که مورد اعتراض کشور فرانسه واقع نگردید و طباطبائی اظهار داشته بایستی روز ۲۷ ماه رمضان را در ایران به عنوان روز الجزایر اعلام و در این روز در کلیه مجامع و محافل و مساجد برای توفیق مردم الجزایر دعا و به وسیله مطبوعات هم به دنیا اعلام میگردید تا همه متوجه ایران میشدند و با این وضع فرصت گرانبهائی از دست رفته و آقای دکتر اردلان هم بیخود از رنجش دولت فرانسه ابراز نگرانی کرده و به درک که دولت فرانسه از ما برنجد زیرا ما مسلمانیم و بایستی به مسلمانان کمک کنیم و طباطبائی مدتی در این باره صحبت نموده است.
توضیحات سند:
1- شیخ مصطفی رهنما: فرزند عبدالحسین در سال ۱۳۰۴ در کرمانشاه متولد شد. وی از سال ۱۳۲۱ الی ۱۳۲۷ در نجف اشرف به تحصیل علوم دینی اشتغال داشت و در سال ۱۳۲۸ خدمت سربازی خود را در کرمانشاه انجام داد.
رهنما در سال ۱۳۳۰ جمعیت سوسیالیست مسلم آزاد را تشکیل داد و مرامنامه رهنما را منتشر ساخت. در روز ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲ در مقابل دبیرستان فردوسی گلپایگان میتینگی علیه سلطنت پهلوی تشکیل داد به همین جهت پس از کودتای ۲۸ مرداد از طرف فرمانداری نظامی دستگیر و به جزیره خارک تبعید شد که نهایتاً در شهریور ۱۳۳۴ آزاد گردید. شیخ مصطفی رهنما به واسطه روابطی که با برخی روزنامهنگاران تودهای در سالهای قبل از کودتا داشت پس از آزادی تنفرنامهای علیه حزب توده منتشر ساخت. رهنما در مهرماه ۱۳۳۵ به علت پخش بیانیه جمعیت مسلم آزاد مجدداً دستگیر شد که این بار سه ماه در بازداشت به سر برد.
در سالهای ۳۷ - ۱۳۳۶ به عنوان نماینده موقتی استقلال طلبان الجزایری کمکهایی برای مردم الجزایر فراهم کرد و در سال ۳۶ کتابی با عنوان «مملکت الجزایر» منتشر ساخت. در اسفندماه سال ۱۳۳۷ هنگام عبور غیر مجاز از مرز توسط مأمورین گارد دستگیر و به مدت چهار ماه در زندان به سر برد. وی همچنین در سال ۱۳۳۹ به علت در دست داشتن تعدادی اعلامیه مجدداً بازداشت شد. شیخ مصطفی رهنما کتاب دیگری به نام «مسلمین جهان» در سال ۱۳۴۲ منتشر ساخت. در سال ۱۳۴۳ ساواک گزارش میدهد «از قرار اطلاع شیخ مصطفی رهنما یک دستگاه ماشین چاپ غلطکی تهیه نموده و تصمیم دارد اعلامیهای علیه کاپیتولاسیون و بر له آیتالله خمینی چاپ و پخش نماید.»
رهنما به واسطه آنکه عضو انجمن فرهنگی ایران و شوروی بود همواره از سوی ساواک مظنون به جاسوسی بود. وی همچنین مدیر روزنامههای «حیات مسلمین» و «تجدد ایران» بود و با برخی مطبوعات همکاری میکرد.
منبع:
کتاب
سیدضیاءالدین طباطبایی صفحه 65