صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

آهنگ کوروش کبیر قرار است وسیله یک دسته شصت نفری از هنرمندان یهود در تهران اجراء شود.

آهنگ کوروش کبیر قرار است وسیله یک دسته شصت نفری از هنرمندان یهود در تهران اجراء شود.


متن سند:

آهنگ کوروش کبیر
قرار است وسیله یک دسته شصت نفری از هنرمندان یهود در تهران اجراء شود.
قطعه کوروش کبیر که از افسانه‌های ملی ایران اقتباس شده است برای اولین بار در حضور سه هزار و پانصد نفر تماشاچی در سالن وسیع کاخ ملی در اورشلیم اجراء گردید.
قطعه کوروش کبیر که اجرای آن در حدود یک ساعت طول کشید توسط عزرا کبای آهنگ‌ساز مشهور اسرائیلی به صورت یک اورتوربا ساخته شده است در اصطلاح موسیقی اورتوربا به آهنگی اطلاق می‌شود که یک واقعه تاریخی را به وسیله خوانندگان و نوازندگان مجسم سازد.
دراورتوبای کوروش کبیر که به مناسبت نزدیک شدن جشن‌های دو هزار و پانصدمین سال سلطنت کورش کبیر در کاخ ملی اجرا شد یک دسته نوازنده چهل نفری و دو گروه آواز دسته‌جمعی که مقدارشان ۶۰ نفر بود با چهار نفر سولو که برجسته‌ترین آوازه‌خوانان اسرائیلی هستند شرکت داشتند پیش درآمد قطعه کوروش کبیر در وصف خداوند است که با آواز دسته‌جمعی به همراهی سولیست‌ها اجراء می‌شود.
من خداوند قادر و توانا آفریننده زمین و آسمان هستم فرمان دادم که اورشلیم بنا گردد و سرزمین یهودا آباد شود من کوروش را برگزیدم که خداوند بر پا ایستد در آن ایام واقع شد که اژدیداهاک پادشاه ماد خوابی دید در اینجا آزیداهاک پادشاه ماد خواب خویش را تعریف می‌کند:
دیدم که از شکم ماندانا همسرم تاکی روئید که به سرعت قوی شد و شاخه‌های خویش را از شرق تا غرب از سمرقند تا بخارا تا رود نیل گسترد ازیداهاک پادشاه بسیار ترسان شد و از خواب پرید معبرین را به حضور خواند تا خوابش را برای او تعبیر کنند. در اینجا آوازه‌خوانان دسته‌جمعی از زبان معبران به شاه می‌گویند.
دخترت پسری خواهد زائید که بر علیه مظالم پدر قیام می‌کند و او را می‌کشد و خود بر تخت سلطنت می‌نشیند. سلطنت او از بخارا تا رود نیل گسترش خواهد یافت و امپراطوری‌ها را سرنگون خواهد ساخت.
چون پادشاه تعبیر خواب خود را شنید بسیار غضبناک شد و فرمان داد معبران را گردن بزنند در اینجا آوازه‌خوانان دسته‌جمعی می‌خوانند که گرچه آرزوهای انسان فراوان است ولی هرچه خدا خواست همان خواهد شد.
ماندانا آبستن شد و پسری زائید. آزیداهاک پادشاه به وزیر خویش فرمان داد نوزاد را به قتل رساند تا خوابی که دیده بود تعبیر نشود.
چون وزیر به چهره نوزاد خیره شد هاله‌ای از نور گرد صورت او دید و آینده‌ای بزرگ در پیشانی او خواند. به جای آنکه کودک را بکشد او را به دست سواران سپرد تا به قله کوه برند و او را به دست سرنوشت بسپارند.
در این جا دوباره آوازه‌خوانان دسته‌جمعی تکرار می‌کنند که فرمان خداوند تا ابدالاباد باقی است و هر چه او بخواهد همان خواهد شد.
نوزاد را چوپانی به روی کوه یافت او را به فرزندی پذیرفت و نامش را کوروش یعنی چوپان گذاشت. جوعامر خواننده محبوب اسرائیلی در نقش کوروش روی صحنه ظاهر می‌شود و از زبان او می‌گوید:
"خداوند هنگامی که در شکم مادرم بودم مرا به نام خواند و سایه خویش را بر سر من گسترد"
چون کوروش بزرگ و قوی‌پنجه شد در رأس سپاهی عظیم به ملک پدر خود حمله برد و آن را تصرف کرد و همان‌طور که معبران گفته بودند آزیداهاک ظالم را به قتل رسانید. کوروش با رشادت جنگید و ممالک بسیار در برابر او تسلیم شدند و سربازان او به دروازه‌های بابل رسیدند یهودیان در اسارت بابل بودند.
در اینجا ارکستر به توصیف وضع یهودیان و رنج‌ها و ناراحتی‌های آنها در اسارت بابل می‌پردازد آوازه‌خوانان دسته‌جمعی ترانه‌ای را که در آن ایام یکی از یهودیان در اسارت بابل سرائیده است می‌خوانند:
در کنار نهرهای بابل نشستیم و چون صیون اورشلیم را به یاد آوردیم گریستیم. بر بط‌های خود را به سر بیدهای کنار نهر آویختیم. زیرا در آنجا آنانی که ما را به اسارت برده بودند از ما سرود خواستند گفتند یکی از سرودهای صیون - اورشلیم - را برای آنها بسرائیم چگونه سرود خداوند را در سرزمین بیگانه بسرائیم؟ اگر ترا فراموش کنم ای اورشلیم دست راستم فراموش شود..
یهودیان در‌ اندوه موطن از دست رفته بنالند و به یاد ایام گذشته اشک می‌ریزند.
افکار گوناگون یهودیان را احاطه کرده است یکی می‌گوید‌: خداوند سایه خویش را از سرم بر‌گرفت دیگری فریاد می‌زند، خداوند ما را به دست فراموشی سپرد. بانوئی می‌گوید: بیوه و اسیر و بی‌کس شدم و دیگری اضافه می‌کند‌: من نیز تنها مانده‌ام: ولی در این موقع صدای گرمی ‌بخش انبیای اسرائیل به گوش می‌رسد که می‌گویند: روز انتقام خداوند نزدیک است دشمن اورشلیم کفاره پس خواهد داد.
در اینجا آوازه‌خوانان دسته‌جمعی می‌سرایند:
دست‌های ناتوان خود را محکم سازید دو پاهای لرزان خویش را قوی دارید به نازک‌دلان بگوئید دل قوی دارید و نترسید.
اینک خداوند می‌باید تا انتقام شما را بگیرد. خداوند فرا می‌رسد و شمارا نجات می‌بخشد.
در اینجا آواز مردانه‌ای برمی‌خیزد که می‌گوید: خداوند به کورش مسیح خود چنین می‌گوید دست او را گرفتم تا به حضور وی حکومت‌ها را مغلوب سازم و کمر پادشاهان را بگشایم و درها را به حضور وی مفتوح نمایم.
در اینجا آوازه‌خوانان دسته‌جمعی دوباره می‌سرایند: دست‌های ناتوان خود را محکم سازید و پاهای لرزان خویش را قوی دارید کوروش بزرگ با سپاهیان خود به دروازه بابل رسیده است.
بلتشصر پادشاه بابل در کاخ خود ضیافتی ترتیب داده بود.
در اینجا ارکستر ضیافت با بلتشصر را توصیف می‌کند: بخورید و بنوشید زیرا دنیا دو روز است.
در این موقع دالیای یهود خواننده ایرانی با آوای محزون خود از قول اشعیاء نبی پیامبر یهود می‌گوید:
ای دختر بابل از کرسی فرود آی و بر خاک بنشین زیرا دیگر تو را نازنین و لطیف نخواهند خواند.
ای دوشیزه کلدانیان به ظلمت داخل شو و خاموش بنشین زیرا دیگر ملکه ممالک نخواهی بود.
در حالی که بلتشصر و دیگران مست باده ناب هستند صدای وحشتی به گوش می‌رسد: خود را نجات دهید. کوروش به دروازه‌های شهر رسیده است. جنگ بین سربازان بلتشصر و قوای کوروش درگیر می‌شود و بابل سقوط می‌کند.
پس از آنکه کوروش بابل را تسخیر می‌کند نامه‌ای به تمام ولایات می‌نویسد که یهودیان آزاد هستند و می‌توانند به خانه‌های خویش در اورشلیم باز گردند و آنگاه دسته‌های یهودیان رنجدیده شاد و سرمست به سوی اورشلیم به راه افتادند.
به طوری که اطلاع حاصل کرده‌ایم ممکنست به زودی یک دسته ۶۰ نفری از این ارکستر برای اجرای این برنامه به ایران مسافرت کنند.۱

