موضوع: دکتر احسان‌اله نراقی فرزند حسن شناسنامه شماره 25748 کاشان شغل استاد دانشگاه
تاریخ سند: 26 آبان 1342
موضوع: دکتر احسان‌اله نراقی فرزند حسن شناسنامه شماره 25748 کاشان شغل استاد دانشگاه
متن سند:
از: اداره کل نهم تاریخ:26 /8 /1342به: ریاست ساواک تهران شماره: 1244 /911
موضوع: دکتر احسان‌اله نراقی فرزند حسن شناسنامه شماره 25748 کاشان شغل استاد دانشگاه
نامبرده فوق به اتفاق آقایان نورالدین شریف نجفی1ـ مهندس ابوالقاسم قندهاریان2 و دکتر محمدحسن مهدوی اردبیلی3 تقاضای تأسیس انجمن آمار ایران را نموده‌اند. با توجه به اینکه آقای احسان‌اله نراقی دارای سوابق مضره‌ای در این اداره کل بوده و پس از احضار به ساواک ضمن اعتراف به فعالیت‌های مضره مزبور اظهار ندامت نموده است و اظهار داشته که حاضر به همکاری با ساواک می‌باشد دستور فرمائید در صورتی که مشارالیه با ساواک تهران همکاری داشته و یا دارد اعلام و نظریه آن ساواک را در مورد اشتغال وی به استادی دانشگاه و تأسیس انجمن آمار ایران اعلام دارند.
از طرف مدیر کل اداره نهم. سرتیپ نعمانی4 ... 26 /8 /42
بخش دانشگاه با اینجانب مذاکره نماید. 27 /8 /42
توضیحات سند:
1. نورالدین شریف نجفی: فرزند محمدباقر، در سال 1315ش در اهواز به دنیا آمد. در سال 1334ش از دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت. در شهریور سال 1343ش در سازمان جلب سیاحان استخدام شد و در آذرماه سال 1346 کارشناس ارشد مرکز آمار ایران بود و در اردیبهشت 1348 به معاونت مرکز صنایع دستی وزارت اقتصاد رسید. در سال 1350 مدتی سرپرست مدیریت تبلیغات جهانگردی بود و پس از آن به مدیریت رسید و در همان سال به آمریکا فرستاده شد و ریاست دفتر نمایندگی مرکز اطلاعات و جهانگردی را در نیویورک عهده‌دار شد و به دلیل خوش‌خدمتی‌های خود، نشان جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی! را نیز دریافت نمود.(اسناد ساواک ـ پرونده افرادی)
2. ابوالقاسم قندهاریان: در سال 1296ش به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان صنعتی ایران و آلمان سپری کرد و در سال 1317ش، به دانشکده صنعتی ایران و آلمان رفت و در رشته شیمی فارغ التحصیل شد. سپس به سربازی رفت و بعد از آن هم، در همان دانشکده‌ای که درس خوانده بود، به تدریس مشغول شد. این دانشکده، پس از چندی به نام «پلی‌تکنیک تهران» تغییر نام داد.
مهندس قندهاریان، در جوانی به حزب توده پیوست و از جمله افرادی بود که به همراه خلیل ملکی، به دنبال وقایع آذربایجان، از حزب توده جدا شد و در تأسیس حزب زحمتکشان شرکت نمود و پس از اختلافاتی که خلیل ملکی در جریان حمایت از مصدق با بقائی پیدا کرد، قندهاریان نیز که خود از سرانِ انشعابیون بود، با او از حزب زحمتکشان خارج شد و به نیروی سوم پیوست. در زمانی که نیروی سوم به جامعه سوسیالیست‌ها تغییر نام داد، قندهاریان یکی از اعضای اصلی و عضو هیئت اجرائیه آن بود و در سال 1339 نیز عضو کمیته مرکزی بود.
ابوالقاسم قندهاریان، که مدتی هم در هند، در رشته آمار تحصیل کرده و از انستیتو آمار هندوستان دکترا گرفته و به همراه تنی چند از دوستانش، «انجمن آمار ایران» را ایجاد کرده بود، مدتی نیز مجله‌‌ی اندیشه نو را انتشار داد و زمانی هم مدیریت نشریه نیروی سوم را عهده‌دار بود.
در جریان نهضت امام خمینی(ره) که جبهه‌‌ی روشنفکری را غافل‌گیر کرده و سردرگمی خاصی بر تشکیلات‌های سیاسی حاکم بود، اختلاف نظرهای شدیدی نیز در بین آنان در چگونگی ورود به این مسئله وجود داشت. در این اوضاع و احوال، برخی از اعضای جامعه سوسیالیست‌ها، از جمله ابوالقاسم قندهاریان، در 13 مهر ماه 1342 دستگیر و مدت کوتاهی بازداشت شدند. از آن پس، قندهاریان، که در هنرستان صنعتی و هنرسرای عالی به تدریس مشغول بود، علی رغم آنکه با اعضای جامعه سوسیالیست‌ها ارتباط و در همان موقعیت قرار داشت، از فعالیت‌های خود کاست؛ ولی در جریان اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سال 1356ش به جمع جلسات ملی‌گرایان بازگشت.
نوشته‌های وی شامل مقالات سیاسی و اجتماعی و کتب علمی تخصصی از جمله تألیف کتاب «روشهای مقدماتی آماری» است. وی در شهریورماه سال 1382ش در تهران از دنیا رفت.
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک، صفحات مختلف.
جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، ص 259
محسن مدیر شانه‌چی، احزاب سیاسی ایران، ص 223.
3. محمدحسن مهدوی اردبیلی: در سال 1286ش در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تبریز بود و سپس به تهران آمد و در دارالمعلمین در رشته ریاضی ادامه تحصیل داد. در سال 1312ش، جزو محصلین اعزامی به فرانسه فرستاد شد و از دانشگاه لیل، لیسانس گرفت و پس از آن، به دستور دولت فرانسه به سوئیس رفت! و از دانشگاه ژنو دکترای ریاضی گرفت. در زمان جنگ جهانی دوم، در فرانسه به تدریس پرداخت و اواخر سال 1324ش به ایران بازگشت.
برخی از مشاغل و فعالیت‌های وی به این شرح است: « کارمند اداره آمار و مطالعات بانکی، 1325ش؛ دانشیار دانشکده کشاورزی، 1330ش؛ استاد، 1331ش؛ معاونت دانشکده، 1334ش و رئیس دانشکده کشاورزی کرج»
در سال 1342ش که هنوز ریاست دانشکده کشاورزی را به عهده داشت، دانشجویان طرفدار جبهه ملی و نهضت آزادی را به دفتر کار خود دعوت نمود و در خصوص عدم فعالیت به آنها تذکر داد. ایشان در سال 1349ش، به اهواز منتقل گردید و تا یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی،(1358ش) که بازنشست گردید، به عنوان معاون آموزشی، به فعالیت مشغول بود. از ایشان، آثار متعددی در رشته‌‌ی تخصصی تحصیلی وی باقی مانده است.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
4. سرتیب ناصر نعمانی: از نظامیانی بود که به ساواک پیوست و از سال 1347 تا انحلال ساواک در دوران اوج‌گیری انقلاب اسلامی، مدیر کل اداره های: یکم. هشتم و نهم ساواک بود.