صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مجلس ختم حاج میرزا عبداله مسیح [سعید] تهرانی معروف به چهل‌ستونی پیرو: 140265/20 ﻫ‍ 12 ـ 25/10/50

تاریخ سند: 28 دی 1350


موضوع: مجلس ختم حاج میرزا عبداله مسیح [سعید] تهرانی معروف به چهل‌ستونی پیرو: 140265/20 ﻫ‍ 12 ـ 25/10/50


متن سند:

به: 312 شماره: 140310 /20ه‍ 12 از: 20ه‍ 12 از ساعت 0800 الی 1100 روز 25 /10 /50 مجلس ترحیم نامبرده بالا در مسجد جامع تهران برقرار بود و عده کثیری، از علما، معممین، تجار و طبقات مختلف مردم شرکت داشتند، پس از تلاوت قرآن شیخ محمدتقی فلسفی با نوکرش که ضبط صوتی برای ضبط سخنرانی فلسفی همراه داشت به مسجد جامع وارد [شد] و نامبرده در ساعت 1010 به منبر رفت ابتدا راجع به قانون صحبت کرد و گفت عده‌ای به قانون عمل می‌کنند ولی به آن مؤمن نیستند و عده‌ای هم به آن عمل می‌کنند و مؤمن می‌باشند مثلاً در آمریکا یک نفر که برای ملک مالیات می‌دهد به قانون‌گذار فحش می‌دهد و لعنت می‌فرستد و مالیاتش را هم می‌پردازد اما کسی که ذکوۀ [زکوۀ] مالش را می‌دهد به خدا و پیغمبر و قانون‌گذار[گزار] اسلام معتقد بوده و با ایمان خودش پرداخت می‌نماید.
سپس گفت دو جمله می‌خواهم بگویم: اول، توجه داشته باشید و در این مورد به مجله‌هایی که عکس زن‌های لخت را چاپ می‌کنند حمله کرد و اظهار نمود بی‌عفتی و بی‌ناموسی و بی‌شرفی را این مجلات در مملکت رواج می‌دهند و جوانی عکسی را به منزل من آورد که بسیار زننده بود.
دوم راجع به سن دختران در موقع ازدواج صحبت نمود و گفت چند زن پیر و از کار افتاده به‌عنوان حزب زنان مطالب نادرستی را مطرح می‌کنند مثلاً راجع به کمی سن ازدواج دختران نظریه می‌دهند و در مورد میزان سن آنان که کمتر از 14 سال یا بیشتر باشد نظریه می‌دهند در نتیجه طلاق در مملکت زیاد شده و مردان با دیدن پیکر زن‌های لخت از زنان خود متنفر می‌شوند.
نامبرده اضافه کرد: من اسمی از مجتهدین نجف و قم و مشهد نمی‌برم و علت آن نیست که توجهی ندارم بلکه می‌ترسم نام فردی را ببرم به دیگری جسارت شود من به همه آن‌ها علاقه‌مند هستم و اگر نام بعضی از حاضرین را می‌برم برای حضورشان در این مجلس است.
مشارالیه ضمن صحبت گفت: پروفسور جمشید اعلم در مجلس سنا مطلبی را عنوان کرده و من نمی‌خواهم منبر و مسجد را با آن حرف‌ها آلوده کنم چون که مجلس سنا آلوده است او نسبت به یک مرجع عالی‌قدر شیعه یعنی حضرت آیت‌الله العظمی خمینی نسبت داده که در این موقع صدای صلوات در مسجد بلند شد.
فلسفی گفت: شما هنوز از رویه عراق بهره‌برداری می‌کنید.
حاصل را بردارید و بعد شروع بنمایید در حالی که من می‌دانم شرطه‌‌های دولت عراق طلاب را نزده‌اند بر فرض زده باشند بد کرده‌اند اما ما که می‌زنیم کار خوبی انجام داده‌ایم و اضافه کرد من با رئیس سنا آقای شریف‌امامی1 راجع به این موضوع صحبت کرده‌ام و گفتم که معظم له (خمینی) در بین روحانیت، تجار، اداری و سایر طبقات علاقه‌مند دارد و به رساله او عمل می‌کنند چرا چنین جسارتی کردید و دیگری هم تأیید کرد و خشم مردم برافروخته شده و آقایان قم درس را تعطیل کرده و طلاب تظاهراتی نموده‌اند و آن‌ها را با باتون زده‌اند؟2 یعنی چه؟ شما می‌خواستید بگویید اشتباه شده بعداً تلافی می‌کنیم و فرماندار قم را نزد آقایان برود و بگویید اشتباه شده شما اشتباه پروفسور جمشید اعلم را با حوزه معاوضه کنید.
خمینی خدمت می‌کند، معظم‌له تلگرافی از نجف به بغداد مخابره کرده است که 25 دینار هزینه آن شده و شرح بزرگی بوده و چند نفر که مورد اعتماد من هستند می‌گفتند وقتی نماینده بعثی‌ها جواب تلگراف را نزد ایشان می‌برد او آن را رد می‌کند و می‌گوید تا به حال من از طرف دولت ایران تبعید بودم حالا اگر اجازه ندهند به لبنان بروم در منزلم را به روی خود می‌بندم و به دنیا اعلان می‌کنم و می‌گویم زندانی هستم زیرا اگر حوزه‌ای نباشد من دیگر چه کار خواهم کرد.
نظریه شنبه: فلسفی حدود دوازده سال بود که از نظر افتاده بود ولی با سخنرانی اخیرش در مسجد سیدعزیزالله که نوار آن از رادیو و تلویزیون پخش شد یعنی به طور ناخواسته دولت او را مجدداً به مردم معرفی کرد و حالا او دارد از موقعیت کنونی به نفع خود بهره‌برداری می‌کند و حتی احتمال دارد که نوار سخنرانیش را برای خوش‌آیند خمینی به عراق بفرستد.
نظریه یکشنبه: نظری ندارد.
سپاهی نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
پاد نظریه پنجشنبه: چنانچه در مورد عدم تکرار این قبیل سخنرانی‌ها از ناحیه‌ آقای فلسفی و سایر روحانیون تذکراتی داده نشده و اقداماتی انجام نگیرد طرفداران‌ آقای خمینی پر و بال گرفته از این مستمسک‌ها بهره‌برداری‌های مثبتی خواهند نمود.
اسدی

