صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

خانم والده عزیزم را قربان بروم

خانم والده عزیزم را قربان بروم


متن سند:


وزارت داخله
اداره کل شهربانی
سواد : عریضه ستوان یکم غلامرضا فضلی
خانم والده عزیزم را قربان بروم
پس از تقدیم عرض ارادت، سلامتی وجود محترم را مسئلت می‌نمایم. چنانچه از راه لطف جویای احوالات فدوی باشید، سلامت و به دعاگویی مشغول می‌باشم. مرقومه شریف که حاوی سلامتی وجود محترم بود، زیارت [شد]خیلی خورسندی روی [داد] و از اینکه عکس فدوی را خواسته بودید تقدیم [می‌کنم] علت دیر دادن کاغذ بنده برای این بود که مفتش آمده بود برای رسیدگی به حساب ساختمان. اینکه پیراهنهای بنده را خواسته بودید، نمی‌دانم کدام را می‌فرمایید؟ البته مرقوم دارید تا پست بعد، ان شاء الله بلکه با یک مبلغی وجه برای شما بفرستم. مادر جان میل دارم قدری از سرگذشت خواهر بدبخت خودم سرور زمان برای بنده بنویسید که از وضع زندگانی آن بیچاره مسبوق باشم. از قول بنده از آقای آقا سید عبدالله و خانمها و فرخ زمان احوال پرسی فرمایید همشیره زاده‌ها را دیده بوسی نمایید. از احوالات امیر قلی که سرنوشت این طفل بیگناه این طور بود که نه مادر و نه پدر به خود نبیند و در دامان پدر، مادر بزرگ نشود، مرقوم دارید. دو دست چرخ فلک به امیر و اکبر نشان داد رنج بی‌پدر و مادری را توفیر نمی‌کند، خواه پدر و مادر آنها مرده باشد خواه بی‌غیرت باشد. راجع از وضعیت تهران برای بنده مرقوم فرمایید. راجع به بی‌حجابی اگر امر خیلی سخت شد علاقمند می‌باشم قدری تریاک شما و خواهرهای عزیزم میل نمایید که دیگر این قسمت را نبینم. البته پس از مطالعه این کاغذ را فورا آتش بزنید. تاج دولت حضور همگی سلام تقدیم می‌دارد.
قربان تمام شما فضلی
محل امضا
مطابق سواد است [امضا]

منبع:

کتاب تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 293


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.