مخارج ماه عسل
متن سند:
مخارج ماه عسل
تاریخچه فعالیتهای اطلاعاتی، همچون خبرچینی، خبررسانی، جاسوسی و فعالیتهای مشابه آن، سابقهای به قدمت عمر انسان دارد. لذا میتوان اینگونه بیان کرد که با حیات انسان بر روی کره زمین، نظام خبررسانی و انجام فعالیتهای اطلاعاتی وجود داشته؛ و ناگفته پیداست که این مقوله از شکل ابتدایی آن در هزاران سال گذشته، به شکل پیچیده امروزی، تحولات خاص خود را پی گرفته است.
در افسانههای ملل مختلف از این مقوله حکایات فراوانی وجود دارد، نظام اطلاعاتی با اختراع خط، مرحله جدیدی از پیشرفت و تعالی را دنبال کرد. در دوران باستانی ایران، یونان و چین نیز این مقوله کاربرد داشته است. سن تزو1، استراتژیست چینی در قرن پنجم قبل از میلاد، به لحاظ علمی برای اولین بار از اطلاعات، فعالیت پنهان و جاسوسی برای برتری و پیروزی در جنگ تأکید ویژهای کرده است.2
در دوران هخامنشی، داریوش اول نظام جاسوسی و کسب خبر مخصوص خود را داشت؛ به نوعی که در کوتاهترین زمان ممکن اخبار به پایتخت میرسید. در تاریخ صدر اسلام، پیامبر اکرم(ص) قبل از هر اقدام نظامی، جوانب مختلف جنگ را بررسی و شناساییهای بایسته، از جمله خبرگیری از وضعیت لشکر دشمن را از طرق ممکن و مأمورین ویژه دنبال میکرد و با توجه به استعداد و تواناییهای طرف مقابل، به طراحی عملیات میپرداخت و در این بین جمعآوری اخبار دشمن نوعی کار اطلاعاتی محسوب میشد.
در دوره خلافت عباسیان که عمده مسئولیت و مدیریت امپراطوری جهان اسلام بر دوش ایرانیان سنگینی میکرد، مردان اهل فکر و قلم با استفاده از تجربه هزاران سال حکومتداری در ایران، نظام برید، خبررسانی و سپس نظام اشراف، که سنگ بنای کار اطلاعاتی بود را بنیان گذاشتند، تا خلفا با آسودگی بتوانند از دارالخلافه بغداد بر سراسر جهان اسلام حکومت کنند.
اما کار اطلاعاتی و جاسوسی در دوره معاصر هم، زمان حکومت قاجاریه، در ایران از کارکردی فوقالعاده و استراتژیک در تغییر و تحولات منطقهای و بینالمللی نزد قدرتهای جهانی جهت استیلای هژمونی دلخواه و به زانو درآوردن رقبا پیدا کرد.
قدرتهای استعماری اروپایی در کشاکش منازعات و درگیریهای جاری در قاره سبز و برای شکست دشمنان خود، متوجه مستعمرات رقبا در سایر قارهها از جمله آفریقا، آمریکا و آسیا شدند تا از طریق فتح مستعمره دیگری که به واقع شاهرگ حیات سیاسی و اقتصادی آن کشور به حساب میآمد، دشمن را وادار به تسلیم کنند، رقابت بین فرانسه، بریتانیا و روسیه و .... در اوایل قرن نوزدهم میلادی چنین وضعیتی داشت، فرانسه در جنگ با انگلستان به دلیل جزیرهای بودن آن کشور، موفق به شکست قطعی آن دولت نشد؛ لذا برای وارد کردن ضربه نهایی متوجه ایران شد تا با بستن قرارداد همکاری در عوض کمک به ایران در جنگ علیه روسیه، مجوز از ایران برای رسیدن به هندوستان که مستعمره بریتانیا بود را دریافت کند. لذا در این بین هدف غایی فرانسه جمعآوری اطلاعات و چگونگی تدارک نیروهای خود به طرف جنوب و رسیدن به هندوستان بود، نه کمک به ایران علیه روسیه، که به زودی این پیمان با شکلگیری قرارداد تیلسیت رنگ باخت و ایران در مقابل رقیب قدرتمند شمالی تنها ماند.
