موضوع: محمد صادق صادقین و علیرضا موحدی
تاریخ سند: 18 مهر 1351
موضوع: محمد صادق صادقین و علیرضا موحدی
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ:18 /7 /1351به: 324 شماره: 2805 /23 ﻫ
موضوع: محمد صادق صادقین و علیرضا موحدی
عطف 2654 /23 ﻫ و 2713 /23 ﻫ
پیرو 11 /7 /51 / 11 /7 /51
ساعت 1100 روز 15 /7 /51 در کلاس درس ادبیات کلاس پنجم دبیرستان محمدرضا شاه که دبیر آن باقری می‌باشد یکی از دانش‌آموزان درباره انتخابات و حزب ایران نوین1 از دبیر مربوطه سئوالاتی نمود و مقداری در این‌باره بحث شد که ما برای پیشرفت خود باید وکیل انتخاب نمائیم در این هنگام محمدصادق صادقین از دبیر اجازه خواست و گفت اصلاً معنی و مفهومی ندارد که برای خود وکیل انتخاب کنیم مگر قدرت فکری ما از آنها کمتر است ما باید خودمان تصمیم بگیریم و آزادانه حرف بزنیم و خواسته‌های‌مان را آزادانه عمل کنیم و از روی قرآن کریم که قانون اسلامی است رفتار نمائیم ما قانون را که ساخته و پرداخته بشر است نمی‌خواهیم این قانون ایران را که از قانون انگلیسی‌های کثیف اقتباس شده است نمی‌خواهیم در این موقع باقری در جواب صادقین اظهار داشت از حرفهایت تو را خوب شناختم و فهمیدم که با طلبه‌ها هم دوستی داری. آن کسی که این حرف‌ها را به تو یاد داده خودش نمی‌فهمد چون آن زمانی که وضع حکومت بلاتکلیف بود چرا همین روحانیون قدم پیش نگذاشتند آنها جرئت و لیاقت این کار را نداشتند و چون آنها پا جلو نگذاشتند کس دیگری قدم جلو گذاشت و این امر طبیعی است بحث در این‌باره حدود یک ساعت ادامه یافت و پس از پایان وقت کلاس چند نفر از دانش‌آموزان از جمله اصغر یزدی‌پور که سال قبل در کلاس پنجم دبیرستان نظام وفای قزوین مردود شد و امسال به این دبیرستان آمده اطراف محمد صادقین جمع شدند یزدی‌پور به صادقین اظهار داشت در این زمینه من هم خیلی چیزها می‌دانم ولی باقری سازمان امنیتی است به این علت که می‌گفت شما اشتباه می‌کنید و تو را با حرف می‌پیچاند تا از تو زیرپاکشی کند صادقین در جواب گفت هیچ کاری نمی‌توانند بکنند اخیراً از طرف سازمان امنیت داماد ما را گرفته‌اند و غیر از کمی کتک زدن هیچ کاری نتوانسته‌اند بکنند و با توجه به اینکه صادقین پسر عمه علیرضا موحدی می‌باشد در این هنگام موحدی اظهار داشت من نمی‌گویم دنبال این کارها نرویم چون اگر نرویم مسلمان نیستیم من می‌گویم باید احتیاط کنیم چون پسر عمه من را که در بازار دکان دارد و با خواهر صادقین ازدواج کرده از طرف سازمان امنیت گرفته‌اند و می‌خواهند پدرش را درآورند سپس صادقین گفت امروز قرار است او را آزاد کنند و هیچ کار هم با وی نکرده‌اند. به دنبال این امر اصغر یزدی‌پور با یکی از دانش‌آموزان به بحث ادامه داد و افزود من به هیچ وجه با روش کمونیستی موافق نیستم و خیلی هم با آنان بد هستم ولی اگر در کشور ما حکومت اسلامی به طور کامل پیاده شود مملکت پیشرفت خواهد کرد ضمناً اصغر یزدی‌پور پس از پایان بحث صادقین و باقری دبیر ادبیات به صادقین اظهار داشت اگر من جای تو بودم می‌گفتم اگر در کشور ما آزادی هست چرا به مردم اجازه نمی‌دهند مردم خواسته‌هایشان را آزادانه بیان کنند. چرا نمی‌گذارند واعظی که خود صحبت می‌کند و حرف حق هم می‌زند روی منبر برود و سخنانش را بگوید. اگر روزی دستورات قرآن در کشور ما رفتار می‌شود و کشور اسلامی است چرا زنان بی‌حجاب هستند در کجای قرآن نوشته شده که زنان بی‌حجاب شوند.
نظریه شنبه. نظری ندارد.
نظریه یکشنبه. با توجه به صداقت شنبه بیان مطالب فوق‌الذکر از طرف افراد اشاره شده صحت دارد علیهذا با عرض اینکه در تاریخ 12 /7 /51 کاظم شکوهی فرزند مهدی شوهر خواهر محمد صادق صادقین که از اقوام علیرضا موحدی نیز می‌باشد همراه فرد دیگری به موجب امریه شماره 4745 /312 ﻫ - 26 /6 /51 دستگیر گردید و در حال حاضر تحقیقات از آنها ادامه دارد به استحضار می‌رساند در مورد مراقبت از اعمال و رفتار محمد صادق صادقین و علیرضا موحدی و اصغر یزدی‌پور و تعیین انگیزه دانش‌آموز اخیرا‌لذکر از بیان مطالب مورد نظر آموزش‌های لازم به شنبه داده شد. نادر
نظریه سه‌شنبه. نظریه یکشنبه صحیح است. آسمانی
نظریه 23 ﻫ. مراتب و نظریات داده شده صحیح می‌باشد صادر شود - 18 /7 /51
توضیحات سند:
1. حزب ایران نوین در تاریخ 24 /9 /1342 اعلام موجودیت کرد. در رأس رهبری آن حسنعلی منصور وابسته به آمریکا قرار داشت. پس از ترور منصور حزب ایران نوین دچار تزلزل شد و به دلیل اینکه امیرعباس هویدا به جهت نخست وزیر شدن از قبولی دبیرکلی حزب سر باز زد، وزیر سابق کشور (عطاءلله خسروانی) به دبیرکلی انتخاب شد و تا سال 1348 در این سمت باقی ماند. پس از خسروانی و تا انحلال حزب، منوچهر کلالی دبیرکل آن بود. البته این شکل ظاهر قضیه است.دبیران کل و اعضای حزب هیچ‌گاه به فکر حل مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه و یا ترقی و پیشرفت کشور نبودند بلکه تنها در فکر منافع مالی و شخصی خود و اقوام و بستگان و دوستان خود بودند و بودجه‌ای که از طرف دولت و وزارتخانه‌ها به طریق محرمانه دریافت می‌کردند به مصارف شخصی خود می‌رساندند. فعالیت عمده حزب در انتخابات آشکار می‌شد،آنها سعی می‌کردند تا به هر صورت ممکن افراد خود را به عنوان نماینده مردم به مجلس وارد کنند. حزب ایران نوین، حزبی آمریکایی بود که شاه به لحاظ طرفداری از انقلاب سفید آن را پذیرفت .
ر.ک: حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، 5 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی