بیانیه طلاب، دانشجویان و بازاریان و کسبه اصفهان به مناسبت دستگیری دانشمند مجاهد حضرت آیت الله طاهری مدظله1
متن سند:
بسمه تعالی
سحرگاهان که هنوز فجر بر سیاهی پیروز نشده بود و در لحظاتی که سپاه
شب آخرین نیرو و توان خود را برای ماندن به کار می برد، حزب شیطان و لشکر
طاغوت، شبیخون دیگر بر حزب خدا وارد آورد.
نزدیک اذان صبح روز سه شنبه 10 /5 /57 در حالی که منطقه حسین آباد از نیمه
شب تحت کنترل طاغوتیان در آمده بود، دژخیمان رژیم از دیوار منزل روحانی
مبارز آیت الله مجاهد جناب آقای حاج سیدجلال الدین طاهری بالا رفته و
معظم له را به تهدید مسلسل، به خارج از منزل تکلیف می کنند.
زن و بچه ایشان که
متوجه وخامت اوضاع شده بودند می کوشیدند تا با داد و فریاد مانع اجرای نقشه
شیطانی آنها گردند که دهانشان توسط مأمورین بسته می شود و حتی عیال
شیرزن حضرت آیت الله را که در برابر آنها مقاومت می کند، با قنداقه مسلسل
نقش بر زمین می کنند و سپس به طرزی فجیع و وحشیانه، معظم له را کشان کشان
و با سروپای برهنه، سوار ماشین کرده و همسایگان را که به تدریج متوجه این امر
شده و در خیابان گرد آمده بودند، با شلیک تیرهای هوایی و مصدوم نمودن و
مجروح ساختن پراکنده نموده و ماشین حامل معظم له، در حالی که توسط عده
زیادی از مأمورین اسکورت می شد به سرعت از منطقه دور می شود.
متعاقب این
آدم دزدی، مردم غیور اصفهان و
روحانیون و دانشگاهیان که از دستگیری ایشان باخبر شده بودند بازار،دانشگاه و حوزه علمیه را تعطیل و
مغازه ها را بستند، گروه زیادی درب منزل معظم له اجتماع نموده و همبستگی خود را با روحانیت متعهد و
پیشرو اعلام می کنند که مورد هجوم وحشیانه پلیس قرار گرفتند و هم اکنون که این رنجنامه در دست
نوشتن است صدای شعار مردم و سفیر گلوله ها، در فضا طنین انداز است، این آدم دزدیهای شبانه در تاریخ
مبارزات توحیدی بی سابقه نیست و پیش از این در مورد پیشوایان راستین تشیع اجراء گردیده که امام
صادق(ع) را نیمه شب با سروپای برهنه به دستگاه منصور جلاد بردند و نائب به حق امام زمان(عج)
حضرت آیت الله العظمی مبارز امام خمینی مدظله را نیز نیمه شب از منزل دزدیده و به تبعیدگاه فرستادند و
اینک نماینده فداکار و مجاهد آن مرجع بزرگوار را هم شبانه دزدیدند.
شاه و دار و دسته آدم کش و غارت پیشه که هنوز از عیاشی ها و بدمستیهای تعطیلات تابستانی خود در
شمال نیاسوده اند چند روز است که می کوشند تا فضای سیاسی را گشادتر و آزادی مرحمتی را گسترده تر
سازند.
از همین رهگذر است که مردم مسلمان مشهد، شیراز، جهرم، کشکوییه، رفسنجان و قبل از اینها
خمین و نجف آباد و پاره ای شهرهای دیگر را، به رگبار مسلسل بسته اند.
شاه نه در برابر ملت بپا خواسته و خشمگین ایران، که غرور دیکتاتور مآبانه خود را نیز از دست داد و به
حالت التماس درآمده که مگر ملت با او کنار آمده و او را در مقام خویش باقی بگذارند، اکنون که دستش از
همه جا کوتاه شده و سلطنت پنجاه ساله خود و پدر سیاه روی خود را تمام شده می بیند دیوانه وار همه جا را
به آتش کشیده است.
بسیار طبیعی است دشمن هنگام عقب نشینی با چنگ و دندان خود هر کس و هرچیز را به دست آورد، پاره
می کند و اکنون شاه در چنین وضعی قرار دارد و به خواست خداوند متعال و همت مردم مبارز و مسلمان
این مرز و بوم و رهنمودهای متین و همه جانبه رهبران الهی و در رأس همه مرجع عالیقدر و زعیم جهان
تشیع حضرت آیت اللهالخمینی ارواحنا له الفداء ریشه های تباهی و فساد از این آب و خاک کنده خواهد شد
و این کفتار پیر، به زباله دان تاریخ سپرده خواهد گردید.
و این وعده خدا است که اِن تَنُصُروااللّه َ یَنصُرکُم و
یُثِّبِت اَقدَامَکُم «اگر بیاری حق بشتابید، خداوند نیز شما را یاری نموده و گامهایتان را استوار خواهد کرد»
وعده خدا تخلف نمی کند که «اِنَّ اللّه َ لاَ یُخلِفُ المِیعَادَ» «خداوند هرگز خلاف وعده رفتار نخواهد کرد»
پس این ما هستیم که باید در راه یاری خدا برخیزیم و نسل خود را از گندیدگی و تعفن نجات بخشیم و همه
تلاش و نیروی خود را برای سرنگونی رژیم ضد خدا و ضد انسان پهلوی بکار گیریم و به دنبال آن حکومت
حق و عدالت را بر مبنی قرآن و اسلام، بنیان نهیم و در این راه از هیچ نیرویی جز خدا پروا نکنیم که خدا و
تاریخ فردا، در مورد ما و تلاش ما به قضاوت خواهند نشست.
پروردگارا صبر و پایداری را بر ما بریز و گامهایمان را استوار فرموده و ما را بر سپاه کفر پیروز گردان.
طلاب ـ دانشجویان ـ بازاریان و اصناف اصفهان
توضیحات سند:
1ـ در گزارش اعلامیه منتشره
چنین آمده است :
برابر اطلاع واصله از طرف
طلاب ـ دانشجویان و بازاریان
و اصناف اصفهان اعلامیه
مضره ای در تاریخ
10 /5 /2537 تکثیر و در
اصفهان پخش می نمایند که
یکی از آنها بدست منبع افتاده
فتوکپی آن جهت استحضار به
پیوست تقدیم می گردد.
ریاست امنیت داخلی با استفاده
از جمیع امکانات اقدام شود
21 /5 [تقوی]
(18 /5 /2537
404 /24 /508 /950)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 3 صفحه 82