تاریخ سند: 7 خرداد 1346
موضوع: تشکیل کنگره حزب ایران نوین
متن سند:
از: 16/ﻫ 2 تاریخ:7 /3 /1346
به: 322 شماره: 5044 /16ﻫ 2
موضوع: تشکیل کنگره حزب ایران نوین
چون برابر دستوری که دبیرکل حزب ایران نوین صادر نموده بودند روسای کمیتههای استانها و فرمانداریهای کل میبایست یک روز قبل از تشکیل کنگره حزب در جلسه مقدماتی شرکت جویند آقای ستوده صبح روز بیست و سوم در تهران بوده و ساعت 8 در جلسه مقدماتی که مرکب از آقایان اعضاء فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین اعضای شورای مرکزی و روسای کمیتههای استانها و فرمانداریهای کل بود شرکت جست در این جلسه آقایان دکتر کلالی و خسروانی دبیرکل حزب مطالبی راجع به نحوه برگزاری کنگره و دستور جلسه اظهار داشتند و درباره نحوه سخنرانیها و اظهارنظرها توضیحاتی دادند گفتند حالا هر نوع سوالی اشخاص دارند مطرح نمایند آقای خسروانی درباره دستور جلسات گفتند گزارش دبیرکل و گزارش آقای هویدا در اولین جلسه پس از انتخاب هیئت رئیسه کنگره قرائت میشود و دستور جلسه عبارت است از بحث درباره گزارش دبیرکل و گزارش دولت حزبی ضمناً چهار کمیسیون به شرح زیر انتخاب خواهد شد.
1- کمیسیون بررسی پیشنهادات
2- کمیسیون قطعنامه
3- کمیسیون اساسنامه
4- کمیسیون بررسی کاندیدهای عضویت شورای مرکزی و اضافه کردند در هر یک از کمیسیونها 15 نفر عضو خواهد بود که از بین شرکتکنندگان کنگره انتخاب خواهند شد و کمیسیون بررسی پیشنهادات مسئول رسیده است و کمیسیون قطعنامه کنگره را تنظیم نماید و کمیسیون اساسنامه اصلاحات و تغییراتی که بایستی در اساسنامه انجام گیرد بررسی خواهد نمود و چون در هدفهای حزب تغییری حاصل نشده و منشور انقلاب کماکان در شرایط کنونی انقلاب بایستی اجرا گردد شورای مرکزی لزومی برای تغییر مرامنامه احساس نمینماید.
کمیسیون بررسی کاندیدهای شورای مرکزی هم صورت کاندیدهای عضویت در شورای مرکزی را مورد بررسی قرار خواهد داد و کوشش خواهد شد برای ارتباط بیشتر دستگاه رهبری با مردم از هریک از استانها و فرمانداریهای کل یک نفر به عضویت شورای مرکزی انتخاب شود. جلسه مقدماتی را آقای محسن خواجهنوری اداره میکردند پس از پایان بیانات آقایان خسروانی و کلالی تقاضا شد اگر سوال یا پیشنهاداتی شرکتکنندگان در جلسه دارند مطرح نمایند همگی سکوت کردند بالاخره ستوده به عنوان اولین سخنران جلسه مقدماتی تقاضای صحبت کرد و پس از بیان ارزش یک کنگره گفت این اولین کنگره حزبی است که در ایران با این وسعت برگزار میگردد چون ما از نظر سوابق حزبی و تشکیل کنگره خیلی جوان هستیم بایستی مسئولین امرکنگره و شرکتکنندگان و سخنرانان در آن را ارشاد و هدایت نمایند و ضمن حفظ آزادیها با ارشاد و هدایتی که خواهند نمود کنگره را به سوی هدفهای تعیین شده رهبری کنند و اضافه کرد که بهترین وسیله این هدایت تماس با روسای کمیتهها است که هریک از ایشان قادرند هیئت نمایندگی استان خود را رهبری کنند پس از یکی دو سوال متفرقه آقای خسروانی مطالب ستوده را تایید نمودند و گفتند پیشبینیهای لازم شده و امیدواریم کنگره با نظم کامل برگزار گردد و آقایان بایستی با هیئت نمایندگیهای خود تماس بگیرند و ایشان را هدایت کنند.
