تاریخ سند: 6 دی 1350
ساعت 1830 بعدازظهر دوشنبه 29 آذر، وزیر علوم و آموزش عالی در تالار تاجگذاری، درباره آیندهنگری در مسائل تعلیم سخنانی داشت
متن سند:
از: 7/ ﻫ تاریخ:6 /10 /1350
به: 353 شماره: 15511/ﻫ
پیرو 15379/ ﻫ - 1 /10 /50
ساعت 1830 بعدازظهر دوشنبه 29 آذر، وزیر علوم و آموزش عالی در تالار تاجگذاری، درباره آیندهنگری در مسائل تعلیم سخنانی داشت. جلسه از آغاز تقریباً متشنج به نظر میرسید. زمانی که ناطق درباره کمال مطلوب آیندهنگری سخن میگفت، همه دانشجویان و حاضرین در جلسه سخنانش را قطع کردند. رئیس دانشگاه با لحن زنندهای به میان دانشجویان آمد و گفت «تربیت داشته باشید». وزیر علوم که مردی متین و فهمیده به نظر میرسید، از رئیس دانشگاه خواست که به جای خود بازگردد و گفت که فکر میکنم این رفتار غیرمنتظره انگیزهای داشته باشد و بهتر است که دانشجویان اگر مشکلی باشد مطرح کنند. آنگاه طرح سؤالات شروع شد. دانشجویی گفت که ایران از زمان امیرکبیر مدرسه دارالفنون را داشته، ولی به علت عدم هماهنگی بین تئوری آموزشی و تئوری جامعهشناسی، دانشگاههای ایران سیر تکاملی را آنطور که باید و شاید طی نکردهاند. همچنین گفت علت چیست که در ایران به جامعه شناسی و خواستهای جامعه ترتیب اثر داده نمیشود؟ به این مطلب پاسخ داده شد.
دانشجوی دیگر به نام احمد توکلی1 گفت اول آبان ماه برای ثبتنام به دانشگاه مراجعه کردم، اولیاء دانشگاه به من گفتند که مقامات امنیتی از دانشگاه خواستهاند که نام شما را ثبت نکنیم. دانشجوی مزبور اظهار داشت که به مقامات امنیتی مراجعه و موضوع را مطرح کردم، آنها اظهار بیاطلاعی کردند و من مدتی سرگردان بودم. چرا باید در دانشگاه چنین وضعی باشد؟ این دانشجو به بازداشت و دستگیری دانشجویی به نام شهیدی پس از سخنرانی دکتر نهاوندی اشاره کرد و گفت مقامات دولتی باید کوشش خود را برای اصلاح و ارشاد دانشجویان به کار برند، نه اینکه با دستگیری و محروم کردن از تحصیل موجبات گمراهی بیشتر او را فراهم کنند. این دانشجو افزود که در جلسه سخنرانی دکتر نهاوندی، آقای دکتر فرهنگ مهر به دانشجویان توهین کرده و گفته دانشجویان بیادب هستند. دکتر فرهنگ مهر در این موقع عکسالعمل تند نشان داد و به دانشجوی مزبور گفت اگر بخواهد وقت جلسه را با این مطالب بگیرد از جلسه اخراج میشود. دانشجویان عموماً به رئیس دانشگاه به خاطر این کار اعتراض کردند و خیلی عکسالعمل آنها شدید بود. در تمام طول جلسه رئیس دانشگاه سعی میکرد از صحبت کردن آن دانشجو جلوگیری به عمل آورد، ولی وزیر علوم مانع از این کار میشد. در جلسه سخنرانی، رئیس دانشگاه و وزیر علوم، دو روش متضاد داشتند. رئیس دانشگاه خیلی متکبرانه عصبانی میشد و به دانشجویان پرخاش میکرد، ولی وزیر علوم با متانت خاصی جلسه را آرام میکرد و وعده داد که در مورد اخراج دانشجویان و سایر مطالبی که پیش آمده، بررسی خواهد کرد و ضمناً از این وقایع اظهار بیاطلاعی کرد و گفت که متأسف است که چنین جریاناتی در دانشگاه پهلوی اتفاق افتاده و اولیاء دانشگاه او را در جریان قرار ندادهاند.
