موضوع: سرلشکر ارفع
تاریخ سند: 6 دی 1343
موضوع: سرلشکر ارفع
متن سند:
شماره: 6074 /326 تاریخ: 6 /10 /43موضوع: سرلشکر ارفع
سرلشکر ارفع روز جمعه گذشته به یکی از دوستانش که بدیدن وی آمده بوده اظهار داشته من مخالف اخذ وام و دخالت مستشاران آمریکایی در ارتش ایران هستم زیرا در ۲۰ سال اخیر که مستشاران نظامی آمریکا در ارتش ما دخالت داشتند کوچکترین پیشرفتی نکردیم و حتی نسبت به سابق ارتش ایران از نظر انضباط عقب رفته است.
نامبرده اضافه کرده درست است که بیست سال قبل وضع ارتش بد بوده ولی حالا بدتر شده و من اگر دارای اختیار باشم اول کاری که می‌کنم ضمن تشکر از کمکهای آمریکا به ایران و حفظ دوستی آنها مستشاران نظامی را از ارتش ایران بیرون خواهم کرد.
سرلشکر ارفع درباره دولت آینده اظهار نموده فعلاً کاندیدای درجه اول که از طرف سید ضیاءالدین طباطبایی تقویت می‌شود و سناتورها او را لانسه می‌کنند و اعیان و اشراف با او موافق هستند و روحانیون او را قبول دارند و آنهایی که اطراف سفارت انگلیس هستند و به او کمک می‌رسانند سید جلال‌الدین تهرانی1 است و احتمال دارد نامبرده بعد از آقای منصور رئیس دولت گردد.
در پرونده‌های مربوطه بایگانی گردید در پرونده سیدضیاءالدین طباطبائی ط- ب- 19 بایگانی شود
توضیحات سند:
1- سید جلال‌الدین تهرانی: فرزند حاج میرزا سید علی شیخ‌الاسلام بود وی در صحنه سیاسی ایران پس از سالهای جنگ جهانی دوم نقشهایی ایفا کرد.او در سنین جوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت ولی از کسوت روحانی بدر آمد و به بلژیک و فرانسه رفت و در نجوم فارغ‌التحصیل شد و به تدریس در کالج نجوم بروکسل مشغول شد.
وی هم عضو مؤسس و دایمی آکادمی بین‌المللی تاریخ علوم بود و هم عضو دائمی جامعه منجمان فرانسه.
در تهران در دومین کابینه قوام‌السلطنه پس از شهریور ۱۳۲۰، وزیر مشاور شد.
در سالهای بعد، وزیر پست و تلگراف بود و سپس به مجلس سنا رفت تا آنکه از سوی دکتر مصدق به استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی رسید و از آنجا به سفارت ایران در بلژیک منصوب شد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، دو سه سالی به تحقیق مشغول بود تا آنکه بار دیگر به عنوان سناتور انتصابی آذربایجان شرقی برگزیده شد. وی در آخرین روزهای رژیم پهلوی به عنوان رئیس شورای سلطنت، شرایط را برای خروج شاه از ایران فراهم آورد و پس از چندی برای دیدار با حضرت امام به پاریس رفت.
در آنجا پس از استعفاء از ریاست شورای سلطنت و غیر قانونی خواندن آن شورا، موفق به دیدار رهبر انقلاب در نوفل لوشاتو شد و از آن پس در خانه خود در ورسای مسکن گرفت و تا لحظه مرگ به ایران برنگشت. سید جلال وصیت کرد که پس از پایان زندگی جنازه او را به ایران آورده و در قبری که هنگام تولیت آستان قدس در کنار مقبره مادرش خریداری کرده بود دفن کنند.