تاریخ سند: 17 خرداد 1332
متن سند:
شماره : 825 /1
جناب آقای فرماندار محترم کل بلوچستان و سیستان
پیرو شماره : 16 /3 /32 – 822 /1
شب گذشته آقای خلیل واعظی [خلیل الواعظین] منبر رفته اظهاراتش در پیرامون نبوت پیامبر بوده سپس اضافه نمود که تا آخر ماه مبارک رمضان در زاهدان به سر برده و مانند شبهای گذشته بر علیه مرامهای پوسیده و خالی از حقیقت بیاناتی خواهم کرد.
به حرف و تاکیدات اشخاص گوش نخواهم داد و امروز به اتفاق آقای کفعمی اینجانب و فرماندهی محترم تیپ زاهدان را ملاقات آنان قول شرف داد و به ناموس و وجدان و شرافت خودشان قسم یاد کردند مشغول اقدام هستند ما هم منتظر اقدام آنان خواهیم بود هر گاه نتیجه منفی شد معلوم میشود که آقایان فاقد همه چیز آن موقع شخصاً مبادرت به اخذ [ناخوانا] و چنانچه در زاهدان نبودم در مشهد میباشم اطلاع دهید تا در آنجا اقدام نمایم.
(با مراتب معروضه این شخص از هیچ گونه تبلیغات مضره که موجب تشنج خواهد شد خودداری نخواهد کرد.)
هر چند با اظهار حریمش که حرف هیچ کس را قبول نخواهد کرد باز هم با وی تماس گرفته او را به اوضاع شهر واقف که کوچکترین عمل موجب تشنج شهری و خطراتی خواهد شد و شهربانی با واقف بودن به اوضاع شهر و روحیه اهالی این شهرستان به هیچ وجه من الوجوه مقتضی این بیانات را در این شهرستان نمیداند و [ناخوانا] با آقای کفعمی ملاقات خواهم کرد که او را از این تبلیغات منصرف و به تبلیغ دینی وادار سازد.
مراتب استحضاراً عرض شد به نحوی که مقتضی میداند صریحا ابلاغ فرمایند.
تا اقدام شود.
رئیس شهربانی زاهدان – پورتیمور
جواب نوشته شد
باید به هر نحوی که مقتضی است از تبلیغات مضره او جلوگیری[ناخوانا]از صحبتهای او جلوگیری شود مسئولین نهایت متانت و آرامش را رعایت نمایند.
منبع:
کتاب
آیتالله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 16