تاریخ سند: 8 آذر 1357
ملاقات و مذاکرات تیمسار ریاست ساواک با ژنرال «یوجین تای» (سفارت امریکا ـ تهران)
متن سند:
تیمسار ریاست ساواک : عقیده دارم که اگر دوستان توجه بیشتری به منافع ما
و به نفع خودشان داشته باشند یعنی به تهدید موجود به نحو عمیقتری نگاه کنند
مسائل و مشکلات زودتر حل و فصل خواهد شد.
مدتها پیش کمونیستهادر این
کشور زیربنای کار خود را آماده کردند یعنی با کار کردن روی جوانها بتدریج
تمام سازمانها را کم و بیش در اختیار خود در آوردند.
مثلاً دستگاههای تبلیغاتی
از قبیل مطبوعات ـ رادیو و تلویزیون و حتی وزارت فرهنگ و هنر را زیر نفوذ
خود گرفتند1.
هنگامیکه شاهنشاه تصمیم گرفتند نوع و فرم رژیم را عوض کنند
یعنی معظم له فقط سلطنت کنند نه حکومت و اصول قانون اساسی را به طور کامل
به مورد اجراء در آورند کمونیستها از این وضع به نفع خود کمال استفاده را کردند.
نارضائی در هر جامعه وجود دارد اما در جامعه ما رشد سریع برای تغییر جامعه از
یک جامعه عقب افتاده به یک جامعه پیشرو که ناشی از وجود پول زیاد بود باعث
مشکلاتی گردید.
به عنوان مثال به تعداد اتومبیلهائی که در حال حاضر در سطح
شهر در مقایسه با 15 سال پیش حرکت میکنند نگاه کنید یا به تعداد دانشجویان
که در 15 سال پیش 30 هزار نفر بود اکنون 300 هزار نفر میباشند و یا به تعداد
دانش آموزان که تعداد آنها هم اکنون بین 9 تا 10 میلیون نفر رسیده است.
کارخانجات در مقیاس وسیعی افزایش یافته اند.
تنها جائی که نفوذ عناصر چپ
با مشکلاتی مواجه شد ارتش بود که آن هم به علت وجود دیسیپلین نظامی است.
البته حکومتهای گذشته هم اشتباهاتی مرتکب شده اند که یکی از این اشتباهات
عدم توجه به عامل مذهب میباشد.
باید بگویم که از 35 میلیون جمعیت این
مملکت 30 میلیون نفر از نظر طرز فکر مذهبی فناتیک هستند و تلاش
کمونیستها در جهت جدائی حکومت از مذهبیون مردم را بدبین نمود.
فضای باز
سیاسی نیز به مخالفان کمک کرد و دولت از چند طرف دچار حملات تبلیغاتی
گردید.
روشنفکران و گروههای ملی با استفاده از فضای باز سیاسی اداره امور
مذهبیون را در دست گرفتند و در نتیجه دو گروه مذهبی در مملکت ایجاد گردید.
اول گروه طرفدار رژیم اما ناراضی و دوم گروه مخالف رژیم و باز هم ناراضی
کمونیستها از این نارضایتی کمال بهره برداری را کردند و دسته دوم را تقویت
کردند.
این کمونیستها بودند که از قشریون مذهبی برای بی نظمی استفاده کردند و
گروههای سنتی تروریست هم از این فرصت استفاده نمودند.
اما مذهبیون موافق
رژیم یعنی گروه اول سکوت کردند و علت آن این بوده و هست که مرعوب
خمینی و طرفداران او هستند مثلاً رهبران طرفدار رژیم همگی مقیم قم هستند
اما کمونیستها در لباس آخوندها دست به یک سلسله عملیات ایذائی علیه این
رهبران زدند به طوری که آنها برای ایمنی جان خود از ما کمک خواستند.
فقط 5
یا 10 درصد مردم فعال مملکت تهدیدی برای رژیم بوجود می آورند و 95 درصد
دیگر سالم دیگر هستند اما همین 5 یا10 درصد وسیله کمونیستها سازمان
یافته اند.
کمونیستها در سازمانهای حساس مملکت مثل نفت ـ آب و تلفن و غیره نفوذ
کرده اند و مذهبیون را سپر خود ساخته اند.
نیروهای انتظامی مانند پلیس و ارتش
به درگیری شهری آشنائی ندارند و به علت این بی تجربگی تعدادی کشته شده اند
و این خواسته قشریون مذهبی به رهبری خمینی می باشد چون کمونیستها و
طرفداران خمینی اعلام کرده اند می کشیم و کشته خواهیم شد تا حکومت
سرنگون شود.
