تاریخ سند: 11 تیر 1342
موضوع: آیتالله میلانی ـ جبهه ملی
متن سند:
تاریخ:11 /4 /1342
موضوع: آیتالله میلانی ـ جبهه ملی
آقای فخرالدین حجازی1 اظهار میداشت اخیراً2 با آیتالله میلانی ملاقات و در این ملاقات دریافتم که آیتالله از جبهه ملی بسیار ناراضی است و شکاف عمیقی به وجود آمده است زیرا جبهه ملی در حوادث اخیر بهطورکلی پای خود را کنار3 کشید و حالآنکه با توجه به وارد بودن افراد و اعضای جبهه در امور سیاسی با جنبشی که صورت گرفت اگر افراد جبهه، رهبری آن را به عهده میگرفتند ممکن بود نتیجهای عاید شود نه اینکه بلاجهت و بدون نتیجه کشتار زیادی داده شود.
رهبران جبهه ملی برای حفظ موجودیت و صیانت خویش در این جریان پای خود را کنار کشیدند. آنها فقط میخواهند حرف بزنند و میتینگ4 بدهند. اهل کار و مرد عمل نیستند.5
در پرونده آیتالله میلانی بایگانی شود.
کارآموز
توضیحات سند:
1. فخرالدین حجازى فرزند شیخ محمد، در سال 1308ش. در خانوادهاى روحانى در شهر سبزوار به دنیا آمد و پس از تحصیل دوره متوسطه در سبزوار، نزد مرحوم ادیب سبزوارى، ادبیات عرب را فراگرفت و در سال 1328 هفتهنامه اسلامى «جلوه حقیقت» را با توجه به امکانات کمى که داشت به راه انداخت. مبارزات او علیه رژیم پهلوى با عضویت در جمعیت فداییان اسلام شروع شد و در سال 1331 در مبارزات نهضت ملى شدن صنعت نفت فعالیت داشت که سرانجام پس از 28 مرداد 32 دفتر هفتهنامه را غارت کردند و خود او فرار کرد و به گفته خودش متوارى بیابانها شد تا به مشهد رسید و در همانجا بود که موفق به اخذ لیسانس ادبیات از دانشگاه مشهد گردید و تحصیلات حوزوى را نیز ادامه داد.
او در سال 1345 «انتشارات بعثت» را بنیان نهاد و به دعوت اعضاى حسینیه ارشاد در آنجا سخنرانى کرد و بعضى از جلسات دکتر شریعتى در خانه ایشان در تهران برگزار مىگردید. وى یکبار در سال 1350 به علت قرائت قطعنامهاى علیه اسرائیل دستگیر و یکبار هم در سال 1353 به جرم حمایت از روحانیت زندانى شد. در سال 1356 به جرم شرکت در تظاهرات صحن حضرت عبدالعظیم سلاماللهعلیه به همراه همسرش دستگیر و زندانى گردید و بارها از تبلیغ و سخنرانى ممنوع شد. او با تأسیس انتشارات بعثت، باوجود مخالفت دستگاه امنیتى رژیم شاه، خدمات فرهنگى قابلتوجهی ارائه داد. وی همچنین در حسینیه ارشاد به تشکیل کلاسهاى آموزش قرآن و سخنرانیهاى اسلامى همت گماشت.
سخنرانیهاى پرهیجان او در دوران مبارزه، منجر به ممنوعیت از وعظ و نیز بازداشت وى شد. وى در دورههاى اول، دوم و سوم مجلس شوراى اسلامى به نمایندگى از طرف مردم تهران به مجلس راه یافت. از وى در حدود 20 جلد کتاب باقى مانده است که ازجمله آنها مىتوان از: نقش پیامبران، سرود اقبال، شگفتىهاى نهجالبلاغه ، سه سخن، چهار بنیان، هفت حصار، سفرنامه فرنگ و سفرنامه فاو نام برد. وى همچنین 2 جلد کتاب زندگانى امام حسن علیهالسلام را ترجمه کرده است. سرانجام استاد فخرالدین حجازی در سال 1386 پس از یک دوره بیماری دارفانی را وداع گفت. (استاد فخرالدین حجازى به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1383)
2. اصل: اخیر
3. اصل: کنا
4. اصل: متینگ
5. جبهه ملی از ابتدای قیام روحانیت به رهبری امام خمینی در ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی، موضع روشنی اتخاذ نکرد؛ شاید به این دلیل که بهعنوان یک جریان روشنفکر، مخالفتی با این لایحه نداشت اما از آنجاییکه همراهی با آن نیز موجب از دست دادن حمایت بازاریان، دانشجویان و برخی روحانیون که به جبهه ملی امیدوار بودند، میگردید، لذا دراینباره سکوت نمود.
رهبران جبهه ملی قبل از برگزاری رفراندوم ششم بهمن به زندان افتادند و در آن قضیه و نیز ماجرای مدرسه فیضیه و پانزدهم خرداد 42 در زندان بودند. از طرفی، چون موضعی منفعلانه اتخاذ کرده بودند، نتوانستند نقشی در این وقایع که قیامهای مردمی به رهبری امام خمینی (ره) بود، ایفا کنند. البته دانشجویان و بازاریهای هوادار جبهه ملی که عمدتاً پایگاه مذهبی داشتند، بدون اینکه تشکیلات جبهه ملی نقشی در هدایت آنها داشته باشد، بهطور خودجوش و همراه با مردم در برخی از این اجتماعات و حوادث شرکت داشتند. گفته شده است از طرف کمیته دانشجویان جبهه ملی به دانشجویان مرتبط دستور داده شده بود که حتیالامکان در بین تظاهرکنندگان نفوذ کنند و رهبری آنان را بهدست گیرند.
پاکروان، رئیس ساواک، نیز عصر روز 15 خرداد اعلام کرد که جبهه ملی در قیام این روز هیچ نقشی نداشته است. از سوی دیگر، هنگامیکه سران و اعضای نهضت آزادی در زندان مراسمی به مناسبت شب هفت شهدای پانزدهم خرداد تدارک دیدند، با اعتراض برخی سران جبهه ملی مواجه شدند. سران جبهه در زندان حتی حاضر به صدور یک اعلامیه هم در محکومیت کشتار پانزدهم خرداد، نشدند. هنگامیکه در شهریور سال 42 این افراد از زندان آزاد شدند، اسدالله علم، نخستوزیر وقت، درباره هرگونه اقدام علیه رژیم، بهشدت آنان را تهدید کرده بود. سرانجام جبهه بهشدت دچار تنش داخلی گردید و نهایتاً هیچگونه موضعی دراینباره نگرفت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 270