تاریخ سند: 30 شهریور 1345
موضوع : دولت و مطبوعات
متن سند:
به : بخش 321
از : 300 / الف شماره : 516 ـ 300 / الف
عباس شاهنده1 مدیر روزنامه فرمان2 ضمن یک مذاکره خصوصی می گفت
چون از طرف آقای هویدا نخست وزیر مساعدت کامل به روزنامه فرمان می شود
روی این اصل طبق توصیه ای که از طرف آقای هویدا به ما شده بود ما تعداد
استقبال کنندگان عضو حزب
ایران نوین را از شاهنشاه
آریامهر یک صد هزار نفر
نوشتیم در حالی که
می دانستیم حتی 101 این عده
را نتوانسته بودند از بین
کارگران کارخانه به محل
استقرار افراد عضو حزب
بیاورند.
شاهنده می گفت در مقابل
محبتی که دولت وابسته به
حزب ایران نوین به ما
می کنند ما ناچاریم
پاسخگوی این محبت باشیم
و فعلاً جز آنچه از طرف
حزب به ما دیکته می شود در
روزنامه چاپ کنیم کار دیگری از دست ما ساخته نیست.
5 /7
به پرونده حزب ایران نوین بایگانی شود
رنجبر
احزاب
6 /7 بهره برداری شود
توضیحات سند:
1ـ عباس شاهنده فرزند احمد
در سال 1292 ه ش در تهران
بدنیا آمد.
تحصیلات خود را در
دبستان اصلاح، دبیرستان
دارالفنون و دانشسرای
مقدماتی دانشسرای تربیت
بدنی طی نموده و در سال
1335 کلاس روزنامه نگاری را
نیز گذرانیده است.
وی ابتدا دبیر
دبیرستانهای تهران و پس از آن
به خدمت نیروی هوائی وارد و
در سال 24 ـ 26 مدیرکل
خواروبار و در سال 29 مدیرکل
بازرسی شهرداری بوده است.
در خلاصه سوابق وی
می خوانیم : نماینده مجلس
شورای ملی و مدیر روزنامه
فرمان و از اعضاء حزب منحله
توده بوده که در سال 25 در
زمان متجاسرین مدالی هم از
پیشه وری دریافت نموده و
سپس از حزب توده کنارگیری
نموده و به حزب دمکرات (به
رهبری قوام السلطنه) پیوست و
به دستور سپهبد رزم آرا با
ارتش همکاری می کرده و در
زمان دکتر مصدق ابتدا مختصر
تمایلی نسبت به حکومت وی
ابراز نموده لیکن بزودی شدیدا
برعلیه وی فعالیت داشته و در
سال 31 فرمانداری نظامی به
جرم قتل و جرح مردم خواستار
دستگیری مشارالیه شد، و در
تاریخ 28 /8 /31 به اتهام
ارتباط و همدستی با هانوی کای
نوارا (تبعه انگلیس) دستگیر
ولی سرانجام امر اطلاعی در
دست نیست.
طبق اظهارات
خودش در کودتای 28 مرداد
نقش داشته و در تصرف بی سیم
شرکت نموده و از نخست وزیر
وقت مورد تقدیر واقع شده
است.
وی به سبب فعالیتهایش
در کودتای 28 مرداد نشان
درجه 2 رستاخیز دریافت داشته
است.
سال 38 از اسرائیل طرفداری
نموده بطوری که در همان سال
مقاله تحت عنوان چطور است ما
هم با اسرائیل روابط دوستانه
داشته باشیم در روزنامه به چاپ
رسانده و طبق اعلام ساواک یاد
شده با نماینده آژانس یهود در
تماس بوده و نماینده موصوف در
زمینه درج این قبیل مطالب به
وی کمکهائی می نموده و در این
رابطه هزینه کتابی را که نامبرده
در مورد مسافرت و خاطرات
اسرائیل چاپ کرده به وی
پرداخته است.
در سند دیگری از ساواک در
خصوص سوابق سیاسی شاهنده
می خوانیم :
«عباس شاهنده در سال 1320
امتیاز روزنامه فرمان را گرفت و
با کمک حزب منحله توده
روزنامه مزبور را منتشر ساخت
و ارگان کارگردان حزب گردید و
برای تشکیلات حزب منحله توده
در سال 1323 به شهرستان
اصفهان رفت و در آنجا مجروح
شد.
در سال 23 تا 24 عضویت
جبهه آزادی را پذیرفت در سال
25 همراه با هیئتی از
روزنامه نگاران وابسته به حزب
منحله توده به دعوت جعفر
پیشه وری به آذربایجان رفت.
نامبرده در سال 25 عضو حزب
رستاخیز دمکرات گردید و
روزنامه خود را تحت اختیار
حزب مذکور گذاشت پس از ختم
غائله آذربایجان مشارالیه به
سپهبد رزم آرا رئیس ستاد وقت
نزدیک شد و به دستور وی با
رکن 2 ستاد ارتش همکاری
نمود.
ضمنا با سایر دستگاههای
انتظامی نیز در تماس بوده است.
(پرونده عباس شاهنده در
ساواک)
2ـ روزنامه فرمان صاحب امتیاز
ـ علی شاهنده هیئت تحریریه ـ
عباس شاهنده، جعفر ندیم، هادی
هدایتی روزنامه عصر که اولین
شماره آن 22 خرداد 1322
منتشر شد.
مواضع این روزنامه
در سال 1324 چپ گرای افراطی
طرفدار حزب توده (البته بدون
ذکر وابستگی) و ارگان حزب
آزادی بود سپس در سال 1325
طرفدار قوام السلطنه و حزب
دمکرات ایران شد ولی چند
مرتبه متوقف شد و به ترتیب
روزنامه های دماوند و نسیم
شمال به جای آن منتشر می شد.
در آذر ماه 1325 تغییر نام داد و
با اسم فرمان کارگران منتشر شد
که البته از همان امتیاز فرمان
استفاده می کرد.
فرمان کارگران ارگان اتحادیه
سندیکاهای کارگری ایران بود و
این اتحادیه از پشتیبانی حزب
دمکرات ایران برخوردار بود اما
در فروردین سال 1326 ه ش بار
دیگر به نام فرمان و با شکل سابق
منتشر شد اما حالا دیگر تغییر
موضع داده بود و به صورت یک
روزنامه وابسته به دربار منتشر
می شد.
با توجه به اینکه عباس شاهنده
یکی از فعالان این روزنامه بود
بعدا مدیرکلی شهرداری تهران را
داشت روزنامه او بعد از شهریور
1320 ه ش تا سال 34 منتشر شد
و شاهنده از نزدیکان منوچهر
اقبال بود و وابستگی نزدیکی با
دربار پیدا کرد.
«تاریخ
مطبوعات ایران حسین
ابوترابیان».
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 2 صفحه 96