با این ترتیب هرگونه عکس العمل شدید دولت باعث کشته شدند
تعداد بیشتری از مذهبیون خواهد شد چون کمونیستها از این عده به عنوان سپر
استفاده میکنند از طرف دیگر شاهنشاه روی فرمایشات قبلی خود در زمینه
فضای باز سیاسی و قانون اساسی باقی مانده اند و از اینرو سازمانهای امنیتی و
پلیس فقط موقعی وارد عمل می شوند که واقعا مورد حمله قرار گیرند ارتش
کاملاً وفادار است اما سربازان وظیفه ای که در آینده به ارتش ملحق می شوند و
تحت تأثیر تبلیغات چپ افراطی قرار دارند معلوم نیست چه حالتی را به وجود
بیاورند به نظر شخص من باید روحانیون طرفدار رژیم که اکثریت را تشکیل
می دهند را تقویت شوند.
موضوع ساکت کردن خمینی خیلی اهمیت دارد بعلاوه
اکثریت مردم به بخش فارسی بی.
بی.
سی گوش می کنند و بی.
سی.
هم سخنگوی
نیات خمینی شده است تمام دستورات مربوط به اعتصابات و تظاهرات از طریق
بی.
بی.
سی پخش می شود واگر این بی.
بی.
سی این حرفها را نزند بسیاری از
گرفتاریها تمام می شود.
اعتقاد دارم که اگر قشریون مذهبی که گروههای عقب
افتاده ای هستند و توانائی اداره کردن خود را نیز ندارند و از نظر بینش علمی
مشابه کشیشهای قرن پانزدهم اروپا می باشند مورد بهره برداری کامل کمونیستها
قرار گیرند تمام
زحماتی که طی ربع قرن اخیر در ایران متحمل شده ایم به هدر خواهد رفت
اعلیحضرت مایلند که دموکراسی واقعی در کشور برقرار شود به اشتباهات خود
نیز در گذشت وقوف کامل دارند.
و از اینرو می خواهند یک دولت ملی در مملکت
ایجاد شود ولی گروههای ملی با توجه به رویه خمینی نمی توانند حکومتی
تشکیل دهند.
من با آقای دکتر سنجابی ملاقات داشتم ایشان می گفت اگر
می توانستیم در مقابل خمینی مقاومت کنیم زحمات 25 ساله ما برای استقرار
یک حکومت ملی و دموکراتیک به نتیجه می رسید.
آقای دکتر سنجابی اضافه
کرد امیدوارم حکومت نظامی بتواند امنیت را در مملکت مستقر کند تا بعدا ما
بتوانیم روی کار بیاییم.
ژنرال تای : تصویر بسیار روشنی از اوضاع ترسیم فرمودید.
سال قبل که تهران
بودم هیچ نشانه ای از ناآرامی مشهود نبود.
اما باید به حوادث افغانستان ـ
پاکستان ـ شاخ افریقا و نیز دوری نسبی عراق از شوروی و نزدیکی نسبی این
کشور با ایران و سوریه توجه داشت.
شکست شوروی از تشکیل کنفرانس ژنو این کشور را نگران کرده است.
موضوع
ضد امریکائی بودن مسکو امر تازه ای نیست و شورویها حتما از احساسات ضد
خارجی در ایران بهره برداری می کنند.
بعلاوه در عصر جدید بارها ائتلاف
مارکسیستها و پیروان مذهب مختلف را بچشم خود دیده ایم.
تصور می کنم
شوروی هم مثل امریکا نگران اوضاع ـ ایران است.
البته شوروی مایل به نفوذ در
ایران است ولی به نظر من نمی خواهد رژیم شاهنشاه را سرنگون کند.
متأسفانه
تعداد زیادی از اعضای حزب غیرقانونی توده در خارج از ایران هستند حتی در
امریکا هم فعالیت دارند.
به نظر من رئیس جمهور فرانسه به آسانی می تواند خمینی را ساکت کند بخصوص که شما با فرانسویها
مناسبات ویژه ایی دارید.
نمی دانم از فعالیتهای نهضت طرفداران «لوتر» که روش کار آنها همان تکنیک
مارکسیستها است اطلاع دارید.
همانطور که قبلاً گفتم همکاری و همفکری ـ مارکسیزم و مذهب مطلب تازه ای نیست.
سیستم تماس اینها
با یکدیگر از طریق سیستمی که معروف به سلول می باشد انجام می گیرد یعنی مثلاً از یک گروه 3 نفری فقط
یک نفر با گروه بالاتر تماس می گیرد.
شایعاتی در مورد درگیری کشورهای غربی در وقایع اخیر وجود داشته اما باید بگویم که مثلاً سازمان سیا
اگر کمکی به شما نکرده علیه شما هم کاری انجام نداده است.
کلیه مقامات امریکائی و جامعه امریکا از
ارتش شاهنشاهی ایران تحت فرماندهی عالی شاهنشاه حمایت می کنند.
نمی خواهیم حوادث افغانستان
باز تکرار شود.
