پیام تازه ایکه آقای لوشانی توسط فرزندی [وی] فرید امیرانی که ظهر دیروز برای من فرستاده
پیام تازه ایکه آقای لوشانی توسط فرزندی [وی] فرید امیرانی که ظهر دیروز برای من فرستاده
متن سند:
ساعت 11 صبح امروز (دوشنبه 3 /9 /48) آقای لوشانی مرا صدا کرد و این چند مطلب را گفت که بشما بگویم و بعد آخر سر گفت نمیخواهد بین خودمان بماند: 1ـ امیرانی با جواب بنامه وزارت اطلاعات آخرین ضربه را بخودش زد.سه بار باو گفتند در جواب نامه اقدامی نکن این نامه اشتباهی آمده ولی او صبر نکرد.
2ـ با جوابی که بآن نامه داده انقلابی در وزارت اطلاعات براه انداخته و تحولاتی در پیش است.
3ـ او باید بداند که من از همه نامه پرانیهای او اطلاع دارم و همه نامه ها را میخوانم او فکر می کند من از نامه ایکه بوسیله معینیان برای شاه داده بی اطلاع هستم و یا نامه ایکه در جواب دکتر زرنگار نوشته و گفته «محرمانه بماند» خبر ندارم؟ 4ـ اگر من از اینجا میروم خودم خواسته ام وگرنه او در این جریان بی تأثیر بوده.
حالا هم که بعد از آن نامه باصرار منصور1 دوباره آمده ام بخاطر دستگاه است.
5ـ کار من دیگر تمام شده، اعتبار لازم را بمن داده اند و ساختمان و چاپخانه مخصوص برای انتشار مجله «آسیا» که امتیازش بنام پرویز لوشانی صادر شده تهیه گردیده.
6ـ من و دوامی2 مجله روشنفکر را با تیراژ شش هزار تحویل گرفتیم و با نوشتن داستان قتل دو زن بوسیله سرگرد قوانلو آنرا به چهل وپنچ هزار شماره رسانیدم 7ـ حالا هم مقاله تیراژ زیاد کن من در مجله «آسیا» درباره امیرانی و زندگی خانوادگی و خصوصیات او خواهد بود که من اسناد آنرا در دست دارم.
8ـ فرید تو باید بدانی که نسبت بتو هیچ کدورتی ندارم و بمرگ تنها فرزندم ترا دوست دارم و در این مقالات پای تو بمیان نخواهد آمد.
9ـ روزی هم اگر خواستی و خواندنیها نابود شد میتوانی بمجله من بیائی و در آنجا همیشه برای تو جا هست 10ـ معاونی مرد پاک و بی همتائی بود که زندگیش مثل روز روشن است این مرد را من با خود بمجله آسیا می برم 11ـ علت اینکه کار شرکت سهامی شدن مجله عملی نشد و من راضی بهمکاری نشدم عقب کشیدن خوش کیش بود.
12ـ او نوشت امیرانی مرد حقه باز و کلاهبردار و شارلاتانیست و من بهیچوجه نمی توانم با او شریک شوم 13ـ من بودجه مجله را با اخراج یک عده زالو بحداقل رسانیدم بعد از من هم، راجی و یا کس دیگری در ردیف او خواهد آمد.
آنها چگونه می توانند مجله ای مثل مجله ایکه من بیرون دادم تهیه کنند.
14ـ من از اینجا میروم ولی در آینده رقیب سختی برای امیرانی و خواندنیها خواهم شد نه مثل فرمان و فردوسی، خیلی سرسخت تر! 15 ـ تا حالا او با من طرف بوده ولی از این ببعد سرو کار او با دستگاه خواهد بود و خواندنیها را تعطیل خواهند کرد!.
توضیحات سند:
1ـ منظور، محمدرضا پهلوی است.2ـ مجید دوامی در سال 1308 ه.
ش بدنیا آمد.
نامبرده لیسانس حقوق از دانشگاه تهران و فوق لیسانس در رشته روزنامه نگاری از دانشگاه کلمبیای آمریکا گرفت و علاوه بر آن فارغ التحصیل دوره تعلیماتی دانشگاه میسوری است.
خدمت مطبوعاتی را از سال 1327 آغاز کرده و مدتی سردبیر و مدیر فنی ـ تحریری و اداری ـ مجله زن روز را عهده دار بود.
طی خدمت مطبوعاتی خود به ترتیب خبرنگار پارلمانی اطلاعات هفتگی (چندبار) و سردبیر مجله روشنفکر بود.
وی در سال 1343 مجله زن روز را بنیاد گذارده است.
چهره مطبوعات، ص 84