صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

سالی پرحادثه، سرخ‌فام و خونین سپری شد. سالی که قرن‌ها چون خورشید فروزان بر تارک تاریخ ایران خواهد درخشید

تاریخ سند: 27 آذر 1357


سالی پرحادثه، سرخ‌فام و خونین سپری شد. سالی که قرن‌ها چون خورشید فروزان بر تارک تاریخ ایران خواهد درخشید


متن سند:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

پنج‌شنبه 17 محرم 1399 1
سالی پرحادثه، سرخ‌فام و خونین سپری شد. سالی که قرن‌ها چون خورشید فروزان بر تارک تاریخ ایران خواهد درخشید، سالی که مسلمانانِ این سامان با مقاومتهای بی‌نظیر، قربانی دادن و نثار خون بزرگترین حماسه و افتخار را آفریدند، سال آگاهی، سال همبستگی، سال قیام، سال پایمردی سال خون و سال شهادت. سالی که ملت اسلام رشد و بلوغ فکری، سیاسی خود را به ثبوت رساند و به داخل و خارج کشور اعلام کرد ما دیگر به قیّم و سرپرست نیاز نداریم. سالی که اسلام تجدید حیات کرد، تولدی تازه یافت، ماهیت انقلابی و قابلیت انطباق با شرایط زمان و خاصیت اصلاحی خود را ثابت نمود. سالی که دنیا به اسلام، روحانیت اسلام و جامعه مسلمین این مرز و بوم با بینشی تازه نگریست سالی که جهان متوجه شد که آئین قرآن اگر از رهبری صحیح برخوردار باشد می‌تواند امتی مقاوم، مصمم، متحد و عزیز و سربلند بیافریند. در طول این سال، رژیم خونخوار با فجیع‌ترین جنایات مملکت را به صورت قتلگاهی درآورد و روی همه جلادان تاریخ را سفید کرد. در این سال علماء ما طلاب، اساتید دانشگاه، فرهنگیان، کسبه، بازاریان، کارگران و بالاخره عموم طبقات کشته داده‌اند. که از جمله آقای شیخ ابوتراب دشتی عاشوری2 و استاد محترم دانشگاه آقای دکتر کامران نجات‌اللهی3 در وزارت علوم در حال تحصن به شهادت رسیدند. در این سال صاحبان جرائد و گردانندگان رادیو و تلویزیون به اعتصاب‌کنندگان پیوستند و بانک مرکزی با نشر لیست سیاه دار و دسته شاه، دزدان و غارتگران را معرفی کرد. سال گذشته در این روز یعنی 29 محرم در حالی که مردم شریف قم و طلاب عزیز، به منظور اعتراض به یاوه‌سرائی‌های دستگاه جبار و اهانت به مقام مقدس بزرگ مرجع تقلید، رهبر عظیم‌الشأن اسلام حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی با کمال آرامش و سکوت در خیابان‌ها به راه افتاد و به خانه مراجع و اساتید حوزه علمیه روی آورده بودند. تفنگداران دستگاه که حاضر نبودند کوچکترین حس و حرکتی در مردم ببینند بدون مقدمه، به روی آنان آتش گشودند. طلاب محترم، جوانان عزیز حتی کودکان معصوم را چون برگ خزان روی زمین ریختند از آن تاریخ تاکنون در تمام شهرستان‌ها حوادث ناگوار پی‌درپی به وجود آمد و روز به روز بر شدت جنایت و وحشی‌گری رژیم فاسد افزوده شد. جنایت در همه ابعادش گسترش یافت. آدم‌کشی، آتش‌سوزی، غارت، ویرانگری، هتک مقدسات، تبعید و زندان سراسر مملکت را فراگرفت هزاران نفر را به خاک و خون کشیدند، ده‌ها هزار نفر را مصدوم، مجروح و ناقص‌العضو ساختند، مساجد و قرآن‌ها را آتش زدند، حرم حضرت رضا علیه‌السلام را گلوله‌باران کردند، به نوامیس مردم جسارت نمودند، به خانه مراجع معظم تقلید، علماء، بیمارستان، دانشگاه‌ها وحشیانه حمله کردند.
