صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 2 مهر 1357


گزارش


متن سند:

شماره: 163ـ28ـ4ـ1 /4 تاریخ: 2 /7 /1357
شهربانی بابل
گزارش

‌ محترماً مقام عالی را آگاه می‌سازم ساعت 1100 روز 1 /7 /1357 شخصی به نام حسین امیری خواربارفروش ساکن امیرکلا با مراجعه به شهربانی خواستار تشکیل مجلس وعظ و برگزاری [مجلس] جهت پسر آیت‌الله گلپایگانی در مسجد نوشیروانی واقع در خیابان جدید شاهی گردید که با راهنمائی شهربانی برای معرفی واعظ محل شهربانی را ترک و پس از حدود یک ساعت دیگر آقای موسوی را به عنوان واعظ معرفی و چون نامبرده از لحاظ شهربانی شناخته شده نبود به وی گفته شد که نامبرده را جهت سپردن تعهد و دیگر مسائل اداری به این اداره بیاورد که در ساعت 12:30 حسین امیری ضمن مراجعه مجدّد چنین اظهار داشت که چون خبرهائی در زمینه تداخل عناصر اخلالگر و فرصت‌طلب رسیده و امکان دارد این افراد از موقعیت مجلس سوءاستفاده نمایند بنا به دستور آقای ‌هادی روحانی کله‌بستی که به کلیه وعاظ شهر فرمودند در هیچ‌جا حق برقراری مجلس وعظ و خطابه ندارند و مجلس مذکور را هم منحل نموده‌اند: در ساعت 15:00 مشاهده گردید که نامبردگان مجلس را برقرار و حدود سیصد نفر از افراد مختلف در محل اجتماع و چند نفر از واعظین سرشناس به نام شیخ جواد حجتی، شیخ فیروزجائیان، شیخ‌ هادی روحانی و شیخ محامدی در مجلس حضور داشتند ساعت 16:30 پس از خاتمه مسجد عدّه حاضر خارج که در خیابان جدید شاهی تجمع کرده و قصد حرکت و تظاهرات را در حالی که پلاکارد‌های پارچه‌ای پاره کرده در دست گرفته داشتند به طرف خیابان شاه (بازار) به راه افتاده‌اند که بلافاصله مأمورین به محل اعزام که در خیابان شاه به اخلا‌لگران برخورد و آنان را دعوت به متفرق [شدن] نموده و چندین بار با بلندگو اخطار لازم داده شد لیکن اثری نداشته که بالاجبار به پرتاب نارنجک گاز اشک‌آور جمعیت به کلی متفرق و متواری شده‌اند. در ساعت 17:21 ستوان یکم محمودیان ضمن معرفی شخصی به نام جهانگیر محسنی‌افشار چنین گزارش داد ضمن شرح ماوقع فوق آقای عسگری‌براری1 در حالی که از جمعیت عکس می‌گرفت توسط عده‌ای که شناخته‌ نشده‌اند مضروب و شیشه اتومبیل داتسون وی را با سنگ شکسته و دوربین عکسبرداری‌اش را به ارزش 150000 ریال بود ربوده‌اند ضمناً پلاکارد‌های پارچه‌ای توسط مأمورین جمع‌آوری و یک کت به رنگ سرمه‌ای متعلق به آقای محمدهادی یزدانی که یک قطعه عکس وی در جیب کت مذکور بوده به کلانتری حمل گردید اضافه می‌شود که در صفوف اول جمعیت تعدادی از آقایان به نامان 1ـ دکتر طبری‌پور 2ـ دکتر رجبعلیان 3ـ محمدهادی یزدانی 4ـ حاجی ثاقب 5ـ قندی 6ـ محسنی‌افشار 7ـ محامدی واعظ 8ـ حجتی واعظ 9ـ شیخ فیروزجائیان 10ـ اسماعیل‌زاده به نظر می‌رسید و جمعیت را رهبری و هدایت می‌نمودند که این تعداد جمعیت (حدود 800 نفر) باعث ایجاد سد معبر در سراسر خیابان شاه و مختل شدن نظم و بر هم زدن ترافیک شهر گردیده بودند. ضمناً در فرصت مناسب محسنی‌افشار که در جمعیت اول بوده دستگیر و به کلانتری هدایت شد توضیح این‌که شعارهای به دست آمده به شرح زیر می‌باشد 1ـ نصر و من الله و فتح قریب2 2ـ انا لله و انا الیه راجعون 3ـ نظام اسلامی‌حکومت ملّت ایران است 4ـ زنده و جاوید باد شهیدان ما 5ـ برگشت همه تبعیدیان به ویژه مرجع بزرگ آیت‌الله خمینی و زندانیان مخصوصاً آیت‌الله طالقانی 6ـ زلزله طبس3 قلوب ملّت ایران را داغدار کرد 7ـ برای حفظ قرآن مردم به ما ملحق شوید 8ـ ارتشی برادر ماست، ایران کشور ماست و خمینی رهبر ماست.