جالب اینکه بریتانیا با احساس خطر از نزدیکی فرانسه به ایران، سعی کرد تا این پیمان را به شکست بکشاند. آن کشور از تمام ترفندها بهره برد تا ایران را در رسیدن به اهدافش ناکام کند که مهمترین آن استفاده از عوامل اطلاعاتی خود در درون حاکمیت و دربار شاه قاجار در قبال پرداخت رشوه به آنها بود. یکی از رجال انگلیسی به نام سرجان ملکم3 که از طرف فرمانروای بریتانیا در هند، مأمور دربار ایران برای انعقاد پیمانی بین ایران و بریتانیا از طرفی و برهم زدن زمینههای هرگونه معاهدهای بین ایران و کشور ثالثی که دشمن انگلستان بود، شد، وقتی به بوشهر رسید از همان ابتدای ورود با اهداء هدایای گرانقیمت به مأموران سیاسی و درباری، زمینه بهرهبرداری از آنها را در جهت اهداف خود ایجاد کرد. استفاده از مأمورین بومی در جهت منافع کشور بیگانه از این دوره شکل افراطی به خود گرفت، از این زمان به بعد هیچ قرارداد سیاسی، اقتصادی و نظامی بین ایران و کشور ثالثی به ویژه قدرتهای استعماری نیست که در آن، پای یک یا چند نفر از عوامل داخلی و درباری خود فروخته که به صورت پیدا و پنهان با قدرت بیگانه همراه شده بودند، در بین نباشد. بدتر اینکه با مروری در مناسبات ایران با دول خارجی، به ویژه اروپایی در دوره قاجار و پهلوی، موارد متعددی از قراردادها را میتوان مطالعه کرد که پیشنهاد دهنده اولیه آن به خارجیها خود این مأمورین و جواسیس وابسته به بیگانه بودند.
با روی کار آمدن امیرکبیر به عنوان صدراعظم در ایران و با شناختی که ایشان در دوره طولانی حضور خود از سلسله مراتب قدرت و حاکمیت، به ویژه فساد دولتمردان و درباریان کسب کرده و از نزدیک شاهد و ناظر آن بود و با پوست و جان خود لمس کرده بود؛ برنامههای متعددی را برای اصلاح ناهنجاریهای اداری و حکومتی طراحی و به اجرا گذاشت که با مرور زمان شاهد نتایج این اقدامات و تحول نسبی در نظام دیوانسالاری قاجاریه هستیم، در واقع این بزرگمرد تاریخ ایران، جان خود را برای اصلاحات اساسی و زدودن هرگونه پلیدی و زشتی از نظام سیاسی و اداری ایران گذاشت، امیرکبیر با تنظیم بودجه و پرداخت مقرری به کارمندان و کارکنان دوایر دولتی، راه توجیه و بهانهجویی را بر آنان بست و با متخلفان و رشوهگیران برخورد سختگیرانه را در پیش گرفت.
امیر با تعصب و غیرت ملی در تمام سطوح حافظ منافع ایران بود و به وسیله مأموران مخصوص خود، مناسبات و روابط رجال و وزرا و درباریان و با نمایندگان سیاسی خارجی در ایران را زیرنظر گرفت و صریحاً به کلیه عمال دولت دستور داد که از هرگونه رفتوآمد و تماس با مأموران خارجی (جزء در مورد مأمورین وزارت امور خارجه) احتراز کنند.
امیرکبیر ارتباط با بیگانه و بیگانهپرستی را عملی زشت و خائنانه میپنداشت و به دنبال ریشهکن کردن این ناهنجاری سیاسی در ایران بود. او جاسوسی به نفع بیگانه و خدمت به بیگانگان را در تضاد با منافع ملی و بالاترین جرم و گناه نابخشودنی تلقی کرد و به همین جهت تا میتوانست در ارشاد رجال و عمال دولت به راه راست کوشید، ولی هرگاه کسی گوش به فرمان امیر نمیداد و از تمایل به بیگانگان احتراز نمیجست، او را به سختی مجازات میکرد و هیچگونه عفو و گذشتی را، چه در این مورد و چه در مورد دیگر خطاها و گناهان عمال دولت، خاصه مأمورین عالیرتبه روا نمیداشت.4به همین دلیل دشمنان ایران از جمله قدرتهای سلطهگر و عوامل داخلی آنها او را تحمل نکرده، ابتدا او را از صدراعظمی ایران عزل و مدتی بعد ایشان را در تبعید به قتل رساندند.