دکتر، بیمار، پرستار و کسانی را که برای اهداء خون آمده بودند به گلوله بستند. به مغازه‌ها و خانه‌ها هجوم بردند، در و پنجره‌ها را شکستند، زندگی مردم را آتش زدند، اموال آنان را غارت کردند، اوباش را به جان ملت انداختند. سرانجام در هر گوشه مملکت آثار جرم و جنایت خود را به صورت جسدهای گلگون، بدن‌های مجروح، سر و دست‌های شکسته، خانواده‌های بی‌سرپرست، اطفال یتیم، مغازه‌های درهم کوفته و غارت شده خانه‌های ویران و سوخته به جا نهاد. خوشبختانه هر چه جنایت بالا گرفت، قهرمانی، رشادت، آگاهی و استقامت مردم نیز به موازات آن بالا رفت و پیوند اقشار مختلف جامعه محکمتر شد. چنان‌که امروز موج اعتصاب ،تحصن و تظاهرات به اشکال گوناگون همه جا را فرا گرفته، روحانیون، دانشگاهیان، دانشجویان، فرهنگیان، روزنامه‌نگاران، گردانندگان رادیو و تلویزیون ، قضّات، جامعه پزشکان، مؤسسات دولتی و خصوصی، کارمندان و کارگران صنعت نفت، بازاریان، صنعتگران، کارگران، کشاورزان، مردان و زنان داخل و خارج کشور همه به هم پیوسته‌اند و برای یک هدف تلاش می‌کنند. تلاشی پیگیر و خستگی‌ناپذیر که روز به روز ثمرات شیرین آن را می‌بینیم و عن قریب به پیروزی قطعی خواهد رسید. ما ضمن تسلیت به همه خانواده‌های داغ‌دیده و تشکر از همه کسانی که در راه خدا و برای نجات بندگان خدا از هیچ فداکاری مضایقه نکردند روز بیست و نهم محرم را به عنوان سالگرد شهدای قم، چهلم کشتار حرم مقدس حضرت رضا علیه‌السلام و هفتم شهدا اخیر مشهد روز عزای عمومی اعلام می‌کنیم و از عموم طبقات ملت ایران می‌خواهیم با راه‌پیمایی‌ها، تشکیل اجتماعات، تظاهرات، زیارت مزار شهداء و دیدار و تجلیل از خانواده‌های محترم آنان یاد شهیدان را گرامی دارند. پیام آنان را به همه‌جا و همه‌کس برسانند. نفرت و انزجار خود را از شاه جبار و عمال خرابکار او اعلام دارند. در خاتمه تذکر این نکته را لازم می‌دانم که اخیراً دستگاه برای فلج کردن کارها و به زانو درآوردن ملت در این سرمای زمستانی قحطی کاذب نفت ایجاد کرده، اعلام جیره‌بندی نفت نموده، صف‌های طولانی در مقابل پمپ‌های بنزین و شعبه‌های فروش نفت به وجود آورده، با این‌که طبق اظهار منابع مطلع، نفت به اندازه کافی برای مدت‌ها در مخازن موجود است و با حداقل تولید نیاز مملکت برطرف می‌شود. شاهد قضیه جریان اخیر کرمانشاه است که پس از اطلاع مردم از وجود نفت در مخازن و حمله به رئیس بخش و تهدید او، وی اظهار می‌کند که کمبود نفت طبق دستور ساواک و استاندار است و بلافاصله پخش نفت را آزاد می‌کند و وضع به حالت عادی بازمی‌گردد و نیز تذکر می‌دهم که راه‌پیمایی در قم 21 محرم ساعت 9 صبح از میدان آستانه شروع و به مزار شهیدان قبرستان بقیع در راه کاشان ختم می‌شود. عزت اسلام و سربلندی مسلمین و نابودی دشمنان اسلام و مسلمانان را از خدای متعال می‌خواهیم.
مسلم ملکوتی ـ ابوالفضل النجفی‌الخونساری ـ حسین نوری ـ علی مشکینی ـ محمد فاضل ـ ابوالقاسم خزعلی ـ حسین راستی کاشانی ـ سیدمحمد ابطحی کاشانی ـ محمد شاه‌آبادی عفی‌عنه ـ صادق خلخالی ـ محمدمهدی ربانی ـ مرتضی بنی‌فضل ـ احمد جنتی ـ عباس محفوظی ـ محمد مؤمن ـ محمد محمدی گیلانی ـ مهدی‌ الحسینی ‌الروحانی ـ احمد آذری قمی ـ محمد یزدی ـ علی احمدی ـ یوسف صانعی ـ سیدحسن طاهری ـ محمدعلی شرعی.