از جهانگیر محسنی‌افشار فرزند رحمت‌الله سن 54 ساله شغل چوبفروش خیابان جدید آمل اهل و ساکن بابل پشت شهرداری پلاک 202 شماره تلفن 3138 بازرسی بدنی معمول فاقد هرگونه اشیاء و اوراق ممنوع بوده است نامبرده به شرح برگ بازجویی چنین اظهار داشت که با کمال معذرت به عرض می‌رسانم شخص افسر گزارش‌دهنده در مورد اینجانب اشتباه فرمودند در گزارش خود نوشتند که به اتفاق پاسبان‌های مسلح خود بنده را در کوچه ملک مقابل مقبره بازداشت نموده‌اند و به شهربانی آورده‌اند و حرکت خود را در این مورد تکذیب می‌نماید سئوال شد که در روز مذکور پیشاپیش جمعیت قرار گرفته آنها را رهبری می‌کرده‌اید در جواب گفت با کمال معذرت تکذیب4 می‌نمایم بنده فقط در کوچه ملک تنها مشغول فاتحه خواندن بوده روز مذکور در مسجد نوشیروانی من رفته‌ام و اصلاً در جمعیت شرکت نداشته محرّک و سازمان‌دهنده نبوده‌ام. در مورد فعالیت‌های گذشته و تظاهرات قبلی این شهرستان که کلا‌ بر علیه مصالح مملکتی و قانون اساسی بوده است و نقش وی به عنوان طراح و تشکیل دهنده از وی سئوال گردید در جواب چنین گفت. بنده تاکنون در این مورد سوابقی که دلیل بر سئوال شما باشد در هیچ یک از مراجع قانونی مملکت ندارم. در مورد اتهامات وارده به شرح بر هم زدن نظم عمومی‌ و ایجاد تظاهرات نمودن [بدون] کسب اجازه قبلی، رهبری و هدایت جمعیت اخیر و جمعیت‌های گذشته و جریانات اخیر ایجاد سد معبر و تحریک و تشویق سایرین و این قبیل اقدامات چه می‌گوئید. بدینوسیله این اتهام را قبول ندارم و به کلی تکذیب می‌نمایم و همان‌ طوری که تاکنون ضمن سئوالاتی که فرمودید و جوابهائی که به عرض رسید اصلاً نبوده[ام و] در این مورد شرکت نداشته‌ام و در ضمن در مورد کتک‌کاری به عسگری‌براری و همچنین ربودن دوربین عکّاسی نامبرده نیز اظهار بی‌اطلاعی نموده است. بررسی و تحقیقات پیرامون سوابق وی چنین نشان می‌دهد که نامبرده در سال 32 به اتهام فعالیت در حزب نیروی سوم فعالیت و مخالفت با دولت وقت دستگیر طی شماره‌ی 22 /12 /32 ـ 2956 دادسرای بابل ارسال و همچنین در سال 41 نیز به اتهام فعالیت به نفع فدائیان اسلام5 بازداشت و طی شماره‌ی 31 /5 /41 ـ 931 /5 به سازمان اطلاعات و امنیت ارسال و اعزام گردیده و در این مدت از طرفداران خمینی و متعصبین افراطی به شمار می‌آید علیهذا با عنایت به موارد فوق پرونده‌ امر که مشتمل بر گزارش رمز صورتجلسه بازرسی بدنی گزارش مأمور برگ بازجویی‌های متهم و عسگری ‌براری عکاس[و] گواهی طول درمان پزشکی قانونی و گزارش نهایی اولیه کلانتری که جمعاً حاوی 6 برگ می‌باشد جهت صدور هرگونه اوامر مقتضی به عرض می‌رسانم.
دستور ریاست محترم شهربانی متصدی تنظیم پرونده ستوان دوم مهدی عرفانیان
اطلاعات:
پرونده امر ضمن اعزام نامبرده جهت تعقیب قانونی به سازمان اطلاعات و امنیت بابل ارسال می‌گردد و اضافه می‌نماید چنانچه عملیات پنهانی و آشکار نامبردگان که تمام تظاهرات این شهرستان و حتی تظاهرات شهرهای مجاور را طراحی و رهبری سازمان‌دهی می‌نمایند به موقع جلوگیری می‌گردد احتمال تظاهرات عظیم و حتی تظاهرات مسلحانه از طرف عناصر فوق در این شهرستان در آینده متصور است 1ـ آقای محسنی‌افشار 2ـ دکتر طبری‌پور 3ـ روحانی کله‌بستی، حجتی واعظ و غیره مسببین و محکومین و عاملین تظاهرات این شهرستان می‌باشند و این شهربانی بارها در مورد عملیات پنهانی و آشکار آنها گزارش به مقامات ذی‌صلاح داده است ولی متأسفانه تاکنون اقدام عاجلی به عمل نیامده‌ است. رئیس شهربانی بابل سرهنگ جلیل‌زاده
رونوشت برابر اصل است. شهربانی بابل شعبه اطلاعات