توضیحات سند:

1- دکتر حبیب لوی در کتاب خود "تاریخ یهود ایران" در خصوص چگونگی حضور قوم یهود در ایران و مناسبات تاریخی آنها با یکدیگر چنین می‌نویسد: "با کمال تأسف باید اذعان و اعتراف نمود که هنوز ایرانی، برادر وطنی خود یهودی را که مدت ۲۷ قرن است در جوار هم زندگی می‌نمایند یا به عبارت دیگر هموطنان ایرانی، موسویت یا یهودیت را ... درست نشناخته‌اند. طبقه عالم و اشراف از او متنفرند - طبقه بازاری با متوسط او را کافر - و طبقه زارع و کارگر او را بیگانه و مردود می‌پندارند. یهودی در هر کجای دنیا باشد، ایران یعنی کشور کوروش و داریوش کبیر را که حامیان اجداد و نیاکان او بوده‌اند صمیمانه دوست می‌دارد. کوروش برای تاریخ و ملت ایران پادشاهی بزرگ و جوانمرد است ولی انبیای اسرائیل و ملت یهود او را ملقب به مسیح خدا نموده‌اند. سال‌های متمادی بود که یهودیان اسیر در منتهای صبر و شکیبایی انتظار رسیدن روزهایی که اشیای نبی وعده داده بود داشتند اینک با شنیدن اخبار قیام کوروش و نزدیک شدن او به بابل، دیگر برای مسرت آنها حدی نبود. دانستن و شناختن تاریخ ایران، خصوصاً عهد هخامنشی برای یهودیان ایرانی از دو جنبه حائز اهمیت می‌باشد. نخست آنکه ملت یهود از اول سلطنت کوروش کبیر تا آخر سلسله هخامنشیان، روابط دوستی و اتحاد سیاسی با ملت ایران داشتند و بعد از سلسله هخامنشی هم این روابط مکرر تجدید گردید. دوم آنکه از نقطه نظر ایرانیت نیز واجب و لازم است ...
- تاریخ یهود ایران جلد اول - دکتر حبیب لوی ص ص ۳و۴و 212و213و214و215

منبع:

کتاب بزم اهریمن / جشن‌های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 1 صفحه 286




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.