تاریخ سند: 7 آذر 1353
نام و شهرت فرستنده: سید محمدتقی حسینی طباطبایی ـ نام پدر مرحوم سیدعلی قرار تاریخ 28/2/53 صادره از شعبه 13 دادرسی
متن سند:
از : زندان شماره یک قصر بند هفت تخت سوم
بسمه تعالی ـ نور چشم عزیزم مکرم جناب مستطاب عمادالافاضل آقای
حاج سیدحسن حسینی برادر مهربانم دام بقائه پس از اهداء سلام و استعلام حال
نامه مورخ 30 /8 /53 شما امروز صبح پنجشنبه 7 /9 /53 دریافت و بلافاصله
مبادرت به جواب رفت لباسهایی که ذکر شده بود فقط ژاکتها و جورابها و
عرقچین و پیراهن زیر جامه و شلوار مشکی واصل شده ولی کت و جلیقه نبود
راجع به ماندن تا ملاقات دوم چون از سیصدوشصت فرسخ راه آمده اید در
صورت امکان مناسب است راجع به انتقال به زندان زابل طی سه نامه به رئیس
زندانها تیمسار کمانگیر و هم به دادستان ارتش در تاریخ 21 /3 و 15 /8 و 3 /9
مشروح و مفصل و مستند عوارض کلیوی و عدم تحمل سرما و غیرعادی بودن و
نبودن امکانات در زندان اخیرا توجه با اهمیت قضایی و اینکه کمیت مدت نباید
توجه آقایان را جلب کند بلکه کیفیت و تأثیر آن در مزاج اینجانب کسالت های
متعدد باید مورد نظر باشد وانگهی اینجانب زندانیم را چه در اینجا و چه در آنجا
باید بگذرانم ولی فرق این است که اینجا خطر جانی صددرصد دارد و آنجا ندارد
و به گفته پزشکان متخصص حتی پزشک بیمارستان زاهدان هم اشاره کرده ام
امید به خداوند کریم والا تحمل هزینه سفر خود و دو مأمور همراه را برای مدت
چند ماه نمی کردم زیرا
که عقلایی نیست دوستان را کلاً سلام اعلام نمایید نتیجه عکس هم منفی بود ولی دکتر اظهار داشت که
ناراحتی آن نواحی مربوط به کلیت (عوارض روده) می باشد که باید به پزشک داخلی مراجعه شود دیشب
به حاج آقا ابوی هم نامه نوشتم مطلب لازم به ذکر آنکه برای کسالتم نذر کرده بودم پنج مجلس روضه
حضرت عباس در منزل بخوانید امشب هم در مراجعت برگزار نمایید [ناخوانا ]را با پست شهری بفرستید
می رسد، در پایان مواظب حال والده و والده هادی باشید نورچشمان هانیه ـ محمدهادی ـ علی عقیله
عطیه ـ جلال الدین نرجس را دیده بوس نمایید همشیره ها را سلام برسانید التماس دعا، دعا کنید برای
همشیره توسط آقای کفعمی چون آدرسش روشن نبود نامه نوشتم.
والسلام برادرت الاحقر سید
محمدتقی حسینی طباطبایی
ملاحظه شد.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید محمدتقی حسینی طباطبایی صفحه 269