تاریخ سند: 11 اردیبهشت 1347
گزارش درباره: مرتضی پسندیده فرزند مصطفی
متن سند:
از: 316
محترما معروض میدارد:
منظور: اداره کل ثبت اسناد و املاک صلاحیت نامبرده بالا را در مورد رفع تعلیق سردفتری اسناد و ازدواج و طلاق از مشارالیه استعلام نموده است.
خلاصه سوابق:
برابر سوابق موجود نامبرده بالا برادر خمینی و از افراد ناراحت شهرستان خمین میباشد که به طرفداری از برادر خود در گذشته فعالیت مضره و تحریک آمیز بسیار داشته است.
مشارالیه که به شغل سر دفتری در خمین اشتغال داشته در سال 44 در انجام کارهای اصلاحات ارضی نیز اخلال نموده و طبق اطلاعیههای متعدد از تنظیم اسناد تقسیم اراضی در دفترخانه خودداری میکرده و ضمن تماس با اشخاص و روحانیون و وعاظ محلی آنان را به عدم اطاعت از قوانین جاریه کشور تشویق مینموده و در مورد تنظیم اسناد مرحله اول اصلاحات ارضی کتبا به اداره ثبت اسناد محل عدم قبول تنظیم اسناد را به عنوان این که خلاف شرع است اعلام نموده است که اداره ثبت خمین مراتب را به ثبت اسناد کل گزارش و ثبت کل نیز تنظیم اسناد مذکور را به دفتر اسناد رسمی شماره 17 تهران محول نموده است.
لذا چون یاد شده از مخالفین سرسخت اصلاحات ارضی بوده با اقداماتی که به عمل آمد تصمیم به انحلال دفتر خانه وی گرفته شد لکن به محض انکه شخص مذکور مشاهده نمود که منافعش در معرض خطر میباشد حاضر به تسلیم اسناد مربوط گردید و از طرفی در خلال موضوعات بالا نامههائی از طرف وزارت کشور و ژاندارمری کل واصل که مشارالیه توسط ایادی خود مشغول تحریک و مشوب نمودن افکار مردم بوده و بیشتر این تحریکات به دستور وی توسط شیخ محمدحسین آلطاهر و شیخ صادق آلطاهر صورت میگیرد.
مرابت به عرض رسید و پیشنهاد گردید که به مدت شش ماه دفترخانه وی تعطیل گردد که با پیشنهاد معروضه موافقت گردید و در نتیجه دفترخانه نامبرده بالا به مدت شش ماه تعطیل و وی از کار معلق گردید.
(تاریخ تعطیل دفترخانه مردادماه 1345)
ضمناً برابر اعلام ساواک اراک در تاریخ 15 /12 /46 نامبرده بالا در مراسم نیایش که به مناسب رفع خطر از وجود شاهنشاه آریامهر در شهرستان مزبور ترتیب داده شده بود شرکت نکرده است.
نظریه:
باعرض اینکه یاد شده فوق دست از رویه گذشته خود برنداشته و از هر فرصتی برای تحریک افکار عمومی استفاده مینماید درصورت تصویب کماکان دفترخانه وی تعطیل و از شغل سردفتری معلق مینماید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مرکزی، کتاب 1 صفحه 152