تاریخ سند: 24 مهر 1357
حوادث و وقایع شهرهای استان خراسان
متن سند:
بقرار اطلاع، عده ای از قشریون مذهبی شهر مشهد تصمیم گرفته اند، روز دوشنبه
24 /7 /57 (2537 شاهنشاهی) بمناسبت چهلم کشته شدگان حوادث تهران و
همچنین سالگرد فوت مصطفی خمینی (پسر ورح اللّه خمینی)، در این شهر، به
راه پیمائی و تظاهرات خیابانی مبادرت نمایند.
همچنین گفته شده در روز مذکور چند تن از روحانیون قشری شهر مشهد، قصد
دارند در ظاهر بعنوان کنترل راه پیمایان و تظاهرکنندگان و در باطن جهت کمک
بآنها، در منزل سید کاظم مرعشی در این شهر اجتماع و در صورت امکان آیات اللّه
سید عبداللّه شیرازی و سید حسن طباطبائی قمی را وادار به راه پیمائی در جلوی
تظاهرکنندگان بنمایند.
2ـ روز 20 /7 /57، 9 نفر از روحانیون قشری مشهد از جمله جواد تهرانی،
حسنعلی مروارید و علی فلسفی، تلگرافی بمناسبت سالگرد فوت مصطفی خمینی
بعنوان روح اللّه خمینی به پاریس مخابره نموده اند.
3ـ پنج نفر از روحانیون قشری مشهد از جمله عبدالکریم هاشمی نژاد، عباس
واعظ طبسی، محامی، علی تهرانی و سید علی خامنه ای در نظر دارند تلگرافی
بمناسبت سالگرد فوت مصطفی خمینی برای روح اللّه خمینی بپاریس مخابره
نمایند.
4ـ ساعت 1830 روز 21 /7 /57 جمعیتی حدود 3000 نفر در منزل آیت الله سید
عبداللّه شیرازی در شهر مشهد اجتماع و واعظی بنام «شمس» برای آنها سخنرانی و
طی آن مطالب خلاف مصالح مملکتی ایراد نموده است.
پس از خاتمه سخنرانی نامبرده، جمعیت از منزل آیت الله شیرازی خارج و پس از
ملحق شدن عده ای دیگر بآنها، تعداد آنان به حدود 7000 نفر رسیده است.
جمعیت مذکور با دادن شعارهای ضد میهنی، به طرف حرم مطهر حضرت رضا(ع)
حرکت نموده و در خیابانهای اطراف آن به تظاهرات مبادرت کرده اند که مامورین
فرمانداری نظامی با استفاده از گاز اشک آور آنها را متفرق نموده اند.
5ـ ساعت 1900 روز 21 /7 /57، پس از خاتمه سخنرانی مذهبی در مسجد گرمه
از توابع اسفراین ـ استان خراسان، چند تن از افراد حاضر در مسجد با در دست
داشتن عکسهائی از روح اللّه خمینی، از مسجد خارج و با دادن شعارهایی علیه
مقامات عالیه مملکتی و بطرفداری از روح اللّه خمینی، تمثالهای اعلیحضرت
همایون شاهنشاه آریامهر را پاره کرده اند.
تظاهرکنندگان با دخالت مامورین ژاندارمری متفرق شده اند.
ارزیابی خبر :
خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده :
مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 13 صفحه 363