تاریخ سند: 2 اسفند 1350
موضوع : مشاجره بین ولیان و حمید رهنما1
متن سند:
به : 322
از : 20 ه 22 شماره : 28562 /20 ه 22
شب 28 /11 /50 دکتر ولیان با حمید رهنما وزیر اطلاعات تلفنی تماس و
اظهار میدارد که خبرهای وزارت تعاون را من مستقیما بروزنامه ها داده ام ولی
شنیده ام شما از چاپ آن جلوگیری کرده اید.
رهنما اظهار میدارد: طبق قانون باید
اخبار اول بوزارت اطلاعات
برسد سپس در روزنامه ها
چاپ شود ولی ولیان در
پاسخ ضمن ادای کلمات
رکیک اظهار میدارد: من
خبرهای خودم را
بروزنامه ها میدهم تو هم هر
غلطی میخواهی بکن اگر
اجازه چاپ هم ندادی
بشرفعرض میرسانم.
نظریه شنبه : شایع است که
نخست وزیر از دست ولیان
بستوه آمده و برای اینکه
ماهیت دروغ و بی اطلاعی و
بیسوادی او را برملا سازد
اول نطق رادیوئی را برای او
تجویز کرد و بعدا رهنما را برانگیخت که جلو لجام گسیختگی ولیان را بگیرد2.
حتی در وزارت خانه شایع است که ولیان دو جلد کتاب پاکستان و افغانستان را
هنگام توقف در افغانستان توسط خودش و برادرش از آرشیو کتابخانه های
افغانستان دزدیده و باسم خودش بچاپ رسانده است.
3
نظریه چهارشنبه : از اعمال و گفتار بی مایه ولیان تاحدودی میتوان به نظریه شنبه
جنبه تأییدی داد ولی در مورد مشاجره لفظی بین ولیان و رهنما و سرقت متن
کتب چاپ شده توسط وی بایستی تحقیق شود.
ادیب آقای علیها10 /12 /50
توضیحات سند:
1ـ حمید رهنما در دانشگاه
آمریکایی بیروت درس خوانده
و از دوستان امیرعباس هویدا
بود و در هنگام تحصیل هویدا
در پاریس در 1941 ـ 1942
میلادی و بعد در هنگام تصدی
هویدا به سمت وابسته
سفارتخانه ایران در فرانسه را
در 1945 مدتی با حمید رهنما
گذراند.
هویدا در خاطرات خود
از وی به عنوان «عزیزترین
دوستان» یاد کرده و او را «قوی
در هر چیز» «دقیق مراقب و
بیدار» «خجول» «خرده گیر»
معرفی کرده است و از تاریخ
28 /6 /1350 به عنوان وزیر
اطلاعات در امور کابینه هویدا
انتخاب می شود.
قبل از او
محمدسام وزیر اطلاعات بود که
6 ماه بیشتر دوام نیاورد قبل از
آنان و از همه بیشتر، جواد
منصور تصدی این وزارت را
برعهده داشت.
(ر.ک : دلدم اسکندر، خاطرات
امیرعباس هویدا، ص 49 ـ 50)
(ر.ک : باقی عمادالدین، بررسی
انقلاب اسلامی، ص 494 ـ 496)
2ـ طبیعی است که با روابط
غیرحسنه معمول بین ولیان با
هویدا نخست وزیر و از آنجا که
هویدا «ولیان» را وزیر تحمیل
شده از سوی معاون خود
«ارتشبد نصیری» می دانست او
را در گروه خود جا نمی داد و از
رهنما که با او روابط نزدیک و
دوست بود تقاضای این نوع
رفتار را با ولیان بنماید.
3ـ در سند شماره «یک»
فهرست تألیفات وی آمده است.
منبع:
کتاب
عبدالعظیم ولیان به روایت اسناد ساواک صفحه 140