تاریخ سند: 20 آبان 1353
متن سند:
به : 713
از : 213 شماره : 1949 /213
روز قبل یاسر عرفات همراه ابوذعیم و شیخ محمد یعقوب به دیدار موسی
صدر رفته و مذاکره آنها بیشتر در مورد مسائل مربوط به کنفرانس سران عرب و
در جریان گذاشتن موسی صدر از نتیجه این کنفرانس بوده مطالبی که یاسر
عرفات با موسی صدر عنوان کرده تا آنجایی که اطلاع حاصل شده به شرح زیر
است.
1ـ یاسر عرفات تنها کسی بود که مسئله جنوب لبنان را در کنفرانس عنوان نموده
در حالی که رئیس جمهور لبنان اصلاً در این مورد صحبتی نکرده و پس از خاتمه
جلسه نخست وزیر لبنان ضمن بوسیدن یاسر عرفات از نامبرده تشکر کرده است.
2ـ برخورد صدام حسین در کنفرانس با ملک فیصل و احترام خاصی که به
نامبرده می گذاشت.
موجب تعجب یاسر عرفات و سایرین شد، زیرا صدام حسین
ملک فیصل را جلالات الملک ابی (پادشاه پدر من هستند) خطاب می کرد که با
توجه به فعالیت های ظاهری حزب بعث عراق که مخالف ملک فیصل می باشد و
در بین کشورهای عربی این طور می نماید حائز اهمیت بود.
3ـ یاسر عرفات اظهار داشت که از این پس وضعش بسیار بغرنج خواهد بود و
بدین لحاظ چنین استنباط گردیده که نامبرده شدیدا از آینده خود متوحش است
و احتمال می دهد که سایر گروههای فلسطینی صدماتی به وی برسانند1.
4ـ در مورد روابطش با ملک حسین نامبرده شخصا اظهار می کرد که اوضاع
خوب است و به ملک حسین اطمینان دارد.
نظریه منشأ : با توجه به کلیات امر و استنباطی که از مطالب نامبرده و اوضاع و
احوال فلسطینی ها می شود این طور پیدا است که در آینده نزدیکی برخورد
شدیدی بین گروههای فلسطینی مختلف به وجود آید و به احتمال قوی یاسر
عرفات از این برخوردها به دور نخواهد بود.
1
توضیحات سند:
1ـ شهید چمران در مقطعی که
گروههای چپ در فتح نفوذ کرده
و قدرت را در واقع به دست
گرفته اند به گونه ای که ابوعمار
(یاسر عرفات) جهت محافظت
از خود به نیروهای فتح اعتماد
نداشته و از امل و امام موسی
صدر تقاضای کمک می کند وی
با نقل خاطره ای در این خصوص
می گوید:
«...
چند ماه پیش که تناقضات
داخل فتح به درجه انفجار رسیده
بود و خطر آن می رفت که
چپی های فتح شخص ابوجهاد را
ترور کنند (همان طور که
مؤمن ترین کادرها را ترور
کردند مثل «نقیب فاخر» و
«جواد»...)، از «حرکت
محرومین» درخواست شد که
10 جنگنده برای حفاظت جان
ابوجهاد بفرستند، زیرا به
فتحی ها اعتماد نیست.
و «حرکت
محرومین» فورا اعلام کرد که
همه قدرت نظامی خود را برای
دفاع از ابوعمار و ابوجهاد در
اختیار آنها می گذارد...
[در سال
1976].
به همین سبب جناح چپ فتح،
سعی کرد که «حرکت محرومین»
را از فتح جدا کند و امام موسی
را بکوبد و جوانان «حرکت
محرومین» را تصفیه نماید، تا
رهبری فتح هیچ چاره ای جز
دنباله روی از مارکسیستها
نداشته باشد.
هجوم به امام صدر
اولین بار از طرف «سرهنگ
ابوموسی» فرمانده فتح در
جنوب لبنان، در مسجد و منبر
امام موسی در «صور» شروع
شد که به عمامه و عبا و منبر امام
صدر اهانت کرد و راه را برای
احزاب چپ و کمونیست ها باز
نمود، تا به امام موسی حمله کنند
و فحش بدهند و تهمت بزنند...
«ابوموسی» دست نشانده
«ابوصالح» از کادر رهبری است
که کمونیست روسی است و
قدرت زیادی دارد.
او از
پشتیبانی یک کشور قوی
برخوردار است و توجه کنید که
همه جنوب لبنان زیر نظر
«ابوموسی» و لذا زیرنظر
مارکسیست های تندرو اداره
می شود.
در بیروت باز عده ای از
جنگندگان چپ فتح، به خانه امام
موسی حمله کردند و چند
نگهبان خانه را خلع سلاح نموده
و اهانت نمودند، و راه را برای
حمله احزاب چپ باز کردند،
وگرنه چه کسی در لبنان جرأت
داشت به امام موسی صدر
فحش بدهد و یا به خانه اش
مسلحانه حمله کند، همه این
کارها به نام مقدس «مقاومت» و
با اسلحه «مقاومت» انجام
گرفت.
مردم شیعه جنبیدند و در
بعلبک 15 نفر فلسطینی را خلع
سلاح کردند و خواستند بکشند.
امام موسی فورا مداخله کرد و
به شدت شیعیان را توبیخ نمود و
رسما اعلام کرد که «اگر
فلسطینی ها به یک طرف
صورت من بزنند، طرف دیگر را
نیز می گیرم که بزنند و بعد هم با
احترام می گویم نَحْنُ مَعَکُم [ما با
شماییم ]«امام موسی با تیزبینی
و فداکاری و ایمان و صداقت
گفت، نمی خواهم حتی بعد از
هزار سال تاریخ بگوید که دست
شیعه به خون فلسطینی آلوده
است.
امام موسی صدر امر داد که،
علیرغم تحریکات چپ و آزار
بعضی از کادرهای چپی فتح،
«حرکت محرومین» باید بر روی
خط استراتژی خود که همکاری
با مقاومت است، ادامه
راه دهد، و این تهمت ها و
دروغ ها و هجوم ها و اهانت ها و
حتی خیانت ها را تحمل کند، و
باز هم شیعیان را به همکاری با
مقاومت تشویق نماید.
لبنان (بنیاد شهید چمران ص
366 ـ 367)
1ـ متأسفانه ادامه سند در
پرونده درج نگردیده است.
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 316