در دوره پهلوی، ارتباط و دوستی با بیگانگان به ویژه آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، نه اینکه منعی نداشت، بلکه تبلیغ نیز میشد، در واقع نزدیکی به این دولتها یکی از امتیازات دولتمردان رژیم پهلوی محسوب میشد و در بسیاری از موارد، رجال با سفارش سفارتخانههای فوقالذکر به منصب و مقام میرسیدند و بهطور طبیعی از هیچ کوششی در جهت منافع ارباب خارجی فروگذار نمیکردند و یک قانون نانوشته وجود داشت که وکالت، وزارت، نخستوزیری و به طور کلی جای گرفتن در سلسه مراتب قدرت و ثروت، نیاز به ارتباط و سفارش سفرای آن دولتها دارد. لذا این رویه ناصواب و زشت به چنان ارزشی ارتقاء یافته بود که بسیاری آشکارا به این وابستگی افتخار کرده و با آن پز میدادند و تعدادی دیگر تحت لوای پرچم و دولت بیگانه به تهدید رقبا و مخالفان میپرداختند.
اسناد زیر که در رابطه با کامبیز یزادنپناه، رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در آمریکا و مدیر کل بعدی مطبوعات وزارت دربار شاهنشاهی و از دوستان و نزدیکان گراتیان یاتسویچ، رئیس ایستگاه سازمان سیا در ایران و از عوامل شناخته شده سازمان سیا میباشد و در بایگانی ساواک نگهداری شده است، این بخش از شخصیت رجال دولت شاهنشاهی ایران را به خوبی به تصویر میکشد:
سند شماره ( 82 )
از: آمریکا تاریخ: 29 /5 /46
به: 315 شماره: 142 /315
موضوع: روابط کامبیز یزدانپناه رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در آمریکا با سیا
1ـ طبق اظهارات خود آقای یزادنپناه کلیه مخارج ماه عسل ایشان (بلیط دوسره به هاوائی و مخارج هتل درجه یک و پول خرید اتومبیل لیموزین که جزو گرانترین اتومبیلهای آمریکاست) از طرف سیا پرداخت شده است
2ـ با یکی از کارمندان سیا به نام سرهنگ یاتسویچ روابط دوستانه و تماس تلفنی دارد
3ـ سکرتر ایشان مدت دو سال کارمند رسمی سیا بوده و فعلاً با بعضی از کارمندان آن سازمان روابط بسیار دوستانهای دارد.
4ـ اخبار مربوط به فعالیت دانشجویان مخالف به ویژه اعلامیههای منتشره از طرف آنان را پس از ترجمه در اختیار مقامات سیا قرار میدهد و در هفته قبل شخصی به نام Haward Fletcher به دفتر کار ایشان آمده و اعلامیه مربوط به تظاهرات دانشجویان در موقع تشریففرمائی را از ایشان گرفته است و ظاهراً این ملاقات با قرار قبلی و فقط برای در اختیار گذاشتن اعلامیه مورد بحث بوده است.
5ـ روابط ایشان با آقای انصاری سفیر شاهنشاهی در آمریکا در هفتههای اول بسیار بد بوده و اختلافات آنان چندین بار به مراحل بحرانی کشیده شده ولی در این اواخر روابط فیمابین به طور محسوسی بهتر شده است.
نظریه منبع: آقای یزدانپناه شخصی است باهوش زرنگ خیلی فعال ولی بسیار جاهطلب و روابط خود را با مقامات بالا مرتب به رخ دیگران میکشد و تا آنجا که از ظواهر امر برمیآید روابط او با مقامات آمریکائی و از جمله مأموران سیا بیشتر برای اقناع همین حس جاهطلبی و بزرگنمائی است و احتمال اینکه نظر سوئی داشته باشد بسیار ضعیف میباشد ولی امکان بهرهبرداری مقامات سیا از وی خیلی زیاد است. ضمناً نامبرده از افراد علاقمند به کشور بوده و میزان علاقه او به شاهنشاه آریامهر و ایران اگر از سایر کارمندان سفارت بیشتر نباشد کمتر نخواهد بود و مطالب بالا تا وقتی که مورد تأئید کامل قرار نگرفته است فقط به صورت یک خبر تلقی خواهد شد.