توضیحات سند:

1. عسگری‌براری، فرزند علی‌اکبر در سال 1309ﻫ ش در بابل به ‌دنیا آمد. پس از ترک تحصیل در سال 1331به شغل عکّاسی مشغول شد. در سال 1332 به خدمت سربازی اعزام و در تیپ گرگان خدمت خود را به پایان رساند و در ادامه کار عکّاسی به خبرنگاری روی آورد. ابتدا با روزنامه اطلاعات و بعد با روزنامه کیهان و آیندگان همکاری می‌کرد و در کلیه مراسم رسمی، نمایشی و ورزشی و هم‌چنین در هتل‌ها فعالیت داشت. در راستای همین فعالیت‌ها به ساواک بابل فراخوانده شد و با نام مستعار حکیمی با آنان به همکاری پرداخت. ساواک مازندران در 17 /7 /1357 طی نامه‌ای به اداره‌ کل سوم ساواک در مورد وی نوشت: «عسگری‌ براری فرزند علی‌اکبر صاحب عکّاسی فتو رنگ بابل یکی از همکاران فعال و علاقمند می‌باشد که از وجود وی در تظاهرات افراد استفاده و همکاری‌های ارزنده‌ای داشته است...» (اسناد ساواک - پرونده‌انفرادی)
2.اصل: غریب
3. زلزله طبس: در روز 25 شهریور 1357 در تمام مناطق کویرى از جمله یزد و جنوب خراسان به مرکزیت شهرستان طبس زلزله بسیار شدیدى با قدرت بیش از هفت درجه در مقیاس ریشتر به وقوع پیوست و طبس و حومه آن را به ویرانه‌اى تبدیل کرد. در این واقعه بیش از 20 هزار نفر جان سپردند و هزاران تن مصدوم و مجروح شدند جهت رسیدگى به وضع مردم و کمک به ایشان هیاتى به سرپرستى شهید آیت‌الله محمد صدوقى به نمایندگى از سوى امام خمینى (ره) عازم طبس شد. یکى از خبرنگاران، در گزارش تلفنى خود که از مشهد مخابره کرد و به دلیل ماده 5 قانون حکومت نظامى و سانسور مطبوعات تنها در آرشیو کیهان بایگانى شد، گفت «با نیاز شدیدى که مردم به کمک دارند تمایل چندانی به کمکهاى دولتى نشان نمى‌دهند اما وجود آیت‌الله صدوقى که از سوى امام به منطقه آمده است آنقدر مؤثر است که مردم تمّام خواستهاى خود را با ایشان مطرح مى‌کنند» اعتماد و دلگرمى مردم نسبت به نمایندگان معظم حضرت امام(ره) باعث شد که 6 ـ 5 ماه پس از وقوع زلزله، بزرگان و علما یکى پس از دیگرى جهت امداد رسانى و همدردى به آن دیار سفر کنند و هر یک از آنان یک دهه به سخنرانى و تبلیغ بپردازند. رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیت‌الله خامنه‌اى و حضرت آیت‌الله ابوالقاسم خزعلى از جمله افرادى بودند که به این امر حیاتى اهتمام ورزیدند.
4. ساواک بابل درباره این تکذیب طی شماره: 4898/ /2ﻫ ب - 4 /7 /1357 ضمن ارسال پرونده اتهامی مشارالیه جهت رسیدگی به اعتراض وی، به ساواک مازندران نوشت: «نظر عالی را به نظریه ریاست شهربانی بابل ذیل پرونده جلب و ضمن تأئید موضوع به استحضار می‌رساند که انکار محسنی‌افشار از شرکت در تظاهرات بی‌اساس است و در 1585 دکتر طبری‌پور‌ صراحتاً گفته است که محسنی‌افشار در صف ما بود و عکس آقای دکتر هم در تصاویر موجود است.»
