صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

دومین جلسه شورای هماهنگی استان فارس

تاریخ سند: 9 دی 1350


دومین جلسه شورای هماهنگی استان فارس


متن سند:

تاریخ:9 /10 /1350

دومین جلسه شورای هماهنگی استان فارس بنا به تقاضای ریاست دانشگاه پهلوی و شهربانی فارس به طور فوق‌العاده در ساعت 0800 روز پنجشنبه 9 /10 /50 با حضور استاندار فارس، فرمانده سپاه 2، رئیس دانشگاه پهلوی، فرمانده ناحیه ژاندارمری فارس، رئیس ساواک استان فارس، معاون شهربانی فارس و فرمانده تیپ 55 هوابرد در دفتر فرمانده سپاه 2 تشکیل گردید.
1. ابتدا ریاست شورا رسمیت جلسه را اعلام نمود و به رئیس دانشگاه اظهار نمود آیا گارد دانشگاه قادر است از تجمع دانشجویان جلوگیری به عمل آورد یا می‌خواهید از پلیس کمک بگیرید.
2. رئیس دانشگاه اظهار داشت. آیا مصلحت هست که تعدادی پلیس جلو تالار تاجگذاری بگذاریم تا اجتماع نکنند یا اینکه بگذاریم جمع شوند در صورت اخلال، آن وقت پلیس مداخله نموده و آنها را متفرق نماید. خود بنده به پیشگیری بیشتر معتقد هستم.
ریاست شورا اظهار نمود. در مورد اجتماع و شروع به تظاهر امکان دارد که با پلیس درگیر شوند، ممکن است اتفاق ناگواری بیفتد، بهتر است از اول از تجمع آنها جلوگیری به عمل آید.
3. آقای استاندار اظهار نمود. یک مسئله است آن هم این است که از آن روز تا کنون با آنها صحبت شده، بایستی در این قبیل موارد شدت عمل نشان داد.
ریاست شورا اظهار نمود. باید به اخلالگران دانشجو شدت عمل نشان داد و از اعمال برخلاف آنان با دستگیری محرکین جلوگیری نمود. ضمناً تصور می‌رود اتومبیل افسران مستشاری هم توسط همین دانشجویان منفجر شده باشد و بایستی از اول جلو تجمع آنها را گرفت و ضمناً چند کامیون پلیس در نزدیکیهای دانشگاه به منظور مراقبت و در صورت لزوم جهت مداخله مستقر شوند.
4. رئیس ساواک اظهار داشت. ساعت 1 بعد از نیمه ‌شب جنازه‌های دانشجویان از شهر خارج شده است، از ریاست دانشگاه سئوال دارم آیا دانشجویان می‌دانند جنازه‌ها از شهر خارج شده و آیا می‌دانند دانشجویان چه کار می‌خواهند بکنند.
رئیس دانشگاه اظهار نمود خیر نمی‌دانند، زیرا دیشب جنازه‌ها حرکت داده شده است، امروز به آنها اعلام می‌کنند.
رئیس ساواک اظهار نمود امروز صبح اجازه ملاقات به آنها داده شود که نمایندگان دانشجویان با شما تماس بگیرند تا معلوم شود مقصودشان چیست، پس از گفتن مطالب خود، به آنها جواب داده شود که آنها دانشجو نبوده‌اند و جنازه آنها توسط خانواده آنها برده شده؛ به نظر من اگر بخواهند اخلال و تشنجاتی را به وجود آورند چه بهتر که در داخل دانشگاه اجتماع نموده تا در شهر که مصادف با تعطیل است، گرفتاری پیش نیاید و بدین ترتیب پلیس به نحو بهتری ابتکار عمل را در دست خواهد داشت و احتمالاً بی‌نظمی‌های خیابانی به وجود نخواهد آمد.
5. ریاست شورا اظهار نمود. نماینده ریاست دانشگاه باید در اجتماع دانشجویان حاضر شود و صراحتاً خیانت دانشجویان منفجر شده را به دانشجویان ابلاغ نماید و در مورد متفرق شدن آنان دستور اکید صادر و اگر اشخاصی به نفع درگذشتگان تظاهراتی کردند، حتماً همکار با آنان بوده و باید دستگیر شوند و اصولاً طبق اطلاع، 54 نفر مردود و 14 نفر غیرصلاحیت دار که باید اخراج و برای خدمت نظام وظیفه معرفی شود، ‌در بین دانشجویان موجود است که دانشگاه اگر بدون ملاحظه و قاطع و سریع آنان را به اداره نظام وظیفه معرفی نماید، سایرین که تحت تأثیر تبلیغات سوء آنها قرار گرفته‌اند تنبیه ‌شده و به کار دانشجویی خود مشغول خواهند شد.
6. رئیس دانشگاه اظهار داشت همین الساعه به دانشجویان اطلاع داده خواهد شد که جنازه تحویل صاحبان میت داده شده و برده‌اند و تذکر داده می‌شود که با قصد خیانتی که این سه نفر داشته‌اند، هیچ مراسمی مجاز نخواهد بود. من دستور لازم به آقای رئیس دفتر دانشگاه داده‌ام.
7. رئیس ساواک اظهار نمود. من نظر خود را اظهار داشتم که آنها در دانشگاه جمع شوند و به آنها صریحاً ابلاغ گردد که جنازه‌ها توسط خانواده آنها برده شده است و اگر خواستند شلوغ نمایند، پلیس مداخله خواهد نمود.
8. ریاست شورا اظهار نمود. پلیس جلو دانشگاه حاضر باشد و یک گردان از هوابرد هم در پادگان مربوطه آماده باشد تا در صورت لزوم برابر مقررات اقدام نماید.
9. رئیس ساواک اظهار داشت در صورت تصویب و با رعایت کلیه جوانب امر، از طرف شهربانی به فیلمبرداران تلویزیون ابلاغ گردد که چند نفر آنها به شهربانی آمده و پس از ملبس شدن به لباس پلیس، در موقعی که درگیری به وجود آید از آنها فیلمبرداری شود تا بعداً شناخته و دستگیر شوند. در حال حاضر 56 نفر دانشجوی ناراحت و 14 نفر دانشجوی اخراجی، ولی جمع... دانشجویان ناراحت را تشکیل می‌دهد.
10. ریاست شورا اظهار نمود. مراتب جهت اجراء به سازمان رادیو تلویزیون وسیله جناب آقای استاندار ابلاغ شود.
11. فی‌المجلس ریاست دانشگاه پهلوی کتباً از معاون شهربانی استان درخواست نمود که اقدام لازم به ‌عمل آورد.
12. جلسه در ساعت 0940 خاتمه پذیرفت.
استاندار استان فارس . پیروز1
فرمانده سپاه 2 و رئیس شورای هماهنگی استان فارس . سپهبد...
رئیس دانشگاه پهلوی . دکتر فرهنگ مهر
فرمانده... . سرلشکر زندیه
رئیس ساواک استان فارس . لحسائی
نماینده شهربانی استان فارس . سرهنگ عابدینی
فرمانده تیپ 55 هوابرد . سرهنگ غفاری