این جلسه در حدود ساعت 9:30 خاتمه یافت.
اولین جلسه کنگره ساعت 9 روز بیست و چهارم در سالن محمدرضا شاه با حضور (1166) نفر نمایندگان شرکتکننده از تهران و استانها فراکسیون پارلمانی شورای مرکزی هیئت اجراییه هیئت دولت و در حدود سه هزار نفر دعوتشدگان که به صورت ناظر در جلسه شرکت داشتند و نمایندگان احزاب کشورهای خارجی افتتاح شد. ابتدا رئیس سنی جلسه آقای ملکی جلسه را افتتاح و دستور جلسه را که انتخاب هئیت رئیسه کنگره بود مطرح و آقایان دکتر خطیبی نایب رئیس مجلس به ریاست جلسه و دکتر خیراندیش رئیس کمیته کرمان و فرخ رو پارسا1 به عنوان نایب رئیس انتخاب شدند و سپس آقای خسروانی دبیرکل گزارش خود را که قبلاً چاپ و توزیع شده بود قرائت کردند و پس از سخنرانی آقای محسن خواجهنوری لیدر فراکسیون پارلمانی حزب ایراننوین
جناب آقای هویدا گزارش دولت حزبی را که قبلاً چاپ و توزیع شده بود به کنگره دادند و پس از انتخاب اعضاء کمیسیونهای چهارگانه بحث درباره گزارش دبیرکل و دولت آغاز گردید. تقریباً از کلیه استانها و فرمانداریهای کل عدهای برای سخنرانی و بحث درباره گزارش دبیرکل ثبت نام کرده و علاوه بر آنها تعدادی از اعضای فراکسیون پارلمانی و نمایندگان احزاب خارجی هم تقاضای سخنرانی نموده بودند. ولی متاسفانه تمامی سخنرانان (حتی اعضاء فراکسیون پارلمانی) درباره مسئلهای که صحبت نکردند همان گزارش دبیرکل بود و دو مرتبه آقای ستوده به عنوان هیئت نمایندگی بنادر و جزایر خلیج فارس کتباً به رئیس کنگره اعلام داشت که سخنرانان خارج از موضوع صحبت میکنند و توجهی به دستور جلسه ندارند اما با وجود تذکر رئیس کنگره باز هم این رویه تا پایان سخنرانیها ادامه داشت و با تایید رئیس کنگره و دبیرکل و کلیه شرکتکنندگان تنها سخنرانی که در مورد دستور جلسه یعنی گزارش دبیرکل و دولت به بحث پرداخت ستوده بود که به نمایندگی از طرف کمیته فرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج فارس سخن گفت و برخلاف دیگران که به صورت مکرر در مورد انقلاب ششم بهمن و شعارهای همیشگی تکرار مکررات مینمودند تجزیه و تحلیل گزارش دبیرکل و نخستوزیر پرداخت و در تحلیل گزارش دبیرکل دو مطلب و موضوع اساسی را تجزیه و تحلیل کرده و به انتقاد از آن پرداخت قسمت اول مربوط به گزارش (آموزش) و تربیت کادر در حزب بود و قسمت دوم درباره گزارش فعالیت سازمان جوانان. آقای دبیرکل در گزارش مبسوط خویش اشاره کرده بودند که حزب در شرایط کنونی دارای یک میلیون عضو میباشد و در بخش مربوط به گزارش آموزش و تربیت کادر فرموده بودند که تاکنون 150 نفر از اعضاء حزب کلاسهای آموزش را به پایان رسانیده و 350 نفر تحت تعلیم میباشند آقای ستوده در سخنرانی خویش گفت رقم یک میلیون نفر رقمی است عظیم و بزرگ و احزاب بزرگ و پرسابقه دنیا پس از دهها سال تلاش ممکن است قادر به متشکل ساختن چنین تعدادی شوند و قطعی است که در صورت تعلیم صحیح این یک میلیون نفر و تجهیز ایشان به ایدو ئولوژی ملی انقلاب ایران ما یک نیرویی بزرگ و غیرقابل شکست در اختیار داریم ولی برای یک حزب یک میلیون نفر تربیت 150 یا 500 کادر