نظریه رهبر عملیات. با توجه به اینکه دختر سپهبد بازنشسته بختیار خانم وی میباشد روابط نامبرده با سازمان سیا و یا بهرهبرداری از وی توسط آن سازمان بسیار زیاد میباشد.
در اجرای اوامر تیمسار ریاست مجدداً از منبع 944 سئوال خواسته شد که از نامبرده مراقبت بیشتری نماید. 25 /6 /46
روی این کارمند وزارت خارجه بیشتر مراقبت و دقت شود.
آقای آزموده در اجرای اوامر به نمایندگی اعلام نمائید 2 /6 /4
سند شماره ( 83 )
از: نیویورک تاریخ: 21 /9 /49
به: 315 شماره: 1113
موضوع: اظهارات سفیر شاهنشاه آریامهر به نمایندگی
محترماً به استحضار میرساند.
جناب آقای دکتر امیراصلان افشار چندی قبل به نمایندگی اظهار داشتند «یزدانپناه مدتها دنبال ضبط صوت بسیار کوچکی بود تا اینکه پیدا میکند. شهداد از نامبرده سئوال میکند شنیدهام ضبط صوت موردنظر را پیدا کردهای بگو از کجا آوردهای یزدانپناه اظهار میدارد دوستان اف. بی. آی به من دادهاند شهداد اضافه کرده که یزدانپناه گفته است که اگر با دستگاه دولت آمریکا دوست باشی میتوانی ضبط صوت را کنار تلفن بگذاری. یزدانپناه صدای مرا ضبط کرده است و مهرداد خوانساری خودش گفته که صدای مرا شنیده است جریان از این قرار بود که یک روز یزدانپناه از مهرداد خوانساری شکایت کرده و من گفتم این بچه حرف حسابش چیست؟ به قدرت پدرش اگر مینازد بگو ساکت باشد ولی نمیدانستم دارد صدای مرا ضبط میکند. البته آنروز درست به خاطر ندارم چه گفتم ولی میدانم مطالبی برعلیه این بچه گفتم بعداً یزدانپناه نوار را برای مهرداد گذاشته است و من از شما که مأمور اطلاعاتی هستید سئوال میکنم آیا کارمند سفارت حق دارد صدای سفیر را ضبط کند و من از کجا بدانم سایر حرفهای مرا ضبط نکرده باشد؟ شما آدم خوشقلبی و با انصافی هستید مگر همه رؤسا و مدیران نسبت به سایر کارمندان روی عصبانیت یا به حق مطالبی نمیگویند؟ و اگر همه ضبطصوت داشته باشند چه میشود جداً من از این وضعیت بسیار ناراحت هستم آخر این مرد عرب کارمند سفارت لبنان شب و روز در منزل یزدانپناه چه میکند؟ میگویند عاشق گلی است از کجا معلوم جاسوس نباشد اسم او قاضی است خودتان مشخصات او را پیدا کنید من عکس او را به شما میدهم این قاضی علناً گلی را در انظار میبوسد و جلسات قمار با سفیر کویت هم دارند من حرفی ندارم معاشرت داشته باشند ولی این موضوع از جنبه معاشرت خارج است و من صراحتاً به شما میگویم کامبیز یزدانپناه روابط دارد چگونه من نمیدانم این وظیفه شماست دنبال آن بروید واقعیت را پیدا کنید»
اقدامات انجام شده: مشخصات صاحب عکس از کتاب آبی وزارت امور خارجه آمریکا به شرح ذیل استخراج گردید.
مراتب استحضاراً از عرض گذشت.
GAZI – E – L - Chidiac
دبیر اتل سفارت لبنان در واشنگتن
آقای دیلمقانی مذاکره شد 6 /1 /49
مذاکره شد
در این ضمیمه گزارش عرض شد.
سند شماره ( 84 )
از: آمریکا تاریخ: 25 /3 /47
به: 315 شماره: 752 /315
موضوع: بازداشت تیمسار بازنشسته تیمور بختیار و عکسالعمل کامبیز یزدانپناه و خانم وی
پس از انتشار خبر مربوط به بازداشت تیمسار بازنشسته تیمور بختیار نامبردگان فوق به صورت زیر از خود عکسالعمل نشان دادند.
