اعلامیه شمارهی یک شورای مرکزی روحانیت تهران
متن سند:
اعلامیه شمارهی یک شورای مرکزی روحانیت تهران
بسمالله الرحمن الرحیم
ملت مسلمان ایران، مردم رنجدیده، پدران و مادران داغدیده، کودکان پدرکشته بیپناه! این نامهای است از طرف روحانیت که میخواهد در آن حقایق را بهطور آشکار با شما در میان بگذارد و در ضمن تسلیت و تشکر از فداکاریهای پرقیمت شما مردم مسلمان که در این چند روز از خود نشان دادهاید و امید است صاحبشریعت مقدسه خودش جزا و عوض کرامت نماید. با این مقدمه پردههایی را بالا زند تا مردم جهان بدانند که هیئت حاکمه فاسد ایران تا چه حد ناجوانمرد و پلید هستند.
مردم ستم دیده این سرزمین در اثر فشار و دزدی و قانونشکنیها و دیکتاتوری با پیشوائی مراجع و رهبران دینی قیام کرده و با شعار کوتاه و مختصر مرگ بر دیکتاتوری خواستههای خود را منعکس سازند و بدون اسلحه در مقابل دژخیمان جبار در سراسر ایران مردانگی و استقامت میورزند. زن و مرد، کوچک و بزرگ، کارگر و کارفرما، کاسب و دهقان به کمک [هم] یکصدا میگویند مرگ بر ستمگر و ستمگران ولی این شعار ملی با جوابی شاهانه روبرو میشود. رگبار مسلسل سینه و سر هزاران مرد را در نقاط مختلف کشور تهران ورامین تبریز و قم و گرمسار و شیراز و مشهد سوراخ سوراخ کرده ملتی را به عزا مینشاند. شاه مملکت عوض دلسوزی، این جنبش ملی و اسلامی را قیام ارتجاع علیه اصلاحات و تعدیل ثروت و تعلیمات عمومی عنوان کرد. بر مظالم و گرفتاریهای ملی پردهپوشی میکند با کمال ناجوانمردی پول گرفتن از خارج را به مقامات روحانی تهمت میزند، با اینکه میبینند شما ملت مسلمان آنقدر وجوه شرعی به مراجع دینی میرسانید که بینیاز از کمک خارجی باشند و چون اخلاص و تجلیل و احترام شما را نسبت به مقام روحانیت حسد میورزند، صدها هزار مردم مسلمان را متهم میکند که اینها بیست و پنج ریال پول گرفته همهجا به سلامتی یک مرجع دینی شعار میدهند و اینگونه توهین به عالم اسلامی و مسلمین خیلی بیشرمی و در عالم بیسابقه است. واقعاً از این دروغگویان باید پرسید ملتی که در راه دین و پیشوایانش از جان میگذرند چگونه طمع به 25 قران میکند و پیشوائی که برای او اینهمه فداکاری میشود چه احتیاجی به کمک خارجی دارد؟ به بیگانه کسی نیازمند است که ملت از او پشتیبانی نمیکند. شاه در نطق خود میگوید کتابخانه آتش [می]زنند، اگر راست باشد در حوادث اخیر کتابخانه سوخته باشد شما مردم مسلمان ایرانی بدانید و مردم دنیا باید بدانند کتابخانه کسی آتش میزند که چترباز و سرباز به دانشگاه میفرستد و تا میتواند میکشد و خراب میکند و سرمایههای علمی را نابود مینماید و استادان و دانشجویان را به زندان میفرستد و شکنجه میدهد. شاه میگوید روحانیت با آزادی زنان مخالف است ولی روحانیت تازه برای آزادی مردان میجنگد. مگر مردها آزاد هستند تا صحبت آزادی زنان را بکنیم. یک روزنامه، یک حزب، یک گوینده، یک فرد آزاد نیست تا حرفی آزادانه بزند یا چیزی بنویسد و عقیدهای اظهار کند، تمام دستگاههای تبلیغاتی باید انحصاراً حرفهای هیئت حاکمه را بگوید. شاه میگوید چرا روحانی شیعه از مسلمانان سنی کمک میگیرد و با اینکه جداً تکذیب میشود و افتراء محض است، کمک گرفتن مسلمان از مسلمان ننگ نیست، از خارجی کمک گرفتن و از یهود و عمال آن حمایت کردن برای شیعه ننگ است. دنیا بداند که روحانیتِ مذهب جعفری