مستدعى است امر و مقرر فرمایند، اطلاع دهند که در فارس فقط براى چهار نفرى که از اصفهان دستور رسیده باید زمینه حاضر شود یا اشخاص دیگرى هم در نظر مبارک مىباشد؟
متن سند:
کشف تلگراف: رئیس تیپ فارس شیروخورشید نمره اندیکاتور: استخبارات 92
تاریخ اصل تلگراف: لیله 26 وزارت جنگ تاریخ کشف 26 برج ثور 132
مقام منیع وزارت جلیله جنگ و فرمانده کل قشون دامت عظمته
امر تلگرافى نمره 955 اطاعت؛ فدوى مدتى است در این زمینه اقدامات مىنماید و در مقابل نفوذ و اقدامات مهمه دستجات متفق و متنفذین تا اندازه[اى] هم موفقیت حاصل شده، مستدعى است امر و مقرر فرمایند، اطلاع دهند که در فارس فقط براى چهار نفرى که از اصفهان دستور رسیده باید زمینه حاضر شود یا اشخاص دیگرى هم در نظر مبارک مىباشد؟
نمره 299
سرتیپ (فضلاللّه زاهدى)1
[مهر]: اداره ارکان حرب کل قشون ـ شعبه استخبارات 13
[حاشیه]: آقاى خدایارخان.
توضیحات سند:
1. فضلاللّه زاهدى فرزند بصیر دیوان همدانى در 1271 شمسى در همدان تولد یافت. در کودکى خواندن و نوشتن را فرا گرفت. چندى نیز در مدارس جدید به تحصیل مشغول بود. سپس وارد مدرسه صاحب منصبى قزاقخانه شد و دوره آنجا را در رسته سواره نظام پایان داد و در 1293 ش به آتریاد قزاق همدان معرفى شد و زیر دست افسران روسى به فرا گرفتن فنون عملى جنگى پرداخت. پس از یکسال خدمت به درجه سروانى رسید. در رکاب رضاخان سوادکوهى در جنگ با احساناللّه خان و میرزا کوچک خان شرکت نمود و پس از شش سال با آنکه هنوز جوان بود سرهنگ شد. پس از کودتاى 1299 درجه سرتیپى گرفت. در سالهاى جنگ اول جهانى به صفوف قشون قزاقها پیوست. مدتى افسر تیپ همدان بود و در جریان نهضت جنگل عامل سرکوب و در کودتاى 1299 همراه رضاخان بود. در سال 1302 ریاست قشون فارس و در قضیه شیخ خزعل مأمور حل موضوع و نیز مدتى استاندار خوزستان بود. سال 1308 فرمانده ژاندارمرى و مأمور خاموش کردن شورش عشایر فارس شد. پس از جنگ جهانى دوم با هدایت انگلیسها به حزب ملیون نزدیک شد. بعد از شهریور 1320 ناگهان اعلام شد که انگلیسها سپهبد زاهدى را دزدیدهاند و او سه سال در فلسطین ماند و سپس به ایران بازگشت و مدتى بیکار بود تا آنکه در مسافرت محمدرضاشاه به کشورهاى اروپائى سپهبد رزم آرا رئیس ستاد ارتش شد. دکتر اقبال وزیر کشور وقت براى آنکه در مقابل رزمآرا شخص نیرومندى تراشیده باشد او را به سمت ریاست شهربانى منصوب کرد. از ابتداى نخستوزیرى دکتر مصدق، زاهدى به او نزدیک بود و در کابینه اول مصدق به وزارت کشور رسید ولى بعدها عشق به مقام باعث شد که در آن زمان خود را کاندیداى نخستوزیرى کرد و هسته مرکزى مخالفت با دولت را تشکیل داد و سپس با وقایع 28 مرداد بر روى کار آمد. در مورد نقش اساسى و رسالت زاهدى سه مشخصه را مطرح کردهاند. 1ـ امضاء قرارداد نفتى با کنسرسیوم 2ـ قتل عام و سرکوب مخالفین سلطنت 3ـ باز کردن دست آمریکا در ایران. چنانچه بعضى از مورخین معتقدند که سیا، زاهدى را به عنوان جانشین شاه در نظر گرفته بود. در طرح آمریکا قبل از روى کار آمدن امینى، زاهدى مطرح بود. ولى شاه وى را سال 1324 راهى اروپا نمود. در جریان کودتاى آمریکایى 28 مرداد 1332 مجرى برنامه کودتا به نخست وزیرى رسید. در 17 فروردین 1334 از سوى شاه برکنار و به سوئیس تبعید شد. در اردیبهشت 1337 به ایران بازگشت. سپس از سوى شاه به عنوان نماینده دایمى ایران در دفتر اروپایى سازمان ملل مجددا عازم ژنو شد. وى تا پایان عمرش در آنجا ماند و در سال 1348 درگذشت.
وى به قول فردوست در زمان رضاخان پست مهمى نداشت و بیشتر به شکار ثروت و عیاشى مىپرداخت تا اینکه به دستور انگلیسىها رُل آمریکایى بازى کرد و علیه مصدق کودتاکرد. مدتى پس از کودتا مجبور به استعفا شد و در اروپا سفیرالسفراء گردید. فرزندش اردشیر را انگلیسها به آمریکایىها معرفى کردند و عامل آمریکایى شد. (فردوست ـ ج 1 ص 77)، (رجال عصر پهلوى، دکتر منوچهر اقبال، مرکز بررسى اسناد تاریخى، ص 339ـ340.)
منبع:
کتاب
انتخابات مجلس پنجم به روایت اسناد (جلد اول) صفحه 100