تاریخ سند: 30 مهر 1349
موضوع: جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت
متن سند:
گزارش خبر
از: 20 ﻫ3 تاریخ: 30 /7 /49
به: 316 شماره: 1774 /20 ﻫ3
منبع: 1430
موضوع: جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت
در جلسه مذکور پس از ادای نماز جماعت به وسیله سید محمود طالقانی و قرائت قرآن به وسیله یک نفر از بازاریان در ساعت 1930 دکتر جواد باهنر منبر رفت و به مناسبت میلاد حضرت قائم(ع) راجع به حکومتهای اسلامی آغاز سخن نمود و گفت بحث امشب ما درباره تعیین رهبر در غیبت امام است، مرجع یعنی پیشرو و اینکه بتواند جمعی را از حال رکود و وقفه درآورد و در جهت حرکت سوق دهد تمام مذاهب عالم یک نفر پیشوا یا کاهن دارند که تمام مسائل روز و گرفتاریهای اجتماعی را از او سؤال میکنند آیا باید دید یک مرجع فقط بایستی مسایل غسل و حیض و نفاس را برای مردم تشریح کند و یا مسایل دیگری هم هست؟ از زمان غیبت ولی عصر تاکنون تمام فقها در اصل انجام غسل اتفاق نظر دارند ولی در مسائل اجتماعی و اقتصادی با توجه به گرفتاریهای روز بایستی تصمیم گرفت.
بنابراین انسان نمیتواند بر میت باقی بماند چه بسا گرفتاریها که پس از فوت مرجع پیش میآید و مرجع متوفی قادر به حل آن مسائل نیست مثلاً هنوز در اسلام حدود غیبت را مراجع تعیین نکردهاند و در باب معاملات نیز مردم سرگردانند و نمیدانند که معامله در داخل و یا با خارجیان را چطور انجام دهند. ناطق در پایان افزود البته انتقاد کردن به معنی این نیست که دیگر شیرازه اموری از هم گسیخته شود بلکه به خاطر این است که مردم در جهت انتخاب بجا کوشش نماید1 و در ساعت 2030 بوعظ خود پایان داد. سپس شخصی به نام اصفهانی بالای منبر رفت و ضمن صحبت درباره وضع بد مسلمانان اظهار داشت یک نفر میتواند دو نفر، دو نفر چهار نفر به دور خود جمع کند و همینطور با قوس صعودی یک جامعه را عوض کند و باید همه در امر نهی از منکر و امر به معروف بکوشیم.
تعداد شرکت کنندگان حدود 600 نفر و اشخاص شناخته شده عبارت بودند از آقایان: حکیمی – رادنیا، احمد علی بابایی-
مهندس بازرگان، خلیل شالچی، محمد علی یزدان پناه، محمد مهدی (حجت) اندوهی، اسماعیل کریمخانی، محمدعلی رجائی، محمدجواد رجائیان، مهندس عرب زاده کمالی، محمد علی قیومی، هوشیار، صدرالله واثقی، مصطفی صادقی، عبدالله حسینی، محمدصادق قاضی طباطبایی، توسلی متصدی مسجد ارک، محمد اشکان نژاد، حاج احمد صادق، مهدی، مجتبی و حسین طالقانی فرزندان سید محمود، اکبر و نقی موسوی جگر فروش فرزندان عیسی، بهبهانی اهل شمال، ابراهیم سلیمی، اکبر عسگری آزاد، عبدالحسین جامی، حاجی جواد علىالله، سید ابراهیم موسوی حسینی، حاجی روایی، حاج علی اکبر حقیقت، طوفانی پیراهن فروش، شانه چی، مهندس ناصر صادق فرزند احمد.
توضیح شنبه: از حاج احمد صادق تعهد گرفته بودند که مدت 48 ساعت از تاریخ 25 /7 /46 در خیابان اسلامبول ظاهر نشود. توضیح یکشنبه: مشخصات کامل مصطفی صادقی و صدرالله واثقی به شرح زیر است:
1-نام سید مصطفی شهرت صادقی فرزند حسین متولد 1320 تهران شماره شناسنامه 708 صادره از تهران ضمناً یاد شده از افراد وابسته به جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی بوده و در 312 سابقه دارد.
2- صدرالله شهرت واثقی فرزند مسیحالله شماره شناسنامه 6 موالید صادره از طالقان متولد 1311 طالقان میزان سواد لیسانس دانشکده معقول و منقول شغل دبیر و محل کار دبیرستان دهخدای کرج ضمناً یک قطعه عکس وی نیز به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
توضیحات سند:
1. معمولاً پس از فوت مرجع تقلید عام که مورد قبول اکثریت شیعیان میباشد تلاشهایی از سوی طرفداران دیگر مجتهدان و فقها به عمل میآید تا فقیه و مجتهد منظور خود را به مردم معرفی نموده و توجه اذهان مسلمانان شیعه را نسبت به وی جلب کنند. بر این اساس بعضاً افراط کاریهایی نیز صورت میگیرد که به هیچ وجه مورد تأیید علماء و بزرگان و حتی خود مجتهدان و فقیهان نمیباشد. البته این موضوع بر این مبنا است که مطابق با احکام دین هر چند تقلید از مجتهد متوفی برای کسانی که از وی تقلید میکردند جایز است و در اصطلاح به آن بقاء بر تقلید از میت میگویند اما برای مقلدین جدید و یا آگاهی و اطلاع از وظیفه شرعی در قبال مسائل مستحدثه نیاز است از مجتهدین حی و زنده تقلید نمود و حتی بقاء بر تقلید از میت نیاز به اجازه مجتهد زنده دارد. علیهذا به دنبال فوت آیتالله حکیم نیز فعالیتهایی از سوی بیوت فقها و طرفدارانشان آغاز گردید. در این راستا برای حل مسئله مرجعیت پس از فوت آیتالله حکیم و معرفی مرجع اعلم، دوازده نفر از اساتید و فضلای برجسته حوزه علمیه قم با انتشار اعلامیه ای، امام خمینی(ره) را به عنوان مرجع عام به مسلمین معرفی کردند. اسامی امضاء کنندگان اطلاعیه بدین ترتیب بود: حضرات و حجج اسلام 1حسینعلی منتظری 2- ربانی شیرازی 3- محمد موحدی فاضل 4- حسین نوری 5- نعمت الله صالحی نجف آبادی 7- ابوالقاسم خزعلی 8- یحیی انصاری شیرازی 9- علی مشکینی 10- غلامرضا صلواتی 11- ابراهیم امینی 12- محمد شاه آبادی.
در پی انتشار نظر دوازده نفر از اساتید حوزه علمیه قم نسبت به صلاحیت و شایستگی امام خمینی برای مرجعیت عامه شیعه، برخی از روحانیون برجسته در شهرهای مختلف کشور این نظر را تأیید کردند. رژیم شاه که از فعالیت روحانیون شهرستانها و اساتید حوزههای علمیه برای معرفی امام خمینی به عنوان مرجع تقلید اعلم به خشم آمده بود، عدهای از این روحانیون را به مناطق بد آب و هوا تبعید کرد و یا روانه زندانها کرد. به دنبال شدت گرفتن اختلافات، امام خمینی در نامهای خطاب به فرزند خویش حاج سید احمد خمینی ایشان را ار دخالت در این گونه مسائل منع کردند.
(رک: هفت هزار روز جلد اول و کتاب «ده گفتار» بخش اجتهاد در اسلام، شهید مطهری)
منبع:
کتاب
شهید حجۀالاسلام دکتر محمدجواد باهنر صفحه 422