رقمی است بسیار کوچک و ناچیز و باتوجه به اینکه در سالهای آینده فعالیت این یک میلیون نفر میتوانند میلیونها نفر دیگر را به طرف حزب جلب نمایند موضوع (تربیت کادر) اهمیت خاصی کسب مینماید و ما باید بدانیم که ارتجاع سیاه و سرخ مرتباً مواضع ایدئولوژیک خود را عوض میکنند و افراد حزبی بایستی از نظر تربیت اید ئولوژیک طوری تجهیز شوند که قادر به در هم شکستن ارتجاع در کلیه مواضع رنگارنگ ایدئولوژیک آن باشد و مسئولین حزب باید توجه داشته باشند که استقبال این یک میلیون نفر از حزب فقط به خاطر اعتماد و ایمان ایشان به رهبر انقلاب شاهنشاه آریامهر بوده است و تاییدات همیشگی شاهنشاه از حزب ایران نوین باعث روی آوردن این عده به حزب گردیده و در قبال این عده حزب وظیفهای سنگین برعهده دارد و این وظیفه همان تربیت ایدئولوژیک این گروه عظیم است. سپس در مورد فعالیت سازمان جوانان گفت و گزارش دبیرکل حاکی از یک فعالیت وسیع و قابل توجه است اما از لابهلای آن این ضعف به چشم میخورد که سازمان جوانان به تربیت اید ئولوژیک جوانان کمتر توجه کرده در صورتیکه در دنیای کنونی بایستی جوانان ما وسیله یک ایده ئولوژی ملی در قبال اید ئولوژی های مخرب مجهز شوند و ما باید از این طریق (سلامت و امنیت فکری و روحی) جوانان را تامین نماییم و این امنیت و سلامت فکری برای سازندگان ایران آینده اهمیت درجه اول را دارد و اضافه کرد متاسفانه حزب توجهی به سیکل دوم مدارس ننموده در صورتیکه باتوجه به تجربیات تلخ سالهای گذشته که ایده ئولوژی های مخرب ابتدا در سیکل دوم مدارس هجوم خود را آغاز میکردند باید نظارت و مراقبت بیشتری در بین دانشآموزان سیکل دوم از نظر نفوذ ایده ئولوژی های مخرب به عمل آید و بعداً راجع به گزارش دولت ضمن تایید اقدامات درخشان دولت حزبی گفت متاسفانه اکثر اقدامات عمرانی توجه شهرها و مراکز بخشها که دارای شهرداری است بوده و بطورکلی توجه بیشتری به عمران شهری شده تا روستایی و این مسئله باعث بر ایجاد فاصله بیشتری بین شهرها و روستاها میگردد و متاسفانه در سال جاری هم 12% از اعتبارات عمران روستایی کسر گردیده و این مسئله بخصوص از نظر روستاهای جنوب ایران که از همه چیز محرومند بسیار ناراحت کننده میباشد پیشنهاد نمود یا این
12% کسر نگردد یا دستور داده شود از سهمیه روستاهای شمال ایران که وضع بهتری دارند کاسته شود و بر اعتبارات عمرانی روستاهای جنوب اضافه گردد یا راهحل دیگری انتخاب و ارائه شود تا مانع از توقف برنامههای عمرانی روستایی بگردد.