دانشجوی دیگری به نام فریدون خسروی به وضع تدریس استادان خارجی اشاره کرد و گفت این استادان نمیتوانند مفهوم واقعی درس را به دانشجویان بفهمانند. همچنین استدلال کرد که دانشجوی فارسی زبان هرگز نمیتواند با این برنامه دانشگاه پهلوی علم بیاموزد و زبان انگلیسی در این دانشگاه به صورت تحمیل در آمده و مانع از درک مطالب است و به عنوان مثال این دانشجو از بخش اقتصاد نام برد و گفت که استاد آمریکایی که رئیس اقتصاد نیز هست، مطالبی را به انگلیسی میگوید[که] برای دانشجویان قابل فهم نیست. وزیر علوم گفت که دستور میدهد که از استادان ایرانی استفاده شود.
همچنین دانشجوی مزبور گفت که به رئیس بخش اقتصاد گفته است که مطالب درسی را دانشجویان نمیفهمند؛ لیکن رئیس بخش که آمریکائی است کوچکترین توجهی به این مطلب نمیکند و میگوید که شما مجبورید دروس را به انگلیسی بخوانید.
دانشجوی دیگری مسئله نادرست بودن محدودیت سنی را در کنکور مطرح کرد. وزیر علوم گفت که به خاطر عدم گنجایش، چنین شرطی گذاشته شده است.
موضوع سرگردانی دانشجویان در تغییر رشته اجباری و اخراج دانشجویان به خاطر کسر معدل توسط دانشجویی به نام معتمدی مورد بحث قرار گرفت. وزیر علوم ضمن تأیید گفتههای دانشجویان اظهار داشت که خوشحالی این است که با این بحثها، حقایق روشن میشود. جلسه علیرغم تمایل دانشجویان و وزیر علوم، به وسیله رئیس دانشگاه تعطیل شد و وزیر علوم گفت که روز بعد مجدداً در جلسهای مشکلات مطرح میشود. ساعت 5 /8 صبح روز شنبه برای این کار انتخاب شد.
اواخر جلسه دانشجوی دیگری گفت که از بین 70 هزار نفر داوطلب دانشگاه پهلوی هر سال در حدود 400 نفر را انتخاب میکنند و بعد با مقررات بیمورد و تقلید شده از دانشگاههای خارجی، که اصلاً با وضع تحصیلی و اخلاقی و سنتی و اجتماعی ایران مطابقت ندارد، این دانشجویان از دانشگاه نفرت پیدا میکنند و هر کدام که پارتی داشته باشند به دانشگاههای دیگر کشور منتقل میشوند. در اینجا دانشجوی مذکور گفت آقای وزیر علوم بیایید و شما هم پارتی بقیه دانشجویان دانشگاه پهلوی بشوید و آنها را از این دانشگاه منتقل کنید (کف زدن ممتد حاضرین)
جلسه ساعت 5 /8 صبح 3 شنبه 30 آذر با حضور تعدادی دانشجو و رئیس دانشگاه و معاون دانشگاه و دکتر مجمعی معاون دانشکده ادبیات و علوم در اطاق رئیس دانشگاه تشکیل شد. در این جلسه مسئله فدا شدن علوم به خاطر زبان انگلیسی، بیتوجهی استادان به خواستههای دانشجویان، گرانی کتب درسی که از آمریکا وارد میشود، تبعیضهائی که در دانشگاه وجود دارد، مسئله انتقال دانشجویان به دانشگاههای دیگر، مسئله معدل و تغییر رشته اجباری، اخراج دانشجویان، گرانی شهریه، مطرح شد و قرار شد که رئیس دانشگاه از استادان ایرانی فارسی زبان بیشتر استفاده کند و در سایر موارد هم وزیر علوم وعده مساعد داد و قرار شد که این قبیل جلسات ادامه یابد. این جلسه در ساعت 11 روز سه شنبه خاتمه یافت و رئیس دانشگاه هنگام خداحافظی، با نگاههای زهرآگین دانشجویانی را که از وضع دانشگاه انتقاد کرده بودند بدرقه کرد.