توضیحات سند:

1. منوچهر پیروز، فرزند نصرالله‌ در سال 1305 ﻫ ش در اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا فوق‌لیسانس علوم بازرگانى در دانشگاه تهران ادامه داد. وی مشاغلى از جمله: مشاور نخست‌وزیر، معاون شهردارى تهران، استاندار فارس، مدیر عامل بنیاد اشرف پهلوى و .... را برعهده داشت. در اسناد ساواک آمده است «نامبرده در سال 1332 عضو حزب منحله توده بود در سال 1338 احضار و در مصاحبه به عضویت خود اعتراف کرد و ضمن همکارى اطلاعات حزبى را در اختیار گذاشت. مشارالیه در سمت استاندارى استان ساحلى متهم به سوء استفاده بود و در زمان صدارتش در استاندارى فارس با به کار گماردن افراد سودجو در راس کارها و نیز عدم مدیریت و تجربه کافى وى در امور محوله باعث نارضایتى اهالى مردم منطقه گردیده است.» در سال 1352 برخى دوستان وی در مناقصه طرح احداث ساختمان‌هاى ضد زلزله با حمایت وى برنده شدند. سوء استفاده و سهل‌انگارى این افراد باعث شد که هنگام بروز سیل و آتش سوزى در مناطق «قیر و کارزین» تلفات و خسارات سنگینى بر مردم وارد شود. پیروز در جریان خرید و فروش اراضى و باغات سنقر کلیایى[در کرمانشاه] نیز سوءاستفاده‌هایى داشته است. ساواک در تحلیلی از شخصیت وی می‌نویسد: «نامبرده ضمن برپایى جلسات خوش‌گذرانى و شب‌زنده‌دارى و معاشرت نامشروع با زنان، بى‌عفتى را به حد کمال رسانده است.» منوچهر پیروز پس از پیروزی انقلاب از کشور گریخت و در سال 1396 درگذشت.

منبع:

کتاب دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 303



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.