این سخنرانی مورد توجه بیسابقه شرکتکنندگان در کنگره و جناب آقای نخستوزیر و دبیرکل و حتی نمایندگان خارجی قرار گرفت و در موقع سخنرانی اغلب آقای ستوده با کفزدنهای ممتد آقای نخستوزیر و جمعیت روبهرو میشد و در پایان سخنرانی در میان ابراز احساسات شدید شرکتکنندگان آقای نخستوزیر آقای ستوده را به (لژ) هیئت رئیسه احضار فرمودند و گفتند سخنرانی شما بسیار جالب بود و من خیلی خوشوقتم که در این نوع جلسات ما میتوانیم جوانهای با استعداد خود را بشناسیم و ضمن فشردن دست آقای ستوده در میان ابراز احساسات شدید شرکتکنندگان فرمودند دستور میدهم یک میلیون تومان برای عمران روستایی جنوب در اختیار شما گذاشته شود و شما با دکتر بهادری تماس بگیرید آقای خسروانی هم فرمودند با نهایت خوشوقتی ناچارم از طرز تفکر حزبی و اجتماعی شما تشکر کنم رئیس کنگره پشت میکروفون اعلام داشت که تنها سخنرانی که در مورد گزارش دبیرکل و دولت در این جلسه شد همین سخنرانی جالب بود و من به سهم خودم از ایشان متشکرم آقای ستوده در موقع عبور از جلو شرکتکنندگان و عزیمت به جایگاه خود مرتباً با احساسات گرم ایشان روبهرو بود و از اول کنگره تا به آخر هرگز چنین اتفاقی رخ نداد و هیچ سخنرانی اینطور مورد تشویق نخستوزیر و دبیرکل و همه شرکتکنندگان قرار نگرفت. اتفاقاً بعد از ظهر همان روز 200 نفر اعضای اصل و 50 نفر علیالبدل شورای مرکزی انتخاب شدند و آقای ستوده نیز در لیست 200 نفر اعضای اصلی شورای مرکزی انتخاب گردید. کمیسیون تغییر اساسنامه پیشنهاد تغییر موادی از اساسنامه را که مربوط به تعداد اعضای شورای مرکزی و تاسیس دفتر سیاسی و انتخابی شدن ارگانهای حزبی بود مطرح و از طرف شرکتکنندگان در کنگره به تصویب رسید و آقای خسروانی برای چهار سال دیگر به مقام دبیرکل انتخاب شدند و در روز چهارم پس از قرائت قطعنامه کنگره و مخابره تلگرافی به پیشگاه شاهنشاه آریامهر کار کنگره پایان یافت و عصر همان
روز اولین جلسه شورای مرکزی برای انتخاب هیئت رئیسه و انتخاب هیئت اجراییه تشکیل شد و آقای دکتر یگانه به عنوان رئیس شورای مرکزی و خانم تربیت2 و آقای شهرستانی3 رئیس کمیته خراسان به عنوان نایب رئیس و خانم رهرو4 و دکتر خسروی5 و یک نفر دیگر به عنوان منشی شورای مرکزی انتخاب گردیدند و سپس 40 نفر به عنوان اعضای اصلی و 10 نفر عضو علیالبدل هیئت اجراییه انتخاب گردیدند که اسامی این 40 نفر به ترتیب صورت پیوست (صورت اعضای شورای مرکزی) از ردیف یک تا چهل و یکمین نفر میباشند به استثنای آقای دکتر هادی هدایتی که به عضویت هیئت اجراییه انتخاب نشد. سخنرانیهای کلیه نمایندگان احزاب خارجیها بسیار جالب بود اما جالبترین آنها سخنرانی نماینده پارلمان و سفیر کبیر سابق کشور اردن هاشمی بود که به شکل بیسابقهای مورد استقبال شرکتکنندگان قرار گرفت و احساسات پرشوری نسبت به شاهنشاه آریامهر و اعلیحضرت ملک حسین در جلسه به وجود آورد.
ملاحظات:
نظریه منبع:
1- کنگره حزب ایران نوین که اولین کنگره این حزب بود با جلال و شکوه خاصی برگزار گردید از نظر تعداد افراد شرکتکننده و حضور تعداد کثیری از ناظرین و نمایندگان پارلمانها و احزاب خارجی و شرکت مداوم نخستوزیر و هیئت دولت اعضاء فراکسیون پارلمانی کنگرهای بود بینظیر و فکر میکنم از نظر فرم و وسعت و تشریفات در کشورهای خاورمیانه هم نمونهای تاکنون نداشته.
