صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فرزانه

تاریخ سند: 16 تیر 1353


موضوع: فرزانه


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:16 /4 /1353
به: 312 شماره: 4261 /9ﻫ
موضوع: فرزانه

ساعت 21 روز 13 /4 یادشده در منزلی واقع در خیابان محمدرضا شاه سخنرانی و پس از تلاوت آیه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»1 اظهار داشته یکی از عواملی که قدرت‌های نابحق برای تضعیف مخالفین خود به کار می‌برند ترس است؛ چه در نظر این افراد دنیاگرایی، درون‌گرا انسان و زندگی یعنی همین خور و خواب و تولیدمثل و دیگر هیچ. قرآن می‌خواهد بگوید خیر! آنها که در راه خدا و در راه هدف کشته شده‌اند نمرده‌اند بلکه آنها زندگی جاودان دارند. یک شهید با قطره خون خود تولیدمثل می‌کند برای آگاهی دیگران.
دیگر از خصوصیات شهید این است که نوار تاریخ در چرخش است. هرچه این نوار جلوتر برود چهره شهید بیشتر شناخته می‌شود. چهره حبیب بن مظاهر را در همان زمان چه کسی می‌توانست درک کند؟ با انقلاب و فاجعه کربلا به‌طور صحیح چه کسی آشنایی داشت در آن زمان؟ اینها را بی‌دین، ملحد، آلت دست و از این‌قبیل که قدرت‌های نابحق به مخالفین خود می‌دهند و می‌بندند، می‌دانستند اما حالا آن مبارز در کنار قبر حسین می‌ایستد و می‌گوید من مبارزه در راه ملت‌ها را از تو آموختم؛ من راه نبرد و مبارزه را از تو آموختم؛ من مبارزه در راه نابودی غارتگری مال و فکر ملت‌ها را از تو آموختم. ببینید چهره شهید چطور نمودار می‌شود. پس قرآن با دادن کلمه حی به شهید می‌خواهد بگوید که شهید عمر جاودان دارد. اولین شرط شهید شدن این است که فرد هدف را خوب بشناسد و بدان آگاه باشد. دیگر چنین فردی از قدرت‌های نابحق نمی‌ترسد و فریفته آنان نمی‌شود. البته نمی‌خواهم بگویم که قدرت‌های نا‌بحق تاکنون نتوانسته‌اند افراد آگاه را بفریبند. خیر! این قدرت‌ها تاکنون توانسته‌اند در طول تاریخ بسیاری از آگاهان را بفریبند. در آخر مثالی از این دست به شما نشان خواهم داد. پس برای اینکه فریفته این قدرت‌ها نشد باید تقوی پیشه کرد و در مرحله بعد بدانچه آگاهیم عمل کنیم. البته در مسیر عمل، ما با ناملایماتی روبه‌رو خواهیم شد. باید به قرآن متمسک شویم که در آن وسائل تقویت روحیه ما در هنگام روبرو شدن با این ناملایمات نهفته است. آن شکنجه‌گر در زمان هارون و این شکنجه‌گر دیگر، جوانان مسلمان را شکنجه می‌دهند، اما این جوان آیات قرآن تلاوت می‌کند. در خاتمه چند آیه از قرآن می‌خوانم که درباره این افراد می‌باشد. هنگامی‌که به آنها گفته شود از فکر خود منصرف شوید که جمعیتی برای آزار دادن شما اجتماع کرده است، در جواب گویند خدا ما را کفایت می‌کند و او بزرگترین یاور ما است. به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده نگویید؛ آنان زنده و نزد پروردگار متنعم‌اند. هنگامی که علی‌اکبر به میدان جنگ رفت رجز می‌خواند و می‌گفت ما خودمان راه داریم، هدف و ایدئولوژی داریم و الیه لا نحکم فی ابن الدعی.2 به خدا قسم ما تن زیر بار حکومت این نابکار نمی‌دهیم. مختار، همان مختار انقلابی، آن‌چنان که نامه دارد از طرف امام سجاد که اینکار را بکن، هنگامی که شهید شد زن‌های او را آوردند و از آنها خواستند که کار مختار را تخطئه کنند وإلا کشته خواهند شد. ببینید قدرت‌های نابحق حتی نسبت به زنان حساسیت داشتند. منظور اهانت به این زنان نیست، بلکه می‌خواهم بگویم آنها نسبت به هرکس که صاحب فکر بود حساسیت داشتند و می‌کشتند. یکی از زنان عمل مختار را تخطئه کرد و آزاد شد و آن دیگری حاضر به این کار نشد و شهید گشت. ثمره بن جندب یکی دیگر از فریب‌خوردگان هست. صحابی پیامبر که بعدها آیاتی که درباره معاویه‌ها نازل شده بود، آن را در مورد علی پیاده کرد و آیاتی که درباره علی نازل شده بود به معاویه‌ها چسباند.
در ساعت 22 سخنان فرزانه پایان یافت. ضمناً دو نفر جوان در این مجلس به‌طور آهسته در مورد جمله لا اله الا الله گفتند یعنی تسلیم بی‌قید و شرط در برابر قدرت الله، سرکشی از فرمان قدرت‌های دیگر.
نظریه شنبه: فرزانه با این سخنان می‌خواهد بگوید آنها که امروز کشته می‌شوند بر طبق این قانون بعد به چنان عظمتی خواهند رسید.
توضیح یکشنبه: 1. سخنان فرزانه (فرزامی) که در ساعت 21:10 روز 14 /4 /53 در آدرس ذکرشده فوق ایراد نموده روی نوار ضبط گردیده و متعاقباً ارسال خواهد شد.
2. در حال حاضر مشخصات بیشتری از نامبرده در دست نمی‌باشد. در زمینه شناسایی وی اقدام لازم به عمل آمده. چگونگی به موقع اعلام و اعمال و رفتارش تحت مراقبت خواهد بود.3

رهبر عملیات ـ 16 /4
رئیس بخش ـ 16 /4
رئیس اداره: احمدی ـ 16 /4

توضیحات سند:

_____
1. سوره مبارکه آل عمران، آیه169
2. اصل رجز حضرت علی اکبر علیه السلام در روز عاشورا هنگامی که در برابر سپاه یزید قرار گرفتند چنین است:
انا علی بن الحســین بن علی من عصبه جد ابیهم النبی
والله لا یحکم فیـنا ابن الدعی اطعنکم بالرمح حتی ینثنی
اضربکم بالسیف احمی عن ابی ضرب غلام هاشــمی علوی
یعنی من علی بن حسین بن علی هستم، از گروهی که جد آنان، پیامبر اکرم است. به خدا سوگند پسر زنازاده [یزید] نمی‌تواند در میان ما حکومت کند، من چنان با نیزه شما را خواهم کوبید که نیزه‌ام بشکند. در حمایت از پدرم با شمشیر با شما مبارزه می‌کنم مانند مبارزه جوان هاشمی علوی.
3. اداره کل سوم طی نامه 3490 /312 ـ 27 /4 /53 در بازگشت به این گزارش ساواک خراسان می‌نویسد: «موضوع حائز کمال اهمیت می‌باشد. علی‌هذا خواهشمند است دستور فرمایید سریعاً نسبت به شناسایی، تهیه و ارسال مشخصات کامل و مراقبت از اعمال و رفتار و همچنین تعیین وضعیت یادشده از لحاظ فعالیت‌های مضره اقدام نموده و از نتیجه این اداره کل را آگاه سازند.»

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 08 صفحه 151


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.