صورت اسامی وعاظی که با سپردن تعهد مجازند در ماه مبارک رمضان 1387 – 1346 از منبر استفاده نمایند
متن سند:
محمود رکنالواعظین
1- میر اسلام هاشمی
2- میر عبداله حسینی
3- شیخ حبیباله یکتائی
4- سید عبدالکریم موسوی کریمی
5- حاج احمد سبحانی
6- علی حجتی کرمانی1
7- شیخ جعفر سبحانی2
8- حاج سید علی معتضد
9- سید محمد آلطه
10- محمد علی مظاهری3
11- اسداله نبوی
12- فاضل موحدی لنکرانی
13- یحیی مثبت (فاضل همدانی)
14- ناصر مکارم شیرازی4
15- شیخ حسین نوری
16- شیخ حسن نوری
17- شیخ عباس محفوظی
18- احمد آذری قمی 5
19- سید محمد یزدی
20- شیخ فضلالهم قاسمی قزوینی
21- سید محمد تسلطی
22- عبدالسید محمودی
23- میرزا ابراهیم محرر
24- ملا یحیی جوهری
توضیحات سند:
1.
حجت الاسلام شیخ علی حجتی کرمانی، فرزند میرزا عبدالحسین در سال 1316 ﻫ ش در کرمان متولد شد.
پس از طی مراحل تحصیلی در قم و نجف اشرف در سال 1336 به فعالیت مطبوعاتی در روزنامه «ندای وطن» و «مکتب اسلام» پرداخت و در جریان مبارزه با لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و در پی آن مبارزات امام خمینی(ره) و آغاز نهضت، در شهر کاشان به فعالیت سیاسی پرداخت و در جریان قیام 15 خرداد 42 یکی از فعالین بود.
در سال 1343 دستگیر و طی سالهای 44 و 52 نیز دوبار بازداشت شد و در سال 52 به مدت سه سال در ایلام در تبعید به سر برد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی در حزب جمهوری اسلامی فعالیت داشت و مدتی نیز در دانشگاه ها به تدریس پرداخت.
از ایشان کتاب ها و مقالات متعددی منتشر شده که از آن جمله است: تشیع مولود طبیعی اسلام / ترجمه ـ اسلام آئین زندگی ـ چهارده معصوم (ع) / ترجمه ـ چهارده داستان ـ نقد متد دیالکتیک مارکسیستی .
حجت الاسلام حجتی کرمانی در خرداد 1379 به رحمت حق پیوست.
2.
آیتالله شیخ جعفر اقبال سبحانی، فرزند محمدحسین در سال 1308 ﻫ ش در تبریز متولد گردید.
تحصیلات خود را در ادبیات و ریاضی و هندسه در زادگاه خود به انجام رسانید و علوم ادبی و عربی را نزد اساتید بزرگی چون آقا میرزا محمدعلی مدرس تبریزی صاحب فرهنگ نوبهار و ریحانه الادب، آموخت.
وی در جریان غائله آذربایجان در سال 1325 به قم مهاجرت نمود و از محضر اساتید بزرگ، حضرات آیات بروجردی، حجّت و علامه طباطبایی، گلپایگانی و مجاهد تبریزی بهره مند گردید.
او بیش از 14 سال از جلسات درس حضرت امام خمینی (ره) کسب فیض نمود.
استاد سبحانی از جمله مؤسسین مجلّه «مکتب اسلام» بود و سالیان متمادی مقالات علمی فراوانی را در آن مجلّه به چاپ رسانید.
فعالیتهای مبارزاتی او علیه رژیم پهلوی به آغاز نهضت حضرت امام برمی گردد.
بنا به گزارش ساواک، در جریان تبعید به ترکیه به جرم تشویق علما و مراجع قم برای انجام عکس العمل در مقابل عمل دولت وقت و ملاقات با آقایان حاج شیخ هاشم آملی، حاج شیخ مرتضی حائری و سید احمد زنجانی بازداشت و در 18 /8 /43 به زندان قزل قلعه انتقال یافت و 10 روز بعد محکومیت او به قرار التزام به عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل گردید و از زندان آزاد شد.
