تاریخ سند: 13 آذر 1341
گزارش بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک
متن سند:
محترماً معروض میدارد از ساعت 19 روز 13 /9 /41 آقای فلسفی در مسجد ارک به منبر رفت و پس از تلاوت و تفسیر آیهای از قرآن مجید و ذکر مقدمه مختصر اظهار داشت دیروز به علت گرفتاری زیاد و مریضی شدید نتوانستم در مسجد حاضر شوم و امروز هم وضع بدنم خیلی بد است بنا به اصرار آقای حاج محمود که این مجلس را برگزار نموده است مجبور شدم حضور به هم رسانم و میخواهم عرایضم را خلاصه نمایم.
میخواهم درباره دین صحبت نمایم میدانید دین مال خداست، دین مال پیغمبر است ولی من میگویم دین مال ملت است و باید در حفظ آن بکوشد و نگذارد که کسی دست تجاوز به سوی آن دراز نماید کما اینکه این اجتماع پرشور و هیجان اخیر این موضوع را ثابت نمود که دین مال همه است و همه مسلمانان چه در ایران و چه در خارج، از جمله عراق دست اتحاد و برادری به هم داده و همه با هم زحمت کشیدند آیا علماء برای این منظور پول خرج کردند آیا به مردم رشوه دادند خیر.
بلکه کلیه طبقات با خرج شخصی خود اعلامیه چاپ کردند، خرج کاغذ دادند، خرج ماشین دادند سیمکشی کردند، بلندگو کشیدند با وضع خفقان زیاد این اعلامیهها را به دست مردم مسلمان و علماء و روحانیون و هیئت حاکمه رساندند و بالاخره ملاحظه فرمودید در اثر اتحاد و یگانگی چگونه خواسته خود را عملی ساختند من تنها به این منظور آمدهام تا به شما بگویم بعد از این مواظب باشید و نگذارید کسی به حریم اسلام و حقوق شما تجاوز نماید و فوراً دست او را قطع کنید ای مردم مسلمان متحد باشید.
دست برادری به هم بدهید و بدانید که هر مشکلی هر قدر هم سخت و دشوار باشد در اثر نیروی عظیم و یگانگی شما چون خرده آجر و چوب از بین رفته و له خواهد شد و این را بدانید هیچوقت بدون زحمت و رنج انسان موفق نمیشود، باری باید برای رسیدن به مقصود زحمت کشید.
به زندان رفت و حتی کشته داد تا سرفراز و آزاده زندگی کرد میخواهم در این مورد مثالی بزنم چند سال پیش در دبیرستان دارالفنون به دانشجویان صحبت میکردم و در مقدمه به این دو موضوع زمین و طفل شیر [خوار] اشاره نمودم باری همه میدانید که زندگی ما از زمین است و هستی ما از زمین تأمین میشود.
ولی آیا دیدهاید که زمین دهان باز کرده و بگوید آهای بیا و این صد خروار گندم را ببر و بخور البته که نه ولی این کشاورز است که در اثر شکافتن سینه زمین توسط تراکتور و بیل و رساندن آب چندین من گندم به عنوان مأمور در سینه زمین قرار میدهد و این مأمورین (گندمها) پس از فعالیتهای زیادی از زمین بیرون آمده بالاخره پس از چندین ماه مأموریت خود را تمام کرده و نتیجه مطلوب را به کشاورز میدهند و کشاورز چندین برابر از زمین گندم میگیرد و آن وقت است که زمین دستور میدهد که زود باش گندمهای مرا به من بده و یا اینکه شما طفل شیرخواری را در نظر بگیرید که برای تغذیه خود به پستان مادر مک میزند و آنقدر میمکد تا شکمش سیر شود و اگر چنانچه مادر بخواهد شیر ندهد بالاخره پستان را گاز میگیرد و با زور از مادر شیر میخواهد حال اگر این بچه در یک گوشهای افتاده و شب و روز دهان خود را بیهوده باز نماید و گریه و زاری نماید آیا خواهد توانست شکمش را سیر نموده و به آرزوی خود برسد پس از این دو مثال نتیجه میشود که مردم نخوابید چشمهایتان را باز کنید و نگذارید حقتان پایمال شود نگذارید به حریم پیغمبر اسلام تجاوز شود، باری در این مملکت 15 میلیون نفر مسلمان است اینها همه برادرند برای روز مبادا از جریان گذشته درس بگیرید؟ چنانکه گفتم حادثه اخیر برای ما ثابت کرد که هیچ نیرو و قدرتی نمیتواند در مقابل شما از کارگر گرفته تا بازاری، دانشگاهی، کارمند ایستادگی نماید باری من دنبال حرف آن روز باز هم میگویم مردم نمیدانید برای لغو این تصویبنامه غیر قانونی چقدر زحمت کشیدیم باری این مریضی من بیشتر در اثر فعالیت در این چند روزه بوده البته دکترها میگویند به منبر نروم من هم میدانم که به منبر نروم و میدانم که روی منبر نمیتوانم به مردم نگاه کنم و حقایق را برایشان تشریح نکنم باری هر چه گفته باشم از این مملکت کم گفتهام و وقت ندارم انشاءالله اگر عمر داشتم در آتیه برایتان روشن خواهم کرد ولی این را میگویم که بدانید در این مملکت دستجات زیادی هستند که میخواهند اسلام را از بین ببرند این بهائیهای بیدین و پست را نگذارید بیش از این به مقدسات پیغمبر و اسلام توهین نمایند این سینماها این کافهها و تآترها و صدای زنان هر جایی و این همه فحشاء و فسق و فجور، دزدی، غارت چپاول اموال مردم، معتاد کردن جوانان به هروئین و سایر مواد مخدره و صدها چیز دیگر همه و همه میخواهند اسلام را از بین ببرند شما بهتر میدانید که در ماه محرم که مملکت غرق در ماتم و عزا است چه کثافتکاریهایی در کنار دریای مازندران انجام میگیرد باری بعضیها با نوشتن مقالههایی به آیین اسلام حمله میکنند من در روزنامهای خواندم که به دولت گفته بود چرا در مقابل علماء و روحانیون و ملت ایستادگی نکرد باری من به صاحب و مدیر آن تذکر میدهم کاری نکند که خشم ملت مسلمان دوباره برانگیخته شود همچنین به من اطلاع دادهاند که در این جریانات اخیر روزنامههای ندای حق در تهران و مکتب توحید در قم توقیف شدهاند ولی آقایان مأمورین بروید و به دولت تذکر بدهید که دست از این کارهای بچهگانه و ننگین بردارد دیگر لزومی به توقیف روزنامههای فوق نیست هر چه زودتر آنها را آزاد کنید ضمناً از دولت صراحتاً میخواهیم که نگذارد مقالات بر خلاف دین و شرع مقدس اسلام در روزنامه درج شود همه میدانید که دولت نوکر ملت است و وظیفه او اینست که از مردم و ملت فرمانبرداری نماید و هر چه ملت خواست آن را اجرا نماید باری دنباله عرایض آن روزی خود باز میگویم که موضوع انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی دیگر تمام شد ولی فلسفی میگوید که ای مردم نگذارید حکومت دیکتاتوری در مملکت برقرار شود نگذارید بیش از این از قوانین و دستورات شرع اسلام سرپیچی نموده و به پیغمبر توهین شود نگذارید بیش از این مجالس شواری ملی و سنا تعطیل شوند و حقوق شما ملت مسلمان پایمال شود نگذارید در این مملکت مسلمان این همه جنایات و بادهگساری و میخواری و فحشاء رواج پیدا کند ای مردم متحد شوید باز هم میگویم در موقع انتخابات نمایندگان حقیقی خود را انتخاب نمایید اشخاص دلخواه خود را انتخاب کنید در این راه تا میتوانید سعی و کوشش نمایید و ما هم شما را یاری خواهیم کرد شب نزد صندوقها بخوابید تا مثل گذشته نمایندگان سفارشی قلابی و دست نشانده به مجلس راه نیابند و این را هم به شما میگویم که اگر کمی پشتکار و اراده داشته باشید همه در مقابل شما خورد خواهند شد و قول میدهم اگر نصف یا ثلث و حتی اگر 4 /1 نمایندههای حقیقی را به مجلس فرستادید آن وقت با کمال راحتی خواهید توانست به آرزوی خود برسید و خواستههای خود را عملی سازید.
با نمایندگان قبلاً شرط ببندید تا بعد از انتخاب شدن درباره حقوق شما و در راه پیغمبر و دین کوشش نمایند حتی اگر در مجلس قانونی برخلاف شرع اسلام گذراندند و این 4 /1 نمایندگان حقیقی اعتراض نمودند و مردم هم با ارسال تلگرافات پی در پی خواهند توانست دشمنان را خورد نمایند و شکست بدهند شما میدانید در ابتدای دوران مشروطیت چطوری از بین اصناف، علماء روحانیون و کلیه طبقات مختلف مردم نمایندگان انتخاب گردیدند و همچنین وضع نمایندههای این مجالس سفارشی اخیر را نیز مشاهده نمودید پس از این موضوع درس بگیرید.
و به حقیقت موضوع پی ببرید و نگذارید بیدینها در مجلس راه یابند و شما را از هستی ساقط نمایند در خاتمه اظهار داشت وجود من خیلی ضعیف شده و فشارم خیلی پایین آمده است و بنا به دستور اطباء باید چند روزی به منبر نروم و من هم تصمیم دارم چند شب به اینجا نیایم و این مجلس همچنان برقرار است و آقای محدثزاده واعظ اینجا خواهند بود آقای فلسفی ساعت 4 /1 20 منبر را ترک گفت و مردم با ختم صلواتهای پی در پی مسجد را ترک گفتند جمعیت در صحن مسجد و شبستان پر بود.
مختار سعیدی
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 64