در پایان اولین جلسه، رئیس دانشگاه به دانشجویانی که اطراف او بودند گفت که شما به جای اینکه در برابر وزیر علوم که مافوق من است از من حمایت کنید، با انتقادات خود باعث شدید که نظر وزیر علوم نسبت به من تغییر کند و بین ما فاصله ایجاد شود.
مسئلهای که در ضمن این جلسات بیش از هر چیز نظر را به خود جلب میکرد، رفتار رئیس دانشگاه بوده؛ در جلسه شب اول دانشجویی به وزیر علوم گفت که چندی پیش برای انجام کاری پیش رئیس دانشکدهای رفتم، رئیس دانشکده به کارم رسیدگی نکرد؛ ناچار نزد رئیس دانشگاه رفتم، رئیس دانشگاه وقتی که در برابر دلایل من مطلبی نداشت در پاسخ گفت که ما این کار را میکنیم و گردن ما هم کلفت است و اگر تو هم میتوانی برو و هر کاری که دلت خواست بکن. این دانشجو در سکوتی که برقرار شده بود با لحن مؤثر و گیرایی به وزیر علوم گفت آیا در پاسخ به دانشجو، رئیس دانشگاه باید چنین جوابی بدهد؟ در این اثناء رئیس دانشگاه چنان به آن دانشجو خیره شد که بیچاره دانشجو خواست جلسه را ترک کند ولی دوستانش با اصرار او را راضی کردند که بماند.
رئیس دانشگاه، رفتار بیاعتنا و خشمگینی داشت و چارهای نداشت که اگر بتواند دانشجویان را قتل عام کند. عموم دانشجویان معتقدند که این رفتار رئیس دانشگاه، ناشی از اطمینانی است که دکتر فرهنگ مهر به موقعیت خود و دوستیاش با نخستوزیر دارد، زیرا در غیر این صورت میبایست رفتاری ملایمتر و متینتر داشته باشد.
به هر حال، تا زمانی که مسائل ذکر شده در بالا حل نشود، شکاف بین دانشجویان و مسئولین دانشگاه روز به روز عمیقتر میشود و به نظرم در ایجاد این شکاف، رئیس فعلی دانشگاه خیلی مؤثر است؛ چون نامبرده به خواستههای مشروع دانشجویان کمترین توجهی نمیکند و رفتارش با دانشجویان، شایسته یک رئیس دانشگاه نیست.
نظریه یکشنبه . 1. صحت خبر مورد تأیید است. 2. احمد توکلی دانشجوی اخراجی در جلسه خصوصی روز 30 /9 /50 به آقای وزیر علوم و آموزش عالی اظهار داشته است من از جریانی که اتفاق افتاده و از انتقادی که کردم معذرت میخواهم و آقای وزیر علوم به او پاسخ دادهاند شما مطالب خود را در جمع دانشجویان اظهار داشتهاید و اکنون به طور خصوصی معذرت میخواهید، معلوم میشود دروغ گو هستید. احمد توکلی قول میدهد در حضور جمع نیز معذرت بخواهد. 3. جهانگیر بهتاجی و بیژن اصلانی، دانشجویان اخراجی دانشگاه پهلوی نیز به آقای وزیر علوم مراجعه و خواستار روشن شدن وضعیت خود میگردند و آقای وزیر علوم قول ضمنی میدهند در تهران به مسئله رسیدگی کند. 4. وزیر علوم به خوابگاه شماره 2 دانشجویان که محل سکونت دانشجویان مذهبی[است] میروند و در آنجا مجدداً احمد توکلی از کرده خود معذرت میخواهد و علی اکبر صابری ظفرقندی دانشجوی مذهبی دانشگاه از آقای وزیر علوم مصراً تقاضا میکند که نسبت به آزادی مسعود شهیدی مارنانی اقدام شود. شهباز
نظریه چهارشنبه . نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه 7/ ﻫ . به نظر میرسد آقای دکتر فرهنگ مهر شدیداً علاقمند به حفظ نظم و اجرای دقیق مقررات است؛ همچنین ایشان مایل به پیشرفت سطح آموزش و جلوگیری از تبعیض و مماشات نمودن با مسائل مختلف و گوناگون در دانشگاه پهلوی میباشد. از طرف دیگر به علت اینکه در کادر اداری و آموزشی دانشگاه از بدو تصدی تغییراتی ندادهاند و در جریان بررسی و شناسایی میباشند، امکان دارد به بعضی از دانشجویان و عوامل دانشگاهی که با ریاست قبلی دانشگاه دوستی و همکاری داشتهاند خوشبین نباشند و برای حفظ موقعیت خود و تعمیم اصول آموزشی و مقررات و نظم دانشگاه، مقاومتهای منطقی مینمایند.