2- سخنان نخستوزیر بقدری مستدل و توام با جرات و ایمان بود که به شکلی عجیب همه شرکتکنندگان در کنگره را تحت تاثیر خود قرار گرفته بود و برای کسانی که نخستوزیر خود را از نزدیک نمیشناختند موشکافی و سرعت انتقال و وسعت معلومات و از همه بالاتر ایمان به شاهنشاه و رهبری خردمندانه ایشان و انقلاب شاه و ملت و نیروی لایزال مردم میهن ما باعث اعجاب گردیده بود و بارها من خودم از اطرافیانم شنیدم که میگفتند حالا فهمیدیم چرا شاه هویدا را مامور تشکیل کابینه کرده و تاکنون بر سر کار نگه داشته است نخست وزیر در طول جلسات سه مرتبه پشت تریبون قرار گرفت و هر بار در میان موجی از احساسات عمیق شرکتکنندگان نسبت به شاهنشاه و دولت حزبی سخنهای آتشین بیان داشت و بطور جدی میتوان گفت او کنگره را تحت تاثیر خود گرفته بود.
3- اعضای فراکسیون پارلمانی به جز تعداد معدودی از ایشان در جریان کار کنگره فعال نبودند و به نظر میرسید تنها به خاطر اینکه در دوره آینده هم وکیل شوند در جلسات شرکت میجستند و قیافه درخشان این گروه محسن خواجهنوری لیدر فراکسیون پارلمانی بود.
4- در بین قشر بالای نمایندگان شرکتکننده تهران موجی از رقابت پنهانی برای احراز مقامات حزبی به چشم میخورد.
5- به جز سخنان مفصلی که در پایان کار کنفرانس آقای دکتر کلالی نمود و گزارش دبیرکل و سخنرانی خود من هیچ یک از سخنرانان حزبی فکر نمیکردند و سخنان ایشان بیشتر جنبه چاپلوسی داشت و همانطوریکه در ضمن مطالب قبلی اشاره کردم فقر اید ئولوژیک و تربیت حزبی و یک نوع بیعلاقگی و تا حدودی بیایمانی نسبت به حزب که ناشی از عدم درک اید-ئولوژی و تربیت حزبی بود در بین شرکتکنندگان به چشم میخورد و بارها میشنیدم که اکثراً میگفتند بعد از پایان انتخابات آبها از آسیاب خواهد افتاد البته عدهای هم بطور محسوسی صاحب ایمان و علاقه بودند و این ایمان را در قیافه و رفتار و گفتار ایشان میشد درک کرد ولی البته تعدادشان نسبت به گروه بیایمانها کم بود.
6- به نظر میرسد که گردانندگان تشکیلات مرکزی به جز تعداد معدودی امثال آقایان دکتر کلالی و سبزواری و چندین نفر دیگر که اسامی آنها را نمیدانم به علت عدم سوابق حزبی قدرت سازماندهی و اداره حزبی بدین وضعیت را ندارند و واقعاً در آینده بایستی بطور جدی برای تربیت کادری سازماندهنده و با ایمان کوشش شود.
7- بطور کلی در حزب ایران نوین تمایلات فردی هنوز حاکم بر تمایلات حزبی است.
8- تا حدودی انتخابات قریبالوقوع بر کنگره حکومت میکند اکثراً افراد فراکسیون پارلمانی کوشش میکردند با پذیرایی از هیئت نمایندگیهای شهرستانها و کشیدن دستی بر سر و روی ایشان موقعیت خویش را تحکیم نمایند.
