تاریخ سند: 20 فروردین 1343
روز پنجشنبه جمعیت زیادی از اهل علم و غیر علم منزل آقای قمی اجتماع نموده بودند.
متن سند:
تاریخ:20 /1 /1343
موضوع: آقای قمی
روز پنجشنبه جمعیت زیادی از اهل علم و غیر علم منزل آقای قمی اجتماع نموده بودند. برای روضه اول وقت، یک نفر به نام شیخ احمد مسئلهگو ساکن کوی طلاب منبر رفت، مسئله گفت [و] مصیبت خواند، پایین آمد. ساعت هشت [و] ربع شیخ محمد روحانی معروف به کفشدار منبر رفت، قدری از آقای قمی و خمینی تعریف کرد، مذمّت1 از روحانیون که سکوت نموده بودند، دعا برای آقای خمینی و قمی و میلانی نمود. در ساعت نه ربع کم حاجی وثوق روضهخوان منبر رفت؛ تعریف زیادی از آقای قمی و خمینی نمود، مذمت2 زیادی از روحانیون که سکوت نمودهاند؛ اظهار نمود یک عده برای حبّ ریاست سکوت اختیار نموده، برای [اینکه] حبّ جاه و مادیّت خود مصون بماند به نام روحانی، ولی روحانینما هستند. نفرین برای دشمنان آقای قمی و دعا برای دوستان روحانیت نمود. در ساعت نه و نیم سید مهدی طباطبایی سیرجانی منبر رفت. قبل از اینکه سید مهدی مشغول صحبت شود یک نفر به نام شیخ محمد محدث تربتی از طرف اهالی تربتجام اظهار قدردانی از آقای قمی و تعریف از قیام و جنبش آقای قمی؛ بعد اظهار داشت یک عده از مردم تربتجام فقط برای زیارت حضرت آیتالله در این بیتالشرف حاضر شدهاند؛ دعا برای آقای خمینی و قمی نمود، حرفش را قطع کرد.
آقای سید مهدی طباطبایی مشغول حرف زدن شد؛ قضیه حضرت یوسف و عزیز مصر را نقل کرد و تهمت زدن حضرت یوسف به وسیله درباریان عزیز مصر گفته شد؛ بعد گفت [به] آیتالله که قیام برای حفظ شعائر مینمایند، تهمت میزنند3 که پول گرفته است. منبر خیلی داغی ازنظر عامه مردم رفت. در ظاهر حرفی که مخالف سیاست باشد نزد الا یک کلمه، ولی بهطور کنایه تمام حرفهایش مخالف سیاست و امنیت مملکت است. در ساعت یازده و ربع منبر را تمام کرد.
توضیحات سند:
1. در اصل: مضمت
2. در اصل: مضمت
3. در اصل: میزند
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 30