متن سند:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
برادران و سروران عزیز، علمای اسلام، و فرزندان جوانمرد دین و مذهب
السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته، در حدود نه ماه است که لبنان در آتش
سیاست و تعصّبهای مذهبی می سوزد.
هزاران بی گناه در آتش و خون غرقه شده
جان داده.
هزاران خانه و دکان طعمه آتش شده پاره ای از محلات و دهها به کلی
نابود شده اند.
اقتصاد و تجارت کشور و کشاورزی و سازمانهای فرهنگی متزلزل
و غبار مرگ بر سرتاسر این
کشور کوچک پاشیده اند.
تهدیدهای اسرائیل و
تحریکات فتنه انگیز او حال
و آینده جنوب لبنان (جبل
عامل) را به خطر انداخته
است و خطرهای بزرگتری
که کشتار دهها هزار نفر
دیگر و تقسیم لبنان به دو
کشور مسیحی و مسلمان از
جمله آنهاست در انتظار
لبنان و مردم آن است.
و به
خوبی روشن است که
تشکیل یک کشور مسیحی
متعصب در این منطقه
عبارت از به وجود آمدن
یک اسرائیل خطرناک تر است و نتایج وحشت آور آن از حد و صف خارج
می باشد.
به علاوه خطرهای بی شمار دیگری همه کشورهای اسلامی منطقه را
تهدید می کند.
مسلما می دانید که بیش از نیمه مردم لبنان مسلمان هستند و یک سوم
جمعیت کشور را شیعیان تشکیل می دهند و چون نیمه ای از شیعیان (چهارصد و
پنجاه هزار نفر) در بیروت و حوالی آن (شیاح، شبعه، برج حمود، حاره النوارنۀ،
لیلکی و غیره) سکنی دارند و هم چنان در منطقه بعلبک نیز آتش جنگ کرک و
[ناخوانا] را می سوزاند از این جهت اکثر کشته شدگان و متضررین از شیعیان
هستند.
در حال حاضر در حدود یک هزار و سیصد نفر از شیعیان کشته و دهها هزار
بی خانمان و خانه خراب شده اند و هزاران هزار نفر از آنان که به جنوب فرار
کرده اند گرفتار هجومهای بی افاق اسرائیل هستند.
به طور مختصر در تاریخ
شیعیان چنین ماتمی کم نظیر است.
علت این مصیبت خونین را در حوادث چند ساله اخیر می توان جستجو کرد.
لبنان که در سی و چند
سال قبل بر حسب اتفاق بین
مسلمانان و مسیحیان به
وجود آمده است، همیشه
یک رقابت و حساسیت بین
مردم وجود داشته و
مسیحیان به دلیل حفظ
موجودیت خود بیشتر سعی
کرده اند از پست های
حساسی را به خود
اختصاص داده.
مسلمانان و
بخصوص شیعیان را از
حقوق و امتیازات وطن خود
محروم کنند.
وضع شیعیان
که در اثر فشارهای اسرائیل
در جنوب به بیروت آمده
بودند قابل تأسف بود.
آن گاه که فلسطینیها را از کشور؛ اسرائیل بیرون کرد و به نام پناهنده در لبنان
و سایر کشورها زیستند و بعد از بیست سال انتظار و ناامیدی مجبور شدند اسلحه
به دست گیرند و برای بازگشت به وطن خود به مبارزه پرداختند این وضع
مسیحیان را به وحشت انداخت.
زیرا اکثریت فلسطینیها مسلمان هستند و
علی رغم تشکیلات فلسطینیها و خطرهای دائمی اسرائیل آنان را قدرتی جدید
شمردند و درخواست بیرون کردن فلسطینیها و یا خلع سلاح آنها شدند این
مبارزه به طول انجامید.
چند بار زدوخورد بین فلسطینیها و ارتش لبنان که
اکثریت آن مسیحی است درگرفت.
مردم لبنان و بخصوص مسلمانان با
فلسطینیها همدردی کردند و دولت را مجبور به سازش نمودند.
مسیحیان متعصب از چند سال قبل به مسلح شدن پرداخته و و خود را برای
یک مبارزه خونین که یا کشور را تقسیم کند و یا مسلمانان را تأدیب نمایند و یا
فلسطینیها را خلع سلاح کنند آماده کردند و به این نقشه مسلما اسرائیل و گروهی
از حامیان آن در غرب به آنها کمکهای فراوان، مال، اسلحه و کمکهای دیگر به
آنان نموده اند.
سپس به
بهانه های عجیب و غریب
آتش را برافروختند و هنوز
این آتش سوزی ادامه دارد.
دولت لبنان و ارتش آن و
پلیس آن هم بیشتر به نفع
مسیحیان متعصب فعالیّت
می کند و مسیحیان عاقل و
روشن و خداشناس هم از
[ناخوانا] مسلمانان ساکت و
علاجی برای محنت
نمی کنند
تبلیغات جهان هم از
مسلمانان را چپ گرا و مقصر
شناخته است.
این تبلیغات دروغ، منع
از همدردی مسلمانان شده و سبب ادامه روش متعصبان مسیحی گردیده و به این
دلیل و یا به ادّله دیگر ایرانیان هم تاکنون هیچ اقدامی نکرده اند و به هیچ وجه
همدردی ننموده فشاری به نفع برادران دینی و مذهبی خود به وجود نیاورده اند.
ای برادران مسلمان همه، روحانیون، متدینان، دست راستیها، جوانان، پیران
اطفال همه و همه در خطر هستند.
زنان کشته می شوند.
گاهی آنها را از محل کار
خود یا در راه می ربایند عذاب می دهند، می کشند و آنان را آتش می زنند.
یک
کامیون قرآن مجید را آتش زدند.
گاهی مسجدها خراب و منفجر می شود.
توهین
به مقدسات ما به دین و به اسلام کار عادی شده.
جنگجویان مسیحی در سینه خود صلیبی حمایل کرده1 و مردم را به نام
صلیبیان ندا می دهند.
و در طرف دیگر هم مسلمانان و شیعیان به نام اسلامی
می جنگند و شهید می شوند.
این خلاصه ای از وضع حاضر است و آینده صدها بار خطرناکتر است.
و اگر
کمکی نشود و فشار سیاسی به مسیحیان نیاورند فنا و ذلّت برادران شما حتمی
است.
شیعیان رنج می برند، کشته می شوند و بخصوص با آنان با شدت عمل
بیشتری رفتار می شود امید دارم فریاد استغاثه آنان گوش برادران ایرانیشان
برسد و هم آهنگی ایرانیان و کمکهای آنان سبب اصلاح وضع گردد.
باید گفت
«هل من ناصر ینصرنا» از نو بلند شده است2 «ایها العزیز مسناواهلنا الضر3،
والسلام
موسی صدر
توضیحات سند:
1ـ در جلد دوم شرح حوادث
مذکور از زبان شهید چمران نقل
گردید.
2ـ با دقت در ادبیات بکار گرفته
شده از سوی امام موسی صدر
بخوبی می توان به شرایط
دشوار آندوران پی برد،
وضعیت بگونه ای است که کوه
صبر و استقامت را اینگونه به
تلاطم درآورده است.
3ـ ای عزیز ما با همه اهل بیت
خود به بیچارگی گرفتار شده ایم.
یوسف 88
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 2