9- بدینوسیله صورت اسامی 1166 نفر شرکتکنندگان در کنگره در جزوهای چاپ شده است و به انضمام یک نسخه از اساسنامه جدید و صورت اسامی اعضای اصلی و علیالبدل شورای مرکزی جهت استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
پیشنهادات:
به عقیده من حزب بایستی اولاً در انتخاب کاندیداتورها خود را از لابهلای تمایلات فردی و وابستگیهای مربوط به آن خارج سازد و باتوجه به تمایلات مردم شهرستانها بهترین کاندیدا را معرفی نماید قطعاً این امر در تحکیم پایههای حزب اثر جدی خواهد داشت. ثانیاً حزب بایستی نسبت به تدوین و مشخص ساختن خطوط اساسی ایده ئولوژی خود کوشش جدی بکند و ضمن تدوین و اعلام این ایده ئولوژی در جزوات و نشریاتی سایر مکاتب سیاسی و اجتماعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با تطبیق آن با مقتضیات میهن ما بطلان آنها را ثابت نماید. ثالثاً بطور قطع بایستی تعدادی از عناصر حزبی بیایمان و فرصتطلب از صفوف حزب طرد شوند و از تجلی (بیایمانها) در حزب جلوگیری شود. رابعاً باید نسبت به کار سازمان جوانان و تربیت اید ئولوژی جوانان بخصوص دانشجویان و دانشآموزان سیکل دوم مدارس اقدام جدی شود و ایشان را عادت به انضباط حزبی و تفکر حزبی داد باید هدف پر کردن خلاء فکری جوانان باشد تا در آینده جایی برای نفوذ ایدئولوژیهای صادراتی باقی نماند در پایان ضمن تقدیم چهار قطعه عکس که مربوط به سخنرانی در کنگره در (لژ) هیئت رئیسه و مذاکره با آقای نخستوزیر است امیدوارم با موفقیت ممتازی که کسب کردهام در سایه راهنماییها و آموزشهای ارزنده گامهای جدیدی در کسب موقعیتهای بهتری بردارم و بتوانم در راه هدفها و معنویات شاهنشاه آریامهر به نحو شایستهتری اقدام کنم.
نظریه رهبر عملیات: به نظر میرسد صحیح باشد و چون اساسنامه و جزوه چاپی اسامی شرکتکنندگان در مرکز وجود دارد لذا فقط دو نسخه فتوکپی جلد و برگ اول اساسنامه و دو قطعه عکس جهت استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
بررسی گردید از نظر بخش 323 کمیته مجلس بهرهبرداری شد اصل در پرونده دکتر کلالی در پرونده خ - س
151
توضیحات سند:
1. فرخرو پارسای، فرزند فرخدین، در سال 1301 ﻫ ش در خانوادهای بهایی در تهران یا قم به دنیا آمد. پارسای تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی ادامه داد و سمتهایی از جمله: دبیر دبیرستانهای تهران، نمایندهی مجلس شورای ملی و معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش را عهده دار بود. در سند زندگینامه ساواکِ وی چنین آمده است: «نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب «ایران نوین» و کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی میباشد. مشارالیها زنی محتاط، ترسو، معرفی شده و همسر تیمسار شیرینسخن است.» از فعالان تشکیلات بهاییت گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیههای وابسته به رضا معرفت، ناصر هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشتهاست: «خانم دکتر پارسای، مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه دبیرستان رضاشاه کبیر سوءاستفاده نموده منتهی سعی میشود که سروصدای موضوع بلند نشود. لیکن در بخش دو فرهنگی، کلیه کارمندان از جریان باخبر شدهاند و معرفت گفتههای وی را تائید نموده است».
طبق گزارش دیگری از ساواک، مشارالیها بهایی بوده و به خاطر ترس از روحانیت و اوجگیری مخالفت با وی سعی داشته تا قضیه برملا نشود.