در بهمن ماه همان سال به جرم سخنرانی در دفاع از حضرت امام در شهرستان دزفول، به 6 ماه تبعید به کاشمر محکوم گردید.
تبعید وی عکس العمل مراجع وقت از جمله حضرت آیتالله سید محمد هادی میلانی را برانگیخت و جهت حمایت از وی به آیت الله سید اسدالله نبوی از علمای بزرگ دزفول متوسل شد.
در سال 1344 از طریق آبادان، مخفیانه به عراق سفر نمود و در سال 1346 به همراه روحانیون به اصطلاح افراطی ممنوع المنبر گردید.
در سال 1347 به علت دعا نمودن در حق امام خمینی در پایان سخنرانی خود در شهرستان کنگاور، شهربانی از منبر وی جلوگیری و روز بعد (26 /3 /47) او را از کنگاور اخراج کرد.
ساواک چنان با حساسیت مواضع وی را دنبال می نمود که جمله ای از مقاله وی در مجله مکتب اسلام را که نوشته بود : «...
در پرتو انتساب به رئیس مملکت همه گونه سوءاستفاده بنمایند»،بریده و ضمن بایگانی در پرونده، دستور مراقبت داده بود.
همچنین پس از انتشار این مقاله که با عنوان «توطئه خطرناک منافقان» در شماره 114 مجله مکتب اسلام به چاپ رسیده بود، وی به ساواک احضار و مورد مصاحبه قرار گرفت.
در پی اظهاراتی در تاریخ 23 /8 /48 در مسجد امام حسن مجتبی (علیه السلام) در خرم آباد و اشاره به فقر شدید مردم و اینکه بعضی برای سگهای خود ماشین و راننده مخصوص دارند تا سگها را برای تفریح با ماشین به خیابان ببرند ولی حقوق راننده، کفاف معاش وی و عیالش را نمی دهد، بلافاصله از سوی ساواک احضار و تهدید شد.
در سال 1350 به اتفاق آیتالله مکارم شیرازی و سید علی محقق داماد مؤسسه ای به نام جمعیت خیریه و مرکز مطالعات اسلامی و نجات نسل جوان دایر نمودند که با هماهنگی آقای شریعتمداری، ساواک با تأسیس آن مخالفت نمود.
در سال 1351 نیز مجددا به خاطر اظهاراتش بر بالای منبر در خرم آباد، دستور احضار وی به ساواک داده شد و در سال 1353 نیز ضمن احضار به ساواک، از روش منبر وی اظهار نگرانی گردید.
وی از جمله افرادی بود که در سال 1356 تلگراف تسلیت حوزه علمیه قم به حضرت امام در فوت حاج آقا مصطفی را امضا نمودند.
ایشان در سال 1359 «مؤسسه تحقیقی و تعلیماتی امام صادق (ع)» را بنیان نهاد و ریاست آن را بر عهده گرفت.
آیتالله سبحانی در حدود 100 جلد کتاب در زمینه های فقه و اصول و فلسفه و تاریخ منتشر کرده است که تعدادی از آنها عبارتند از الهیات، کلیات فی علم الرجال، اصول الحدیث، اصول الفلسفه، نظریه المعرفۀ، اللّه خالق الکون، فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، فروغ ابدیت و سرچشمه هستی.
وی هماکنون در کسوت مرجعیت قرار دارد.
3.
حجتالاسلام محمدعلی مظاهری معروف به مظاهری فر و مظاهری قمی، فرزند حبیب الله در سال 1307ﻫ ش در قم متولد شد.
پس از آموختن خواندن و نوشتن، به فراگیری علوم اسلامی روی آورد.
مقدمات را نزد شیخ احمد فقیهی قمی و فقه و اصول را نزد شیخ محمدرضا یزدی فرا گرفت.
کفایه الاصول را نزد آیتالله سیدمحمدباقر سلطانی خواند و در درس خارج آیت الله بروجردی نیز حاضر گشت.
وی از سال 1326 به وعظ و سخنرانی روی آورد که به علت ایراد سخنان تحریکآمیز، دو بار توسط ساواک قم، احضار و مورد تذکر واقع گردید.
4.
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی، فرزند حاج محمد در بهمن ماه سال 1305 ﻫ ش در شیراز دیده به جهان گشود.
دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شیراز گذرانید و پس از شهریور 1320 به فراگیری مقدمات و سطح در مدرسه علمیه آقابابا خان در آن شهر پرداخت.
در سال 1324 به قم عزیمت نمود و طی اقامت پنج ساله در آنجا، از محضر آیات عظام: بروجردی و حجت کوهکمره ای بهره مند گردید.
وی در سال 1329 جهت ادامه تحصیل، راهی نجف اشرف شد و موفق به کسب اجازه اجتهاد از علمای آن سامان گردید.
در سال 1330 به قم بازگشت و مجدداً در درس آیتالله بروجردی شرکت نمود.
او فلسفه را نزد علامه طباطبایی (ره) خواند و به تدریس سطوح عالیه فقه و اصول در حوزه علمیه قم مشغول شد.
در دهه 30 شمسی به منظور مقابله با تبلیغات الحادی، با همکاری گروهی از همفکرانش، مبادرت به تشکل جلسات بحث علمی و فلسفی کرد.
در آن جلسات، کلیه اصول فلسفی مکتب های مادی را مطرح و در نتیجه کتاب «فیلسوف نماها» را تألیف نمود.
این کتاب با استقبال جوانان و روشنفکران روبرو شد و در سال 1333 به عنوان بهترین کتاب سال، بزرگترین جایزه علمی را به خود اختصاص داد.
نگارش قریب 50 عنوان کتاب درباره فقه، اقتصاد، فلسفه، کلام و تفسیر از جمله «تفسیر نمونه» در 27 جلد، از جمله اقدامات علمی ایشان است.
وی در سال 1337 اقدام به نشر مجله ماهانه «درسهایی از مکتب اسلام» نمود.
فعالیت و مبارزه سیاسی ایشان با اوج گیری نهضت اسلامی در سال 1342 شهرت یافت.
او با ایراد سخنان انتقادی و اعتراض آمیز در مجامع علمی و مذهبی و نیز نگارش مقالات انتقادآمیز در نشریه مکتب اسلام، توجه ساواک را به خود جلب کرد.
بعد از قیام 15 خرداد 1342 دستگیر و بازداشت شد.
پس از آن نیز بارها به شهربانی احضار و مورد تذکر قرار گرفت.
به دنبال قیام مردم قم در آذر و دی 1356، ایشان به سه سال اقامت اجباری در چابهار محکوم گردید و پس از مدتی محل تبعید وی به مهاباد و سپس مرودشت تغییر یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت از تبعید، در قم مستقر شد و همچون گذشته به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی پرداخت.
آیتالله مکارم شیرازی، پس از رحلت آیتالله العظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی، از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان یکی از مراجع تقلید معرفی گردید.
ایشان در دوره اول و دوم مجلس خبرگان، به نمایندگی از طرف مردم انتخاب شد.
5.
آیتالله احمد بیگدلی آذری معروف به آذری قمی، فرزند حسینعلی در سال 1304ﻫ ش در قم متولد شد.
تحصیلات علوم اسلامی را در قم شروع و در سال 1322 جهت ادامه تحصیل راهی نجف اشرف گردید.
پس از بازگشت، محضر حضرات آیات بروجردی، محقق داماد و علامه طباطبایی را درک نمود.
در جریان نهضت ملی شدن نفت فعال و از اعضای مؤسس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.
وی به دلیل اهتمام به مبارزه با رژیم، چندین بار بین سال های 1345 ـ 1357 دستگیر، زندانی و تبعید گردید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی حاکم شرع دادگاه انقلاب قم، سپس دادستان انقلاب اسلامی مرکز، دبیر و سخنگوی جامعه مدرسین، عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو شورای بازنگری قانون اساسی و نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی بود.
وی روزنامه رسالت را با جمعی از دوستان خویش تأسیس و مدتها خود برای آن مقاله می نوشت.
از تألیفات ایشان می توان جنگ و صلح در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه فقهای خط امام، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی امام (ره)، پرسش و پاسخ مذهبی، مالکیت در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری، احتکار و گرانفروشی و ...
نام برد.
آذری قمی در سال 1377به رحمت ایزدی پیوست.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 59