متن سند:
برابر گزارش دایره پلیس انتظامی آقای حاج سید محمود ضیابری 1 امام مسجد جامع (کاسه فروشان) در ساعت 30 /20 روز گذشته در مسجد مزبور بمنبر رفته ضمن اشاره به دستگیری خمینی بیان داشت که فردا (امروز) بازار را تعطیل و تلگرافی برای آزادی نامبرده بدولت بنمائیم پس از او معمم دیگری بنام روحانی بمنبر رفته ضمن انتقاد از کارکنان سازمان امنیت و اینکه مزاحم وی هستند مردم را بتعطیل بازار و اجتماع و مقاومت تشویق و از مشی قانون گذاری هیئت دولت انتقاد و افزود که زنان حق شرکت در اجتماعات عمومی را ندارند و نیز شمه ای از بیباکی خود از اینکه شکنجه ها دیده و بزندانها افتاده و کتک ها خورده و با این وصف دست از فداکاری و ترویج دستورات پیشوایان دینی بر نمی دارد اظهار داشته و بار دیگر مردم را به بکار بستن گفته های پیشین خود تشویق نمود ـ در طول گفتار نامبردگان انتظامات کامل برقرار و اتفاق سوئی رخ نداده است.رئیس شهربانی استان اول گیلان.
رضاصفار رونوشت برابر با اصل و اصل آن در پرونده 138132
توضیحات سند:
1- آیت الله حاج سید محمود ضیابری: فرزند آقا سید مهدی موسوی از علمای معاصر رشت است که در سال 1307 قمری در قریه ضیابر (4 کیلومتری رشت) متولد شد و تحت تربیت مرحوم والدش پرورش و در سال 1314ق از سن 7 سالگی نزد ملا کاظم مکتب دار محل، قرائت قرآن و خواندن را آموخته در همان محل صرف میر و تصریف را از آخوند ملا علی فرا گرفته برای ادامه تحصیل به رشت و دو سالی در مدرسه حاج سمیع و پس از آن در مدرسه مستوفی ادبیات را نزدفضل الله در مدرسه خواند و سطوح وسطی را خدمت مرحوم شیخ حسن کوچصفهانی و مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد زاهد استفاده نمود.و در سال 1338ق به نجف اشرف مهاجرت کرد و سطوح عالی را از فضلای گیلانی مقیم نجف تعلیم گرفته از درس خارج مرحوم آیت الله شریعت اصفهانی و آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی و آیت الله العظمی اصفهانی و آیت الله نائینی استفاده نمود.
در سال 1313 ش برای زیارت حضرت ثامن الائمه (ع) به ایران وارد و پس از تشرف به مشهد مقدس به رشت عزیمت نموده و چند ماهی در قریه ضیابر توقف کرد و به تبلیغ پرداخت.
بعد از آن به نجف مراجعت نمود و به زیارت بیت الله الحرام مشرف و پس از بازگشت درمدرسه قزوینی های نجف به تدریس سطوح وسطی پرداخته و درسال 1320ش برای گذراندن ایام تابستان به همدان آمد.
چون مصادف با جنگ جهانی دوم بود ناگزیر به گیلان عزیمت کرد ودر رشت اقامت گزید و بدوا در مسجد خمیران و مسجد چهل تن و مسجدمرحوم حاج محمد کریم به اقامه جماعت اشتغال داشت.
تا در سال 1328ش پس از فوت مرحوم عالم ربانی آیت الله حاج سید مهدی رودباری برای اداره امور حوزه علمیه رشت و تربیت طلاب و محصلین به مسجد کاسه فروشان و مدرسه مهدویه منتقل شد.
(قیام 15 خرداد به روایت اسناد / ج 3 / ص 44) *سرلشکرپاکروان رئیس سازمان امنیت در یک مصاحبه مطبوعاتی پرده از بازداشت روحانیون برداشت و اشاره به بازداشت آیت الله خمینی و آیت الله طباطبائی و سایرین نمود.
او در این مصاحبه اعلام کردجبهه ملی در این جریانات دخالتی نداشته است.
(روز شمار ایران /ج2 /ص 158) *امروز(16 /3 /42) در تهران از طرف مردم جنبش دامنه دار و پر خروش تری از روز قبل به وقوع پیوست (وز شمارعاقلی/ ص158) به دستورشاه مأموران آدم کش و خون ریز اجازه نداشتند که گلوله ای هدردهند بلکه هر تیری که شلیک می شد باید قلبی یا سر و مغزی را از کار بیندازد.
بهمین جهت روز 16 خرداد تهران به کشتارگاه مخوف و حمام خون بدل گشت.
(نهضت روحانیون ایران / علی دوانی / ج4 / ص69) * شاه در نطقی که از رادیو پخش شد از جمله گفت: «...
ارتجاع سیاه لوله آب را منفجر کرد، ارتجاع سیاه برق تهران را خاموش کرد، ارتجاع سیاه کیوسک های تلفن عمومی را از کار انداخت، چون به نظر او اینها مظاهر تمدن هستند و باید از بین بروند.
ارتجاع سیاه با اینها مخالف است، و می خواهد به پنجاه سال پیش برگردد...
!» (نهضت روحانیون / ج4 / ص71) * امروز (16 /3 /42) آیت الله خمینی از باشگاه افسران به زندان قصر انتقال یافتند.
(روز شمار عاقلی / ج 2/ ص 158) * پشتیبانی و حمایت علمای اعلام و روحانیان عالیقدر ایران از قائد بزرگ اسلام امام خمینی، تنها به صدور اعلامیه و تلگراف و نامه محدود نگردید بلکه از علمای طراز اول حوزه های علمیه قم و مشهد تا علمای عالیمقام شهرستانها بمنظور نشان دادن حد اعلای هماهنگی و اتحاد با قائد بزرگ، یکباره از جا برخاسته بسوی مرکز شتافتند و رسما از رژیم شاه خواستار آزادی بی قید و شرط ایشان شدند اسامی علما و روحانیانیکه از گیلان مهاجرت کرده بودند عبارت بودند از: آیت الله سید حسین بحرالعلوم، آیت الله سیدمحمود ضیابری، آیت الله سید حسین رودباری (اسناد انقلاب اسلامی/ ج4 / ص 84)