گزارش شما را در مورد افغانستان که در آخرین به آمریکا تسلیم نمودید و حوادث افغانستان را پیش بینی
کرده بودید هنوز بیاد دارم این گزارش را دستور دادم تکثیر کنند و در میان رده های مختلف توزیع نمایند.
بدبختانه جوانها در دانشگاههای امریکا نیز حرفهای خطرناکی یاد می گیرند اما جوان امریکائی متعاقبا به
میان یک خانواده محافظه کار بر می گردد و آنچه را که فراگرفته فراموش می کند ولی جوان ایرانی اینطور
نیست.
تیمسار ریاست ساواک: فرمودید که تصور نمی کنید شورویها علاقمند به عوض کردن رژیم ایران باشند.
من اعتقاد دارم که دولتهای گذشته ایران کمتر روی جوانها سرمایه گذاری کرده اند و از این عامل مهم غافل
بودند و از اینرو اندیشه کمونیستی در میان جوانها رسوخ پیدا کرد.
میدانید که شورویها بمناسبات ما با
غرب روی خوشی نشان نمی دهند.
آخرین تهدید رسمی آنها در مورد مسافرت رهبر چین به ایران بود که یکی از دیپلماتهای آنها در این باره
گفته بود ما اجازه نمی دهیم این جوجه امریکائی ها پای چین را در خلیج فارس باز کنند و از اینرو بزودی
عکس العمل نشان خواهیم داد.
این یک تهدید علنی بود و امروز عملاً احساس می کنیم که شوروی به
حرف خود عمل کرده جوانهای ما به بی نظمی و اغتشاش و اعتصابات بیشتر توسط کمونیستها تشویق
می شوند و چون مذهبیون و کمونیستها با هم مخلوط شده اند از اینرو دست ما بسته است.
سفیر امریکا: من نمی دانم چرا فرانسه و یا مراکش کاری برای شما انجام نمی دهند.
چندی پیش با یکی از
رهبران یهودی فرانسه در این باره مذاکره می کردم و او عقیده داشت که اگر فرانسویها بخواهند می توانند
خمینی را خاموش کنند.
از وجود سه نفر ایرانی الاصل که گویا یک یا دو نفر از این افراد معرفی شوند.
تبعه
امریکا باشند در اطراف خمینی اطلاع دارم.
اینها تحریکات زیادی می کنند و من شخصا با یکی از آنها چند
سال پیش به خاطر قضیه ویتنام درگیری داشتم ولی تعجبم از این است که چطور فرانسویها جلوی اینها را
نمی گیرند.
از حضور تیمسار ریاست ساواک کسب اجازه شد این قبیل مذاکرات ایشان با مقامات خارجی بمنظور ارشاد و ایجاد هم آهنگی
در رده هائی از ساواک که با این قبیل مسائل سر و کار دارند در اختیار آنان گذارد بخش دوم هم مطالعه نمایند، تصویب فرمودند،
بنابراین، این صورت جلسه مذاکرات برای مدیران کل ادارات دوم ـ هفتم ـ سوم ـ هشتم ارسال و تاکید شود در بایگانی
مخصوص نگاهداری نمایند.
13 /9
توضیحات سند:
1ـ یکی از عوامل مهم و مؤثر
تصمیم گیری شاه، هراس شدید
وی از کمونیسم و تهدید
احتمالی از جماهیر اتحاد
شوروی (سابق) بود.
وی با
جدی گرفتن آسیب پذیری
قدرت خود از ناحیه همسایه
شمالی هر نوع بحران و نا امنی
داخلی را به شوروی سابق یا
وابستگان داخلی آنان منتسب
می کرد.
به گونه ای که حتی
جنبشهای دینی و اسلام خواهانه
ـ که ماهیتا تعارض تؤمان با
غرب و شرق داشتند را نیز به
روسها و کمونیستها نسبت داده
و از اتحاد ارتجاع سیاه یعنی
نیروهای مذهبی با ارتجاع سرخ
یعنی کمونیستها سخن می گفت.
اما این تهدید چنانچه اسناد
موجود از جمله همین سند نشان
می دهد اساسا توسط
دستگاههای سیاسی، اطلاعاتی،
و تبلیغاتی غربی به خصوص
آمریکا در ذهن دولتمردان رژیم
پهلوی شکل گرفته بود تا هر چه
بیشتر آنان را به سمت وابستگی
به غرب سوق دهد.
برای مطالعه
بیشتر بنگرید به کتاب بررسی و
تحلیل از نهضت امام خمینی
نوشته سید حمید روحانی
(زیارتی) و نیز کتاب سیاست
خارجی آمریکا و شاه نوشته
مارک.
جی گازیورسکی
منبع:
کتاب
جبهه ملی به روایت اسناد ساواک صفحه 294