توضیحات سند:

1. برابر با 27 آذر 1357.
2. شهید حجت الاسلام ابوتراب عاشوری، فرزند شیخ عباس در سال 1312 ﻫ ش در روستای حیدری از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر به دنیا آمد. وی از طلاب فعال و مبارز بوشهر بود که در دوران نهضت اسلامی نقش هدایتگر و مسئولیت تشکیلات مذهبی استان را به عهده داشت‌. وی از 5 سالگی به فراگیری قرآن کریم و سپس دروس حوزوی مبادرت ورزید و در سنین جوانی توانست به مدارج علمی دست یابد. وی پس از مدتی عازم نجف اشرف شد و به تحصیل و کسب کمال ادامه داد، ولی به دلیل وضع مزاجی و بیماری‌، مدتی درس را به تأخیر انداخت و به همین دلیل به بوشهر بازگشت، وی سپس در حوزه علمیه قم به تحصیل ادامه داد. در کنار تحصیل منبر و تبلیغ را رها نکرد و در دوران نهضت اسلامی‌، بر کوشش خود افزود. در ماه مبارک رمضان 1398 هجری قمری جلسات و تظاهراتی در بوشهر به راه انداخت و در عید فطر همان سال برای ادای نماز به بیرون شهر رفت و اجتماع عظیمی تشکیل داد و ضمن اینکه دولت را استیضاح کرد از رهبری امام و نقش روحانیت در مبارزات ضداستعماری و ضداستبدادی سخن گفت. وی پس از نماز به ساواک احضار، اما پس از چندی آزاد شد. وی در محرم سال 1357 به هنگام آماده شدن برای نماز مورد اصابت گلوله عوامل ساواک شاه قرار گرفت و به شهادت رسید. امام طی پیامی‌، این شهادت را به خانواده شهید و مردم انقلابی بوشهر تسلیت گفت.
3. شهید کامران نجات‌اللهی در هفتم مرداد ماه سال 1330 در شهرستان بیجار کردستان دیده به جهان گشود و پس از طی تحصیلات ابتدایی، مقطع متوسطه را در دبیرستان دارالفنون گذراند. نجات‌اللهی مدرک کارشناسی عمران را از دانشگاه علم و صنعت دریافت نمود و سپس وارد دانشگاه پلی‌تکنیک شد و کارشناسی‌ارشد را از همین دانشگاه دریافت نمود و بعد از آن در همان دانشگاه مشغول به تدریس شد.
این شهید بزرگوار در دی ماه ۵۷ همراه با سایر اساتید دانشگاه، برای بازگشایی دانشگاه، در تحصن وزارت علوم شرکت کرد و زمانی که رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) به اجبار خاک عراق را ترک کرد و رهسپار فرانسه شد، استاد شهید نجات‌اللهی به همراه برخی از اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها، با هدف تقبیح این عمل توطئه‌آمیز حکومت‌های عراق و کویت در تبعید و عدم پذیرش رهبر شیعیان جهان و در هم کوبیدن پیکر دولت نظامی و رساندن فریاد عدالتخواهی در وزارت علوم دست به تحصن زدند.
در ۵ دی ۱۳۵۷ گروهی از دانشگاهیان جهت اعتراض به ورود گارد به دانشگاه‌ها و تعطیلی دانشگاه‌ها در وزارت علوم، واقع در خیابان ویلا، تحصن کرده بودند. در آن روز نجات‌اللهی در حالی که مشغول سخنرانی برای متحصنین بود، توسط ماموران رژیم شاه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید و در بهشت زهرا آرام گرفت. در مراسم تشییع جنازه شهید نجات‌اللهی، هزاران نفر شرکت داشتند که در این مراسم دست کم ۵ نفر شهید و ۱۳۰ نفر مجروح شدند.

منبع:

کتاب آیت‌الله احمد جنتی به روایت اسناد ساواک صفحه 395


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.