تاریخ سند: 28 تیر 1349
موضوع: ملاقات و گفتگوی آقای پیرنیا استاندار با آیتالله میلانی
متن سند:
از: 9/ ﻫ تایخ:28 /4 /1349
به: 316 شماره: 11220 /9ﻫ
موضوع: ملاقات و گفتگوی آقای پیرنیا استاندار با آیتالله میلانی
پیرو 11209/ ﻫ1 ـ 25 /4 /49
در ملاقاتی که آقای استاندار قبل از سفر به جنوب خراسان با میلانی نموده (اخیراً) مطالب زیر مورد مذاکره و گفتگوی طرفین قرار گرفته است:
1. آقای استاندار به میلانی اظهار مینماید «در شرفیابی به حضور شاهنشاه آریامهر مشروحاً از صحبتهای جنابعالی و مخصوصاً رفتار شما در فوت و مجالس ختم آقای حکیم و همچنین کمک شما درمورد حفظ آرامش خراسان صحبت کردم و ایشان تشکر فرمودند.»
میلانی اظهار مینماید «ممنونم ولی آنچه من میکنم وظیفه دینی میدانم و واجب است آرامش این مملکت1 حفظ شود و اوضاع به همین صورت بماند.»
2. میلانی اظهار مینماید «آقای پیرنیا من به شما در تهران نامه نوشتم که راجع به زندانیان و تبعید شدگان اهل علم اقدام کنید، چون از قم و تهران و مشهد عده زیادی به من مراجعه نموده و این مطلب را (اقدام درباره آزادی زندانیانی که اخیراً دستگیر شدهاند) از من خواستهاند.» استاندار شرح مفصلی بیان داشته و در خاتمه اظهار مینماید «فعلاً کاری از ما ساخته نیست و اینها باید تأدیب شوند. درست نیست هر روز چهار نفر وسیله تشنج شوند و افکار را ناراحت کنند. جنابعالی هم خوب است در این مورد اصرار نفرمایید. باید عدهای از طلاب جوان سربازی بروند و عدهای در مناطق دور بمانند تا دیگران به کارهای علمی مذهبی خود رسیده و مشغول شوند و هر روز آلت دستهای نامریی نشوند و اوضاع را به هم نزنند.»
3. باقر پیرنیا استاندار شرحی مفصلاً درباره اوضاع آستانه و کارمندان آن منباب درددل بیان و از کارمندان آستان قدس رضوی (دارالتولیه) و وضع نامنظم این اداره گلایه و اظهار ناراحتی نموده است و اظهار مینماید «اعلیحضرت اجازه فرمودند تصفیهای را در آستانه شروع کنم.»
4. آقای استاندار شرح مفصلی درباره اهل منبر مثل محدث، نخجوانی، کرمانی و همایی بیان داشته، اظهار مینماید «این آقایان وعاظ که نام بردم مرا خسته کردهاند و هر روز مزاحم هستند، یا زمین میخواهند یا منبر میخواهند، یا پول میخواهند و سیر هم نمیشوند و من را بهکلی خسته و بیچاره کرده، نمیدانم با این عده چه باید کرد؟ و اگر شما موافقت کنید باید روحانیت تصفیه شود و باید عده نااهل یا ناشناخته از این لباس خارج شوند و باید روحانیت به صورت آبرومندی درآید که جهانپسند باشد.» میلانی اظهار مینماید «بلی! وضع خوب نیست.»
5. آقای پیرنیا استاندار در خاتمه ملاقات و گفتگوی خود با میلانی اظهار مینماید «فردا صبح به جنوب خراسان میروم. در برگشتن به تهران خواهم رفت و پس از سفر تهران در مراجعت باید شما را ببینم و مطالبی هست که باید دوبهدو صحبت کنیم.
ملاحظات:
نظریه شنبه: چون آقای پیرنیا استاندار قبلاً به نوغانی واعظ نماینده میلانی اظهار نموده است «باید اقدامی کرد که پاکستان از مراجع تقلید ایران تقلید کنند، من با اعلیحضرت صحبت خواهم کرد که موافقت بفرمایند محرمانه آقای میلانی تقویت شود» استنباط میگردد در نظر دارد در زمینه تقویت میلانی و تعیین وی به مرجعیت بعداً با میلانی صحبت کند.
نظریه یکشنبه: آقای باقر پیرنیا نیابت تولیت عظمی و استاندار خراسان همیشه دنبال روحانیون بهخصوص روحانیون مخالف دولت بوده و سعی دارند توجه روحانیون را به خود جلب و نسبت به رضایت و خوشبینی علما و روحانیون حساسیت خاصی داشته، به این موضوع اهمیت زیادی میدهند. استنباط میشود این رویه را بهمنظور تحکیم موقعیت خود دنبال نموده تا بدین وسیله عدهای را برای خود نگهداری نموده باشند.
آیتالله سیدهادی میلانی بهخصوص فرزندش سیدمحمد علی میلانی مورد اعتماد نبوده و نمیتوان به آنها و اصولاً به طبقه آخوند اعتماد و اطمینان نمود زیرا این گروه همواره دنبال منافع مادی و معنوی خود بوده و چنانچه احساس نمایند که منافعشان را کوچکترین خطری تهدید میکند، دست به هر اقدامی خلاف میزنند. ضمناً به نظر اینجانب سکوت میلانی و فرزندش که تابهحال دست به اقدام حاد و خلاف ننموده، صرفاً از بیم تعقیب ساواک است زیرا محمدعلی دارای سوابقی است که پروندهاش هر آن جهت تعقیب مفتوح و آماده است و به همین امر او را مطیع ساخته و وی و پدرش جرأت اقدام به عمل خلافی را نمینمایند. پرونده نوغانی واعظ
توضیحات سند:
1. در اصل: مملکن
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 351