موضوع: شیخ محمد صدوقی
متن سند:
از: ۲۶/ ه
به: ۳۴۷
موضوع: شیخ محمد صدوقی
در تاریخ ۲۴/۴/۳۷ شخصی از شیراز با خانواده نامبرده بالا تماس برقرار و اظهار نموده: قرار است چند نفر از رفقای شیرازی در همین چند روزه خدمت آقا بیایند و درباره جشن هنر شیراز۱ و آن حرفهایی که در پیش است با وی صحبت کنند و از ایشان هم درباره جشن هنر نظر بخواهند و مناسبت دارد حاج آقا یک نظریه علیه این جشن که ان شاء الله بعداً آقایان قم و محلاتی هم تأیید میکنند، بدهند و همه از ایشان توقع و انتظار دارند.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: اظهار مطالب فوق صحت دارد.
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه ۲۶/ ه: نظریه سه شنبه مورد تأیید است. ۲۵/۴
در پرونده انفرادی بایگانی شود. عربزاده ۲۵/۴/۳۷
افخمی ۲۵/۴/۳۷
توضیحات سند:
١- روز ۲۷ مرداد ۱۳۵۶ مصادف با دوم رمضان سال ۱۳۹۷ جشن هنر شیراز با حضور فرح پهلوی گشایش یافت. جشن هنر شیراز که نوعی فستیوال بینالمللی هنری بود، از چند سال قبل از آن تاریخ، در شیراز برگزار میشد و با وجود مخارج سنگینی که در برداشت هرگز مورد توجه و استقبال مردم قرار نمیگرفت، بلکه اعتراض و انتقاد قاطبه مردم را دامن میزد، زیرا هنرها و نمایشهایی که از طرف هنرمندان کشورهای مختلف عرضه میشد، با روحیات اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران، مطابقت نداشت و نمایش بعضی از صحنههای آن در تلویزیون، موجب تمسخر و استهزای مردم میگردید. در جشن هنر تابستان شیراز، علاوه بر این صحنههای نامناسب و نامأنوس، نمایشهای زننده و خلاف عفت عمومی به روی صحنه آمد که با اعتراض و هیاهوی شدید مردم روبرو شد و موضوع در مساجد و منابر مورد انتقاد شدید قرار گرفت. آنتونی پارسونز سفیر پیشین انگلیس در ایران در کتاب غرور و سقوط خود، «جشن هنر سال ۱۳۵۶ شیراز» را به عنوان یکی از نخستین جرقههای انقلاب ایران توصیف کرد و نوشت: «جشن هنر سال ۱۳۵۶ شیراز از نظر کثرت صحنههای اهانتآمیز به ارزشهای اخلاقی ایرانیان از جشنهای پیشین فراتر رفته بود. به عنوان مثال یک شاهد عینی صحنههایی از نمایشی را که ترتیب داده بودند. یک باب مغازه را در یکی از خیابانهای پر رفت و آمد شیراز اجاره کرده و ظاهراً میخواستند برنامه خود را کاملاً طبیعی در کنار خیابان اجرا کنند. صحنه نمایش نیمی از داخل مغازه و نیمی در پیاده رو مقابل آن بود. یکی از صحنهها که در پیاده رو اجرا میشد، تجاوز به عفت بود که به طور کامل (نه به طور نمایشی و وانمود سازی) به وسیله یک مرد (کاملاً عریان یا بدون شلوار درست بخاطر ندارم) با یک زن که پیراهنش به وسیله مرد متجاوز چاک داده میشد در مقابل چشم همه صورت میگرفت. ولی موضوع به شیراز محدود نشد و توفان اعتراض که علیه این نمایش برخاست، به مطبوعات و تلویزیون هم رسید. من به خاطر این که موضوع را با شاه در میان گذاشته و به او گفتم اگر چنین نمایشی به طور مثال در شهر منچستر انگلیس اجرا میشد، کارگردان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمیبردند. شاه مدتی خندید و چیزی نگفت.»
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی صفحه 241