توضیحات سند:

1.
جعفر شریف‌امامی: فرزند حاج محمدحسین نظام‌الاسلام‌، در 27 خرداد 1291 ش در تهران متولد شد.
پدر او، از روحانیون تهران در دوران متأخر قاجاریه بود که از ناصرالدین شاه لقب «معتمدالشریعه» و از مظفرالدین‌شاه لقب «نظام‌الاسلام‌« دریافت داشت‌.
جعفر شریف‌امامی تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به سوئد و آلمان رفت و در این کشور آخرین مدرک تحصیلی خود را در رشته برق کسب نمود.
او در ایران‌، در راه‌آهن دولتی شاغل بود و به معاونت این سازمان و در سال 1324 به مدیرعاملی بنگاه آبیاری رسید.
در تیر و اسفند 1329 در دولت رزم‌آرا به وزارت راه منصوب شد.
جعفر شریف‌امامی در دولت سپهبد فضل‌الله زاهدی مدیریت عامل سازمان برنامه را به دست گرفت و در سال 1333 به سناتوری تهران انتخاب شد.
شریف‌امامی در دولت دکتر منوچهر اقبال وزیر صنایع و معادن شد و در شهریور 1339به نخست‌وزیری رسید.
دولت شریف‌امامی ثمرۀ یک دوره تنشهای جدّی در روابط ایران و آمریکا بود.
تشدید فعالیت جناح‌های وابسته به حزب دمکرات‌ آمریکا در ایران به اعتصاب معلمین و شهادت دکتر ابوالحسن خانعلی و سرانجام سقوط دولت شریف امامی‌، در اردیبهشت 1340 انجامید.
او در سال 1342 مقام شامخ ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و تا آستانه انقلاب اسلامی ایران‌، به مدت 15 سال‌، در این سمت بود.
جعفر شریف‌امامی در مرداد 1346 به ریاست مجلس مؤسسان سوم رسید که وظیفه داشت نیابت سلطنت فرح پهلوی را تسجیل کند.
با آغاز امواج انقلاب اسلامی ایران‌، محمدرضا پهلوی در یکی از واپسین تلاشهای خود به فراماسونری و استاد اعظم آن‌، جعفر شریف‌امامی متوسل شد و وی را در نقش دیرینش‌، به عنوان محور تفاهم و آشتی‌ در ایران به صدارت رسانید.
باید افزود که برخلاف تصور شاه‌، هر چند شریف‌امامی طی دوران «شیخوخیت‌» خود، به عنوان سمبل «آشتی‌» و «تفاهم‌» کانونهای قدرت بیگانه وجهه‌ای اندوخته بود و لذا می‌توانست نمادی از «آشتی بین‌المللی‌» به شمار رود، ولی او هیچ گاه نتوانست در سطح مردم به عنوان یک چهرۀ «وجیه الملّه‌» مطرح شود.
جعفر شریف‌امامی در تاریخ 14 /8 /1357 از صدارت استعفا داد و جای خود را به دولت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری سپرد.
او ثروت زیادی در دوران حیات خویش اندوخت و احمد شیبانی از نزدیکانش به فردوست اطلاع داده بود که هنگام خروج از ایران زمان انقلاب 17 میلیون دلار به حساب خود در خارج ریخته بود.
شریف امامی از مهره‌های واسط و محلل به شمار می‌رفت که در شرایط بحرانی از او استفاده می‌شد.
یکبار پس از علاء و قبل از امینی و در سال 1349 و بار دیگر در اواخر عمر رژیم در سال 57 به سمت نخست وزیری رسید که نهایتاً با وقوع حادثه 17 شهریور در زمان صدارت وی‌، او نیز از صحنه کنار رفت‌.
وی‌ از دوران جوانی عضو تشکیلات ماسونی بود و در تشکیلات ماسونی‌، به استاد اعظمی رسید و از چهره‌های وابسته به سیاست غرب بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌، به انگلیس پناهنده شد و در سال 1378، در آمریکا درگذشت‌.
(ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین فردوست، جلد دوم، صفحه 399 تا 422، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی‌) 2.
اعتراض به سخنان دو تن از نمایندگان سنا در قم: ناراحتی حوزۀ علمیۀ قم از سخنان سناتورهای مجلس سنا به یک اعتراض عمومی در آن شهر مبدل شد.
مجلس ختمی از طرف آیت‌الله گلپایگانی در تاریخ 23 /10 /50 به مناسبت فوت آیت‌الله چهل‌ستونی در مسجد اعظم قم برگزار شد.
سخنران این مجلس که حجت‌الاسلام آل طه بود، ضمن تجلیل از رهبران روحانی خصوصاً آیت‌الله العظمی خمینی، در مقام جواب‌گویی به سخنان اهانت‌آمیز نمایندگان سنا برآمد.
(هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، غلامرضا کرباسچی، جلد اول، صفحه 497، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال1371)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 334


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.