سه نسخه رونوشت تهیه گردید و در پرونده توکلی، بهتاجی، صابری الصاق گشت. 9 /11 /50
توضیحات سند:
1. دکتراحمد توکلی در سال ۱۳۳۰ش در شهرستان بهشهر به دنیا آمد. پس از طی مقدمات تحصیلی و اخد دیپلم، در سال ۱۳۴۸ش برای تحصیل در رشته برق وارد دانشگاه پهلوی شیراز شد که به علت فعالیتهای سیاسی، از آن دانشگاه اخراج گردید. ایشان درباره حرکتهای دانشجویی در دانشگاه پهلوی شیراز گفته است:
« فضای فرهنگی دانشگاهها نیز متناسب با فرهنگ حکومتی بود. هدف از تحصیل اخذ مدرک بود، و در محیط دانشگاه حتی فعالیت مذهبی جدی صورت نمیگرفت. در مهر ماه 1348 رئیس دانشگاه شیراز طی بخشنامهای ورود دختران با پوشش چادر را به محیط دانشگاه ممنوع اعلام کرد. دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز، اطلاعیهای در اعتراض به اقدامات ضداسلامی مسئولان دانشگاه منتشر کردند و روحانیان شهر نیز، با خودداری از اقامه نماز جماعت، دست به اعتصاب زدند. این اقدامات موجب عقب نشینی حکومت شده و بخشنامه منع ورود دانشجویان با حجاب به دانشگاه لغو شد. در این دوران در دانشگاهها، اعتراضات صنفی هم وجود داشت که نمونه آن اعتصاب 13 خرداد 1349 دانشجویان شیراز در اعتراض به افزایش شهریه بود.»
احمد توکلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سمت مسئول کمیته انقلاب اسلامی بهشهر شروع به فعالیت نمود و پس از آن نیز در سمت دادیار و دادستان انقلاب در همان شهر ادامه فعالیت داد و در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده شهر خود، به مجلس راه یافت. او که در کابینه میرحسین موسوی وزیر کار بود، پس از استعفاء از این سمت، روزنامه رسالت را راه اندازی کرد و پس مدتی برای ادامه تحصیل راهی انگلستان شد و در سال 1375ش از دانشگاه ناتینگهام در رشته اقتصاد دکترا گرفت.
وی پس از بازگشت از انگلستان، ضمن تدریس در دانشگاه شهید بهشتی، در سال ۱۳۷۶ش روزنامه فردا را راه اندازی کرد که پس از مدتی تعطیل شد.
وی که به عنوان نماینده مردم تهران در دورههای هفتم و هشتم و نهم در مجلس شورای اسلامی حضور داشت و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس بود، دو دوره نیز کاندید ریاست جمهوری گردید که در هر دو دوره نفر دوم شد.
احمد توکلی مؤسس و اولین مدیر مسئول وبگاه الف و مؤسس و رئیس هیئت مدیره دیدهبان شفافیت و عدالت و همچنین رئیس هیئت امنای مجتمع فرهنگی آموزشی پسرانه معلم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
منبع:
کتاب
دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 298