1ـ دختر تیمسار بختیار که همسر کامبیز یزدانپناه میباشد بلافاصله تصمیم میگیرد که به لبنان برود ولی به اصرار شوهرش و استدلال اینکه مسافرت ناگهانی مشارالیها به بیروت ممکن است باعث اخراج یزادنپناه از سفارت گردد همسر وی از این مسافرت منصرف میشود.
2ـ پس از درج خبر در روزنامه تعدادی از دوستان آمریکائی یزدانپناه از جمله سرهنگ یاتسویچ (کارمند عالیرتبه سیا) و فلچر کارمند F.B.I مرتباً با وی تلفنی در تماس بوده و گاهی هم با یکدیگر نهار صرف میکنند.
3ـ کوچکترین خبری در مورد بازداشت تیمسار بختیار در بولتن سفارت شاهنشاهی در واشنگتن که معمولاً حاوی اخبار مهم کشور است درج نگردیده است.
4ـ پس از مراجعت سفیر شاهنشاه آریامهر از مسافرت تهران کامبیز یزدانپناه به منشأ اظهار کرده نگرانی من کاملاً مرتفع شده و با خوشحالی کمسابقهای اضافه کرده است که «دیگر هیچگونه نگرانی ندارم زیرا آقای سفیر گفتهاند که تا من اینجا هستم هیچکس نمیتواند ترا اذیت کند و درباره بختیار هم نگران نباش...!!!
توضیح منبع: اطلاع مقامات وزارت خارجه از این خبر باعث اخراج منشأ از سفارت شاهنشاهی خواهد گردید.
سند شماره (85)
از: بخش مستقل 32 تاریخ: 4 /4 /47
به: ریاست اداره یکم عملیات و بررسی (315) شماره: 3713 /32
درباره: کامبیز یزدانپناه و همسرش
بازگشت به شماره 752 /315 ـ 25 /3 /1347
خواهشمند است دستور فرمائید در صورت امکان در مورد موارد مشروحه زیر به طریق مقتضی تحقیقات لازم معمول و نتیجه را به این بخش اعلام دارند.
1ـ سفیر شاهنشاه آریامهر چه وعده و اطمینان خاطری به کامبیز یزدانپناه داده است که در مورد بختیار از مشارالیه رفع نگرانی شده است.
2ـ چگونگی ارتباط و سابقه آشنائی با یاتسویچ (کارمند عالیرتبه سیا) و فلچر کارمند F.B.I با کامبیز یزدانپناه.
3ـ اقداماتی که در جهت کمک به بختیار از طریق دوستان کامبیز (سرهنگ یاتسویچ و فلچر) انجام میشود به چه نحو است.
4ـ ضمن شناسائی معاشرین مشارالیهم اعمال و رفتار کامبیز یزادنپناه و همسرش را تحت کنترل و مراقبت شدید قرار داده و نتیجه حاصله از اقدامات معموله را به این بخش اعلام فرمایند. ص
از طرف رئیس بخش مستقل 32 ـ برومند عبدالمجید 3 /4 /47
سند شماره ( 86 )
از: نیویورک تاریخ: 2 /1 /5
به: 315 شماره: 55
موضوع: مسافرت آقای یزدانپناه به ایران
اصلانی کارمند حسابداری سفارت اظهار داشت که هنگامیکه یزدانپناه عازم ایران بود گفت که به ایران میروم و شما دوستان خواهید دید که چگونه سفارت و سفارتچی را رسوا خواهم کرد و اضافه کرده بود خواهید دید پس از مراجعت با چه مقامی وارد سفارت خواهم شد ـ .
نظریه منبع:
---------
نظریه نمایندگی:
صحت خبر تأیید میگردد ـ .
جهت بهرهبرداری انفرادی به استحضار آقای دیلمقانی برسد پارساکار 9 /5 /5
توضیحات سند:
1. Sun tzu
2. کلیات و مبانی جنگ و استراتژی، علی باقری کبودرق، نشر بینالملل، 1370، ص 225
3. Sir jhon malkom
4. ایران در دوره سلطنت قاجار، علیاصغر شمیم، انتشارات علم، 1371، صص 165 و 166
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 133