در یکی از گزارشهای ساواک در تاریخ 8 /9 /52 راجع به وی آمده است: «نامبرده بالا اظهار داشته وقتی خانم پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفر خارج از کشور برگشته، هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند، لذا راننده مذکور با مراجعه به رئیس گمرک چمدانها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده و مشارالیه در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه 11 آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک گواهینامه ششم ابتدایی با معدل 25 /13 به وی داده است.» ساواک تهران در گزارشهای بعدی مدرک تحصیلی نامبردهی فوق و وضعیت روحی و رفتاریاش را مورد بررسی و تائید قرار داده است. ضمناً جامعهی زنان ایرانی در نامهای به فرح، خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیها در مراسم جمعیت جامعهی زنان شدهاند. پارسای در دوران تصدی خود در وزارت فرهنگ، مروج فساد و بیدینی بود و به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام، مدارس اسلامی، خصوصاً مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار میداد. در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه، چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت کردند. وی عضو کلوپ روتاری ایران بود و پدرش اولین کسی بود که نخستین مجلهی اختصاصی زنان را نشر داد، پارسای نماینده دورهی 21 مجلس شورای ملی بود و پس از مدتی معاونت پارلمانی وزارت آموزش و پرورش در 2 /8 /47 به جای آقای هدایتی وزیر آموزش و پرورش شد و تا 10 /2 /53 در این پست باقی ماند. او قبل از وزارت مالک یک آموزشگاه دخترانه بود.
فرخرو پارسای در کارهای زیر مشارکت داشته و با سازمانها و مؤسسات و جمعیتهای متعددی همکاری میکرد: ایجاد و تأسیس انجمن بانوان فرهنگی، رئیس جمعیت زنان دانشگاهی ایران، رئیس سازمان همکاری جمعیتهای زنان، نایب رئیس هیأت مدیرهی شرکت تعاونی فرهنگیان، عضو شورای ورزشی بانوان و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی جمعیتهای زنان. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی در اردیبهشت 1359 به مرگ محکوم شد.
ر.ک: زنان دربار به روایت اسناد ساواک، فرخرو پارسای، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382
2. هاجر تربیت، فرزند حسینعلى در سال 1280 ﻫ ش در تبریز متولد شد. تحصیلاتش را تا اخذ دیپلم از کشور ترکیه پى گرفت و به زبانهاى فرانسه، انگلیسى و ترکى مسلط بود و به عربى و آلمانى آشنایى داشت. مدت 10 سال ریاست دبیرستان دوشیزگان تبریز را عهدهدار بود و تلاش زیادى در جهت کشف حجاب از خود نشان داد و چند سال هم ریاست دانشسراى مقدماتى دختران و ریاست دبیرستان رضا شاه کبیر را در اختیار داشت. پس از انتقال به وزارت کشور، به سمت مدیر کل اداره امور اجتماعى تعیین شد. وی از مؤسسین کانون بانوان ایران در سال 1314 ش بود. هاجر تربیت نماینده دورههاى 21 و 22 مجلس شوراى ملى از تبریز و عضو دوره ششم مجلس سنا از تهران نیز بود. وی پس از عضویت در حزب ایران نوین مدتى نیابت ریاست شوراى مرکزى حزب را در اختیار داشت و در 21 دى ماه 1352 درگذشت. تربیت چندین کتاب به فارسى ترجمه کرده و از محمدرضا پهلوى نشان تاجگذارى دریافت کرده است.
