تاریخ سند: 28 آذر 1348
موضوع : گلپایگانی
متن سند:
شماره : 3969 /21
بعدازظهر روز 24 /9 /48 گلپایگانی و علی صافی و
شاکری در منزل گلپایگانی نشسته بودند.
یک نفر
رعیت مبلغ 534 تومان پول برای سهم امام
آورده بود و اظهار داشت که مقدار دیگری نیز
بدهکار هستم گلپایگانی از وی سئوال کرد این
پول را از کجا به دست آوردی رعیت در پاسخ گفت
از عواید املاکی که دولت از مالک گرفته و به ما
فروخته گلپایگانی اظهار داشت که این پول حرام
است و ما قبول نمی کنیم و برای مالک است علی
صافی اظهار داشت بروید مالک را راضی کنید
شاکری اظهار داشت که آیا شما می توانید این
زمین را بفروشید رعیت جواب داد نه مجددا علی
صافی تأکید کرد که بروید و مالک را راضی کنید
رعیت اظهار داشت اگر راضی نشود چکار کنم صافی جواب داد به مالک بگو من رفتم نزد آقا سئوال
کردم و آقا گفت این زمینها مال مالک است و درست نیست و باید بروی و مالک را راضی کنی و به او
بگو اگر اوضاع برگشت زمینها را پس می دهیم ممکن است رضایت بدهد در این وقت رعیت که تحت
تأثیر حرفهای صافی و گلپایگانی قرار گرفته بود شروع کرد با صدای بلند گریه کردن شاکری گفت
ناراحت نباش علی صافی گفت چرا ناراحت نباشد ملک و مال مردم را به زور گرفته اند و به اینها
داده اند و الآن این وضع پیش آمده است.
نظریه منبع : نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش صحیح است.
ارم
نظریه امنیت داخلی : نظری ندارم.
رئیس ساواک : همه چیز را از نظر بد و مخالفت نگاه می کنند.
تصور نمی کنم اگر این پول رقم بزرگی بود این کار را می کردند.
اینها 500
تومان را فدای یک میلیون کرده اند.
مهران آقای اوانی ـ گزارش عرضی تهیه شود.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 625