تحت تعلیمات پیشوایان دین همواره نقش1 اول اصلاحات فردی و اجتماعی را عهدهدار بوده و تمام اقداماتشان منطبق با موازین دین مقدس اسلام انجام گرفته و هرگز مقلد ممالک و ملل دیگر نمیباشد و با داشتن دین مترقی و کامل و جامع، اسلام نیازی به دنبالهروی ندارد و قانون اساسی آبرومند ایران نتیجه مبارزات علماء اسلام است و امروز هم به کمک ملت فقیر و ستمدیده و زجرکشیده شتافته و علیه دیکتاتوری قیام نموده است. روحانیت امروز حرف پنجاه سال پیش را در مقابل دیکتاتورها میگوید. شاه میگوید که مردم مغازهها را تخریب کردهاند، اگرچند کاباره و میخانه خراب شده باشد یا نه؛ اما نمیگوید عمال من مدرسه فیضیه قم را خراب و دانشجویان اسلامی را زدند و کشتند تا مردم بدانند که عمال خودش در این حادثه چند روزه، به مردم خسارت میزدند تا قیام مقدس ملت مسلمان ایران را آلوده سازند. کدام احمق قبول میکند مردم برای نجات اسلام و مسلمین سینه خود را هدف سرنیزه و گلوله قرار بدهند آنوقت تجاوز به اموال برادران مسلمان بنمایند. آری تاریخ تکرار شد، یزید فرزند پیغمبر اسلام را میکشد2 و برای توجیه کار خود او را خارجی معرفی کرده و میگوید علیه مصالح مسلمین قیام کرده است ولی افکار عمومی چنان او را درهم کوبید که پسرش نیز در مقابل مردم او را لعنت کرد.
ملت ایران عملیات شاه را فراموش نمیکند و جامعه اسلامی تا این درجه چشم و گوش بسته نیست. همه میدانند که به امر شاه دیکتاتور هماکنون بزرگترین مقامات روحانی در حبس و زندان به سر میبرند. حضرت حجتالاسلام و المسلمین المجاهد فی سبیلالله حضرت آیتالله خمینی و حضرت آیتالله محلاتی و آیتالله قمی و سایر علماء اعلام و وعاظ عالیقدر و رجال ملی و اساتید معظم دانشگاه و خلاصه هر کس علیه مظالم و حقشکنیهای شاه قدمی برداشته، گرفتارند و حضرات آیاتالله شریعتمداری و میلانی در خانههای خود محبوس تحت محاصره قوای مسلح میباشند و هر ایرانی بلکه هر با شرافتی از این تجاوزات و بیدادگریها خوندل میخورد. عجب اینجاست کسی که از سالها پیش با عناوین مختلف به اندوخته خود اضافه میکند و در بانکهای خارج ذخیره مینماید و درآمد عمومی کشور تقریباً همهاش را برای حفظ مقام خود نفله مینماید و برای کوبیدن ملت، مزدور و اجیر دور خود جمع کرده، فردی اصلاحطلب شده و مراجع عالیقدر3 روحانی [و] رجال ملی را که میشود گفت از اکثر لذتهای دنیوی بهکلی چشم پوشیدهاند با ارتجاع سیاه یا سرخ نامگذاری مینماید. ملت مسلمان ایران! روحانیت به شما قول میدهد هرگز در این مبارزه از پا نمینشیند و به پیروی از پیشوایان خود امیرالمؤمنین و حسینابنعلی و سایر ائمه دین علیهمالسلام در راه مبارزه با فساد و جنایات و دیکتاتوری به سرحد شهادت آمادگی خود را اعلام میدارد. ارواح شهدای قم و تهران و شهرستانهای دیگر در انتظار نتایج فداکاریهای ما و شما است.
بحول الله تعالی و قوته4 و با عنایت ولیعصر ارواحنا فداه در این راه تا آخرین نفس همقدم خواهیم بود. وَ إِلَى اللَّهِ عَاقِبَۀُ الْأُمُورِ5 وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ6.
شورای مرکزی روحانیت
توضیحات سند:
1. اصل: یقین
2. اصل: بکشد
3. اصل: عالیقدار
4. اصل: قوه
5. قرآن کریم، سوره مبارکه لقمان، آیه، 22.
6. قرآن کریم، سوره مبارکه شعراء، آیه 227.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 275