روزنامه نداى ایران نوین، شماره 706، 1346 ش ؛ روزنامه کیهان، شماره9157، 1352 دى ماه 1352 ش
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
3. محمد شهرستانی، فرزند سید هاشم در سال 1300 ﻫ ش در مشهد مقدس به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا لیسانس دانشسرایعالى در رشته فلسفه و علوم تربیتى ادامه داد و مشاغلى از جمله، رئیس فرهنگ و اوقاف کاشمر، رئیس فرهنگ خراسان، رئیس دانشسراى کشاورزى، مدیرکل آموزش و پرورش خراسان، نماینده دورههاى 22، 23 و 24 مجلس از حوزه مشهد، رئیس کمیته حزب ایران نوین در مشهد و... را بر عهده داشت. وی عضو جمعیت فراماسونرى لژ ژاندارک بود و به پاس خدماتش به رژیم پهلوى نشانهاى تاجگذارى، درجه دو علمى و سیاسى و نشان تربیت بدنى را دریافت کرد.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
4. فخرى رهرو، فرزند علىاکبر سال 1308 ﻫ ش در تهران متولد شد. وى فارغالتحصیل دانشسراى مقدماتى و لیسانس فلسفه و علوم تربیتى بود و تحصیلات خود را تا فوقلیسانس روانشناسى در دانشگاه لندن ادامه داد. در سوابق وى آمده است: «از تاریخ 15 /7 /1326 آموزگار دبستانهاى تهران، 18 /4 /1335 با توجه به اخذ مدرک لیسانس پایه آموزگارى وى به دبیرى تبدیل و به سمت دبیر دبیرستانهاى تهران منصوب شد، 26 /4 /1341 اشتغال در اداره کل مطالعات و برنامه، 29 /11 /42 رئیس آموزشگاه شبانهروزى تربیت معلم تهران، 7 /7 /1343 معاون اداره کل امور اجتماعى و رفاه معلم، 29 /2 /44 موقتا مسئولیت اداره کل امور اجتماعى و رفاه معلم به ایشان محول گردید، 27 /5 /44 معاون اداره کل آموزش و پرورش استان مرکز، 1 /12 /47 با حفظ سمت عضو پیگیرى نظرات سمینار تربیت بدنى آموزشگاههاى کشور، 2 /11 /47 رئیس اداره کل آموزش راهنمایى تحصیلى، 24 /12 /47 رئیس فدراسیون والیبال آموزشگاههاى کشور (ریاست افتخارى)، 17 /3 /49 عضو کمیته فنى تهیه مقدمات و تدوین مقررات امتحانات ورودى تربیت معلم دو ساله راهنمایى سراسر کشور، 30 /6 /49 مدیرکل دفتر آموزش راهنمایى تحصیلى به پیشنهاد فرخرو پارساى وزیر وقت آموزش و پرورش و موافقت شاه» طبق تحقیقات بعمل آمده توسط ساواک، فخرى رهرو از نظر صحت عمل و کاردانى متوسط، فاقد حسن شهرت و اهل رقص و پارتى و معاشرتهاى ناباب معرفی شده است که به همین دلیل با شوهرش متارکه کرده بود. از جمله فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى وى ریاست جمعیت زنان به رهبری فرخرو پارسا، عضو هیئت مدیره سازمان تربیتى تهران، عضو شوراى ورزشى آموزشگاههاى کشور، عضو کمیته ارزشیابى فیلمهاى آموزش، عضو مؤسس حزب ایران نوین، مسئول حوزه 85 حزبى، نائب رئیس شوراى بانوان حزب و عضویت در حزب رستاخیز بود.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
5. محمدمهدی خسروی کردستانی فرزند شکرالله در سال 1308 در سنندج به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا لیسانس حقوق و دکترای حقوق سیاسی از دانشگاه تهران و دوره آکادمی حقوق بینالمللی از هلند ادامه داد و مشاغلی از جمله: دبیر دبیرستان شرافت در بغداد، سرپرست مدارس ایرانی در عراق، مشاور سپاه دانش، نماینده مجلس شورای ملی و ... را عهدهدار بود. از حیث سیاسی ابتدا عضو سازمان کوهنوردی ابرمرد وابسته به حزب ملت ایران بوده و مدتی هم در جبهه ملی عضویت داشته، لیکن به سمت سیاست رژیم پهلوی و غرب تغییر جهت داده و به عضویت حزب ایران نوین در آمده و در مجلس در فراکسیون این حزب حضور داشته و با ساواک رابطه خوبی داشته و به پاس خدمت به رژیم پهلوی نشانهای درجه 3 همایون، درجه 2 کوشش و تاجگذاری نیز دریافت نموده است. ( اسناد ساواک)
منبع:
کتاب
عطاءالله خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 240