5. جمعیّت فداییان اسلام، بنیانگذار این جمعیّت طلبه جوانی به نام حجت‌الاسلام سید مجتبی میرلوحی مشهور به نواب صفوی است. نواب در دوران تحصیل در نجف اشرف با اندیشه‌های ضدشیعی احمد کسروی آشنا شد و برای مقابله با او به ایران بازگشت. جمعیّت فداییان اسلام را نواب در سال 1324 با هدف مبارزه با بی‌دینی و الحاد تأسیس کرد و ترورکسروی اولین اقدام این گروه محسوب می‌شود با این اقدام فداییان در بین نیروهای مذهبی محبوبیت یافتند و افرادی چون آیت‌الله‌ ابوالقاسم طالقانی از هواداران و نزدیکان سرسخت فدائیان اسلام درآمدند. از دیگر اقدامات فدائیان در سال 1328 ترور عبدالحسین هژیر وزیر دربار شاه به علّت تقلب در انتخابات بود و پس از آن رزم‌آرا به دلیل مخالفت با ملی شدن صنعت نفت در اسفند 1329 هدف گلوله‌های خلیل طهماسبی از یاران نواب قرار گرفت و به قتل رسید. این ترور از آن روی صورت گرفت که رزم آرا در این زمان مانع اصلی ملّی شدن نفت تلقی می‌شد. نواب و یارانش بر اجرای احکام اسلامی اصرار ورزیدند، اما دکتر مصدق اعتنایی به این خواسته آنها نداشت. مصدق فدائیان را متهم کرد که قصد کشتن او را دارند در پی این اتّهام نواب و جمعی از یارانش تا اواخر حکومت مصدّق در زندان به سر برد.
ترور نافرجام دکتر فاطمی وزیر خارجه مصدّق مهمترین واکنش فدائیان به سیاست‌های دولت مصدّق و دستگیری رهبر خود بود. در کودتای 28 مرداد 1332 فدائیان نظاره‌گر اوضاع بودند و اقدامی به نفع یا علیه مصدّق انجام ندادند پس از کودتا فعالیّت‌های سیاسی و فرهنگی فدائیان ادامه یافت و گاه اعلامیّه‌های شدیداللحنی خطاب به مقامات حکومتی منتشر می‌کردند و آنان را به رعایت احکام اسلام و ترویج شریعت دعوت می‌نمودند.
در سال 1334 مسئله پیوستن ایران به پیمان نظامی سنتو با شرکت عراق، ترکیه، پاکستان و نظارت آمریکا و انگلستان پیش آمد. فدائیان این اقدام را محکوم کردند، ولی نتوانستند دولت را از این تصمیم منصرف سازند، لذا به فکر ترور علا نخست‌وزیر وقت افتادند. علا از این ترور جان به در برد و اعضای اصلی فدائیان دستگیر شدند. سرانجام در 27دی ماه 1334 نواب و سه تن از یارانش تیرباران شدند و پس از آن هر چند پرونده فعالیّت رسمی فدائیان بسته شد، اما طرفداران نواب به خیل هواداران امام خمینی پیوستند. فدائیان اولین گروه وابسته به حوزه‌ی علمیّه بودند که در فضای غیرسیاسی مسلط بر حوزه‌ها به فعالیّت سیاسی گسترده دست زدند. آنها همچنین از اولین منادیان «حکومت اسلامی» به شمار می‌روند کتاب «‌جامعه و حکومت اسلامی» که در سال 1329 از سوی آنان منتشر شد، بیانگر این است که آنان به دنبال نوعی حکومت اسلامی بوده‌اند. به هر حال فدائیان از پیشگامان انقلاب اسلامی محسوب می‌شوند و اندیشه و اقدامات آنان تأثیر زیادی بر انقلاب و انقلابیون مذهبی بر جای گذاشته است.
انقلاب اسلامی ایران، بابا علی محمّدی آذر، قم، حقوق اسلامی، چاپ دوم، 1386، ص 118و119

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 07 صفحه 109



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.